English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
extracyclic U برون حلقهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gyrated U حلقهای
ring cartilage U حلقهای
annular U حلقهای
gyrates U حلقهای
gyrate U حلقهای
gyrating U حلقهای
cricoid U حلقهای
areolar U حلقهای
ring tailed U دم حلقهای
armillary U حلقهای
loop sling U بند حلقهای
loop structure U ساختار حلقهای
bicyclic compound U ترکیب دو حلقهای
ring network U شبکه حلقهای
cyclic admittance U گذرایی حلقهای
tricyclic drugs U داروهای سه حلقهای
closed chain U زنجیر حلقهای
bicyclo compound U ترکیب دو حلقهای
girdle U حلقهای بریدن
cyc;ization U حلقهای شدن
loop antenna U انتن حلقهای
ring structure U ساختار حلقهای
girdles U حلقهای بریدن
girdling U حلقهای بریدن
parrel U طناب حلقهای
metamerism U تشکیل حلقهای
cyclic reactance U راکتانس حلقهای
girdled U حلقهای بریدن
quasi cyclic U شبه حلقهای
ring counter U شمارنده حلقهای
cycloalkanes U الکانهای حلقهای
cyclic impedance U ناگذرایی حلقهای
cyclic compound U ترکیب حلقهای
token ring network U شبکه نشانه حلقهای
macrocyclic effect U اثر درشت حلقهای
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
ring shift U تغییر مکان حلقهای
multireel file U پرونده چند حلقهای
macrocyclic musks U مشکهای درشت حلقهای
ring sight U شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
multireel sorting U مرتب کردن چند حلقهای
dehydrocyclization U حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
link belt U نوار حلقهای جداشونده فشنگ
key-ring U حلقهای که بدان کلید می اویزند
key-rings U حلقهای که بدان کلید می اویزند
fused ring system U سیستم حلقهای جوش خورده
inner loop U حلقهای درون حلقه دیگر
nose ring U حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
cyclic U کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
metameric U در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
ringthe bull U بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
messages U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
counter U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
message U تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
countered U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
looped U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
countering U دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loop U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loops U حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
vorticel U جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
self- U حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
extrados U برون سو
exogenous U برون زا
output U برون ده
without U برون
outcrops U برون زد
outputs U برون ده
outcrop U برون زد
outside U برون
outhaul line U برون کش
outsides U برون
extratensive U برون نگر
extrajection U برون اندازی
exudation U برون نشست
extroversion U برون گرایی
extraterritoriality U برون مرزی
extragalactic U برون کهکشانی
extrafusal U برون دوکی
exogen U گیاه برون رو
exogenous U برون روینده
exogenous U برون زاد
exogenous variable U متغیر برون زا
exopsychic U برون روانی
externality U برون بودگی
exteroceptive U برون تنی
exterritorial U برون مرزی
exvia U برون زیست
outer directed U برون وابسته
pericardium U برون شامه دل
oversea U برون مرزی
outsight U برون بینی
outlier U برون هشته
objectivism U برون گرایی
offline U برون خطی
self contained U برون بی نیاز
superficial degradation U برون تباهی
drive! U برون! [با ماشین]
the out ward eye U چشم برون
out group U برون گروه
effusion U برون تراوی
immigration U برون کوچی
physiognomies U برون چهر
physiognomy U برون چهر
accommodation U برون سازی
accommodations U برون سازی
suburban U برون شهری
evacuation U برون ریزی
evacuation U برون بری
copper extraction U برون کشیدن مس
extroverts U برون گرای
extrovert U برون گرای
suburb U برون شهر
effusions U برون ریزی
effusions U برون تراوی
extrapolation U برون یابی
effusion U برون ریزی
extrapolations U برون یابی
outputs U برون داد
output U برون داد
acting out U برون ریزی
purged U برون ریزی
out flow U برون ریز
discharges U برون ریزی
discharge U برون ریزی
ectorderm U برون پوست
effuent U برون ریز
egest U برون کردن
objectives U برون ذات
objective U برون ذات
epithelium U برون پوش
emigration U برون کوچی
purges U برون ریزی
off line U برون خطی
eccentricities U برون مرکزی
exogamy U برون پیوندی
extraterritorial U برون مرزی
ectoparasite U انگل برون زی
purge U برون ریزی
exocrine U برون تراو
exocathection U برون پردازی
eccentricity U برون مرکزی
exogamy U برون همسری
pericardiac U وابسته به برون شامه دل
outputs U برون گذاشت برونگذار
to reveal itself U از پرده برون افتادن
pericardial U وابسته به برون شامه دل
peritoneum U برون شامه روده ها
output U برون گذاشت برونگذار
State Department U وزارت برون مرز
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
extrapolated U برون یابی کردن
offline operation U عمل برون خطی
extrapolate U برون یابی کردن
supinator muscle U عضله برون گردان
exocrine gland U غده برون ریز
discharge of affect U برون ریزی هیجانی
extraterritoriality U حقوق برون مرزی
extraspectral hue U فام برون طیفی
extrapyramidal system U دستگاه برون هرمی
ectoplasm U اکتوپلاسم برون مایه
extragalactic nebula U سحابی برون کهکشانی
extragalactic nebula U ابری برون کهکشانی
exogamy U برون زاد اوری
exterritoriality U حقوق برون مرزی
epicarp U پوست میوه برون بر
exosomatic method U روش برون تنی
high seas U ابهای برون مرزی
offset distance U فاصله برون محوری
off line operation U عملکرد برون خطی
outward looking policy U سیاست برون نگر
off line storage U حافظه برون خطی
outbreeding U برون زاد اوری
offline storage U انباره برون خطی
out of line coding U کدگذاری برون خطی
Cambridge ring U استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
pericarditis U اماس برون شامه قلب
basset U نوعی سگ شکاری پا کوتاه برون زد
extrapyramidal motor system U دستگاه حرکتی برون هرمی
exudate U ترشح التهابی برون نشست
off page connector U اتصال دهنده برون صفحهای
with out book U برون سند کتابی ازبر
extrinsic eye muscles U عضلات برون چرخشی چشم
external rectus U عضله مستقیم برون چشمی
exogamous U وابسته به برون همسری یابرون پیوندی
overseas U ماموریت برون مرزی یا خارج از کشور
to let out U اجازه برون امدن دادن اشکارساختن
commutator U سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
oversea command U یکان خارج از کشور فرماندهی برون مرزی
do while U یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
net ball U یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
spanning tree U روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
flying head U نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
differentiating cicuit U مداری که ولتاژ برون گذاشت ان تقریبا با میزان تغییرولتاژ متناسب است
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
ectoplasm U طبقه خارجی سیتوپلاسم که بدون دانه و نسبتا سفت است برون مایه
polycyclic U چند حلقهای چند دوری
differentiator U وسیلهای که برون گذاشت ان با مشتق سیگنال درون گذاشت متناسب است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com