English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (32 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
french fry U برشهای سیب زمینی رادرروغن سرخ کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
scissors and paste U تالیف کتابی با برشهای کتابهای دیگر
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
nibbler U ابزاری برای بریدن ورقههای فلزی توسط برشهای متعدد و پیاپی موضعی قائم بکمک مته
ground liaison U گروه رابط زمینی در فرودگاه شکاریهاربط زمینی
goldie lock U فرمان پست رادار زمینی به هواپیما دایر بر اینکه رادارکنترل زمینی هدایت هواپیمارا بعهده گرفته است
army landing forces U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
army commander U فرمانده نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات فرمانده قسمت زمینی
french fry U برش سیب زمینی سرخ کردن
to mark out a ground U حدود زمینی را تععین کردن یانشان دادن
ground landlord U کسی که زمینی را برای ساختمان کردن اجاره میدهد
ricer U رنده مخصوص رشته کردن سیب زمینی وخمیر
ground signals U سیستم علایم بصری زمینی سیستم مخابره علایم زمینی مستقر در فرودگاه
army aircraft U هواپیمایی نیروی زمینی هواپیماهای نیروی زمینی
yams U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
yam U سیب زمینی هندی سیب زمینی شیرین
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
agrarian U زمینی
landed a U زمینی
tumbling U زمینی
territorial U زمینی
terraneous U زمینی
earthly U زمینی
terrene U زمینی
tellurian U زمینی
sub astral U زمینی
subaerial U رو زمینی
earth-bound U زمینی
terrestrial U زمینی
sublunar U زمینی
predial or prae U زمینی
sublunary U زمینی
earthy U زمینی دنیوی
terrestrial refraction U شکست زمینی
bonus pass U پاس زمینی
murphy U سیب زمینی
peanut U بادام زمینی
peanut U پسته زمینی
subterraneous U زیر زمینی
floor lamps [American] U آباژورهای زمینی
standard lamp [British] U آباژور زمینی
floor lamp [American] U آباژور زمینی
peanuts U پسته زمینی
peanuts U بادام زمینی
suberranean U زیر زمینی
terrain corridor U دالان زمینی
praties U سیب زمینی
tater U سیب زمینی
army attache U وابسته زمینی
apogee U اوج زمینی
armies U نیرو زمینی
landmines U مین زمینی
army U نیرو زمینی
tellurian matter U ماده زمینی
landmine U مین زمینی
earth antenna U انتن زمینی
perigee U حضیض زمینی
overland mail U پست زمینی
terrestrial radiation U تابشهای زمینی
ground antenna U انتن زمینی
army general staff U ستادنیروی زمینی
earth nut U بادام زمینی
gullies U دالان زمینی
terraqueous U زمینی ودریایی
army forces U نیروهای زمینی
terrain return U اکوی زمینی
antenna ground U انتن زمینی
standard lamps [British] U آباژورهای زمینی
hypogeal U زیر زمینی
ground nut U بادام زمینی
ground liaison U رابط زمینی
ground forces U نیروهای زمینی
ground forces U نیروی زمینی
ground force U نیروی زمینی
ground fire U تیر زمینی
ground control U کنترل زمینی
ground circuit U مدار زمینی
ground return U برگشت زمینی
graze burst U ترکش زمینی
ground observation U دیدبانی زمینی
ground observer U دیدبان زمینی
ground position U ایستگاه زمینی
hypogeous U زیر زمینی
hypogean U زیر زمینی
infernal regions U دیارزیر زمینی
groundling U گیاه زمینی
ground waves U امواج زمینی
ground wave U موج زمینی
ground track U مسیر زمینی
ground surveillance U تجسس زمینی
ground surveillance U مراقبت زمینی
ground speed U سرعت زمینی
ground return U بازتاب زمینی
ground position U موقعیت زمینی
terrestrial U وضعیت زمینی
gully U دالان زمینی
groundnut U بادام زمینی
gulleys U دالان زمینی
potatoes U سیب زمینی
groundnuts U بادام زمینی
land tail U بنه زمینی
monkey nut U بادام زمینی
floor lamp U اباژور زمینی
mail gram U پست زمینی
potato U سیب زمینی
land mine U مین زمینی
land forces U نیروی زمینی
land force n U نیروی زمینی
land combat U نبرد زمینی
army staff U ستاد نیروی زمینی
army reserve U احتیاط نیروی زمینی
subways U راه زیر زمینی
landmarks U علامت مشخصه زمینی
landmark U علامت مشخصه زمینی
sweet potatoes U سیب زمینی شیرین
subterranean roots U ریشههای زیر زمینی
undercroft U اتاق زیر زمینی
sweet potato U سیب زمینی شیرین
surface mission U ماموریت دفاع زمینی
table water U سفره اب زیر زمینی
asphaltum U قیر زمینی اسفالت
army post office U پستخانه نیروی زمینی
task group U گروه ماموریت زمینی
chipmunk U موش خرمای زمینی
chipmunks U موش خرمای زمینی
peanut butter U خمیر بادام زمینی
potatoes U انواع سیب زمینی
potato U انواع سیب زمینی
subway U ترن زیر زمینی
subway U راه زیر زمینی
telluric U دارای تلوریوم زمینی
army artillery U توپخانه نیروی زمینی
survey U نقشه برداری زمینی
subways U ترن زیر زمینی
army depot U امادگاه نیروی زمینی
army corps U سپاههای نیروی زمینی
surveys U نقشه برداری زمینی
army base U پادگان نیروی زمینی
army base U پایگاه نیروی زمینی
tellurous U دارای تلوریوم زمینی
surveyed U نقشه برداری زمینی
army aviator U خلبان نیروی زمینی
terrestrial U زمینی مربوط به زمین
gnomes U جنی زیر زمینی
pignut U یکنوع بادام زمینی
dower U سوراخ زیر زمینی
secretary of the army U وزیر نیروی زمینی
gnome U جنی زیر زمینی
mashed potatoes U پوره سیب زمینی
extraterrestrial radiation U تابشهای ماوراء زمینی
field survey U نقشه برداری زمینی
ground survey U نقشه برداری زمینی
land carriage U بار کشی زمینی
ground loom U دار زمینی [قالی]
armies U ارتش نیروی زمینی
army U ارتش نیروی زمینی
crisper U سیب زمینی برشته
crispest U سیب زمینی برشته
hotpot U آبگوشت سیب زمینی
crisps U سیب زمینی برشته
department of the army U وزارت نیروی زمینی
rhizmatous U مانندساقه زیر زمینی
hotpots U آبگوشت سیب زمینی
rootstock U ساقه زیر زمینی
crisp U سیب زمینی برشته
potato salad U سالاد سیب زمینی
tumblers U ژیمناست زمینی کار
kidney potato U سیب زمینی سرخ
groundwater U ابهای زیر زمینی
land tail U باقیمانده زمینی یکان
jerusalem a U سیب زمینی ترشی
ground power unit U واحد قدرت زمینی
