English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blow U برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
blows U برنامه ریزی یک وسیله PROM با داده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
blast U ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
blasts U ربع داده در یک وسیله قابل برنامه ریزی ROM
programming U نوشتن داده در وسیله PROM
prom U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
proms U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
burns U برنامه نویسی PROM با داده
burn U برنامه نویسی PROM با داده
pla U CI که موقتا برنامه ریزی میشود تا عملیات منط قی روی داده انجام دهد
planning comission U هیات برنامه ریزی کمیسیون برنامه ریزی
burners U وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
burner U وسیلهای که برنامه ها را در قطعه PROM می سوزاند
field U نوشتن داده روی PROM
burn in U نوشتن داده در یک قطعه PROM
fielded U نوشتن داده روی PROM
wash PROM U پاک کردن داده از PROM
fields U نوشتن داده روی PROM
compressor U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
compressors U برنامه وسیله ایکه حاوی فشرده سازی داده است
simplex method U روش سیمپلکس در برنامه ریزی خطی روش سیستماتیک و منظم برای حل مسائل برنامه ریزی خطی
linear programming U برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
radial transfer U انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
masks U وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
mask U وسیله حافظه فقط خواندنی که در حین سافت برنامه ریزی شده است با اعمال آهن در نواحی انتخاب شده که به صورت ماسک مشخص شده اند
transfer U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfers U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transferring U ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
ACD U سیستم تلفن خاص که میتواند تماسهای متعددی را مدیریت کند و آنها را طبق دستورات برنامه ریزی شده در پایگاه داده ها هدایت کند
demand U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demanded U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demands U جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
enquiry U تقاضا برای داده یا اطلاع از وسیله یا پایگاه داده . دستیابی به داده در حافظه کامپیوتر بدون تغییر داده
scheduled wave U امواج برنامه ریزی شده حرکات اب خاکی موج طبق برنامه
businesses U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
business U مجموعهای از برنامه ها که برای امور تجاری برنامه ریزی شده اند.
pl/m U زبان برنامه نویسی که برای برنامه ریزی کردن ریزکامپیوترها بکار می رود
synchronous U ارسال داده از یک وسیله به دیگری که هر دو وسیله با یک ساعت کنترل می شوند و داده ارسالی هم سان با سیگنال ساعت است
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
erasable U قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
asynchronous U داده یا وسیله سریال که نیازی به یکنواخت بودن با وسیله دیگر ندارند
Send To command U دستور منو در منوی فایل یک برنامه کاربری ویندوز که به کاربر امکان ارسال فایل یا داده موجود و در برنامه به برنامه دیگر میدهد
communication U مجموعه اصلی از برنامه ها که پروتکل ها را رعایت می کنند.کنترل کنندههای فرمت و وسیله و خط برای نوع وسیله یا خط استفاده میشود
managements U برنامه ریزی
schematization U برنامه ریزی
planning <adj.> برنامه ریزی
programming U برنامه ریزی
management U برنامه ریزی
daisy chain U باسهای ارتباطی که یک وسیله را به دیگری متصل میکند و هر وسیله میتواند داده را که به ماشین دیگر منتقل میشود دریافت
closest U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closes U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
closer U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
close U در یک زبان برنامه سازی دستوری که بیان میکند برنامه دستیابی به فایل یا وسیله خاص را تمام کرده است
agricultural planning U برنامه ریزی کشاورزی
schedule U برنامه ریزی کردن
consolidated planning U برنامه ریزی تلفیقی
develop U برنامه ریزی و تولید
overall planning U برنامه ریزی کلی
production planning U برنامه ریزی تولید
develops U برنامه ریزی و تولید
curriculum development U برنامه ریزی درسی
population planning U برنامه ریزی جمعیت
family planning U برنامه ریزی خانواده
program U برنامه ریزی کردن
economic planning U برنامه ریزی اقتصادی
scheduled U برنامه ریزی کردن
centeralized planning U برنامه ریزی متمرکز
social planning U برنامه ریزی اجتماعی
sectoral planning U برنامه ریزی بخشی
ex ante U برنامه ریزی شده
optimal planning U برنامه ریزی بهینه
regional planning U برنامه ریزی منطقهای
adhoc planning U برنامه ریزی روزمره
linear programming U برنامه ریزی خطی
timing U برنامه ریزی زمانی
square away <idiom> U برنامه ریزی کردن
development planning U برنامه ریزی توسعه
imperative planning U برنامه ریزی اجباری
optimal planning U برنامه ریزی مطلوب
state planning U برنامه ریزی دولتی
goal programming U برنامه ریزی ارمانی
dynamic programming U برنامه ریزی پویا
personnel development U برنامه ریزی استخدامی
dietetics U برنامه ریزی غذایی
work out <idiom> U برنامه ریزی کردن
central planning U برنامه ریزی مرکزی
planning model U الگوی برنامه ریزی
programmed U برنامه ریزی شده
educational planning U برنامه ریزی اموزشی
national planning U برنامه ریزی ملی
comprehensive planning U برنامه ریزی جامع
planning cycle U دوره برنامه ریزی
rural planning U برنامه ریزی روستائی
financial planning U برنامه ریزی مالی
contract scheduling U برنامه ریزی قرارداد
planning horizon U افق برنامه ریزی
quadratic programming U برنامه ریزی غیرخطی
quantitative programming U برنامه ریزی کمی
planning horizon U مدت برنامه ریزی
planning system U نظام برنامه ریزی
macroplanning U برنامه ریزی کلان
corporate planning U برنامه ریزی شرکت
plans U برنامه ریزی کردن
schedules U برنامه ریزی کردن
product planning U برنامه ریزی محصولات
centralized planning U برنامه ریزی متمرکز
plan U برنامه ریزی کردن
programming methods U روشهای برنامه ریزی
planning principles U اصول برنامه ریزی
programs U برنامه ریزی کردن
scheduled fire U اتشهای برنامه ریزی شده اتشهای طبق برنامه
financial planning system U سیستم برنامه ریزی مالی
devising U برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
decentralized planning U برنامه ریزی غیر متمرکز
planned demand U تقاضای برنامه ریزی شده
devised U برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
manpower planning U برنامه ریزی نیروی انسانی
programmed check U مقابله برنامه ریزی شده
devise U برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
inter sectoral planning U برنامه ریزی بین بخشی
devises U برنامه ریزی یا ساخت یک سیستم
planned saving U پس انداز برنامه ریزی شده
short run planning U برنامه ریزی کوتاه مدت
long run planning U برنامه ریزی بلند مدت
production resource planning U برنامه ریزی منابع تولید
integer programming U برنامه ریزی عدد صحیح
programmed computer U کامپیوتر برنامه ریزی شده
programmed check U بررسی برنامه ریزی شده
programmed switch U گزینه برنامه ریزی شده
programmed label U برچسب برنامه ریزی شده
scheduling U برنامه ریزی کارهای اجرائی
production planning and control U برنامه ریزی و کنترل تولید
nonprogrammed halt U توقف برنامه ریزی نشده
gosplan U سازمان برنامه ریزی شوروی
generalized planning U برنامه ریزی تعمیم یافته
medium term planning U برنامه ریزی میان مدت
programmed instruction U دستورالعمل برنامه ریزی شده
multi level planning U برنامه ریزی چند سطحی
programmable terminal U ترمینال قابل برنامه ریزی
material requirements planning U برنامه ریزی نیازمندیهای کالا
directive planning U برنامه ریزی هدایت شده
impulse buying U خرید بدون برنامه ریزی
nonlinear programming U برنامه ریزی غیر خطی
non numeric programming U برنامه ریزی غیر عددی
programmable check U مقابله برنامه ریزی شده
prom U Only ProgrammableRead حافظه فقط خواندنی برنامه پذیرحافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی emory
proms U Only ProgrammableRead حافظه فقط خواندنی برنامه پذیرحافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی emory
harder U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
knock about <idiom> بدون برنامه ریزی سفر کردن
redefine U تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
programmed i/o U ورودی- خروجی برنامه ریزی شده
hard U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
sensitivity analysis U تحلیل حساسیت در برنامه ریزی خطی
hardest U که قابل برنامه ریزی یا تغییر نیستند
planned investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی شده
planning programming budgetting U نظام برنامه ریزی بودجه برنامهای
development U برنامه ریزی تولید محصول جدید
materials requirements planning U برنامه ریزی مواد مورد نیاز
redefined U تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
centrally planned economy U اقتصادی که از مرکز برنامه ریزی میشود
redefines U تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
developments U برنامه ریزی تولید محصول جدید
redefining U تغییرکارایی کلید قابل برنامه ریزی
dragged U به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drags U به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
drag U به نشانه برنامه دیگر که باعث شروع این برنامه و درج داده میشود
identification U بخشی از کد اصلی برنامه COBOL که مشخصه ها و قالبهای داده و متغیر در برنامه مشخص اند
EAPROM U گونهای EAROM که قابل برنامه ریزی است
timer switch U سوئیچ تایمر کلید برنامه ریزی شده
electrically U نوعی EAROM که قابل برنامه ریزی است
fpla U ارایه منطقی قابل برنامه ریزی میدان
queues U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queue U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued U روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
softest U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
swapping U فعالیتی که در آن داده برنامه از حافظه اصلی به دیسک می رود در حالی که برنامه دیگر آماده اجرا است
soft U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
softer U دستوری که هر اجرای برنامه را متوقف میکند و کاربر را به برنامه نمایش داده شده یا Bios برمی گرداند
checked U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
check U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
checks U محلی در برنامه که داده و وضعیتهای داده قابل ضبط ونمایش هستند
sql U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و معروف استاندارد که برای تولید پرسش هایی برای داده از پایگاه داده ها به کار می رود
designs U برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
design U برنامه ریزی یا رسم چیزی پیش از ساخت یا تولید
to reprogram U دوباره برنامه ریزی [جدید] کردن [رایانه شناسی]
cursor U نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
addressable U نشانه گری که محل آن قابل برنامه ریزی است
cursors U نمایشگری که موقعیت آن در صفحه قابل برنامه ریزی است
communication U بافری در گیرنده که به یک وسیله جانبی کند اجازه قبول داده از یک وسیله جانبی سریع میدهد بدون کم کردن سرعت
structures U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structuring U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
structure U زبان برنامه نویسی پایگاه داده ساده و متداول که برای تولید پاسخ برای بازیابی داده از پایگاه داده ها استفاده میشود
handshaking U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshakes U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
handshake U سیگنال استاندارد بین دو وسیله برای اطمینان از صحت کار سیستم . وسیله سازگار است و ارسال داده صحیح است .
planned economy U اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
planned economies U اقتصاد برنامه ریزی شده اقتصاد با برنامه
java U مجموعهای از توابع استاندارد که به برنامه ساز امکان میدهد از دورن برنامه java به پایگاه داده دستیابی داشته باشد
dump U نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
delaying U مدت زمانی که چیزی دیرتر از برنامه ریزی انجام شود
plato U منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com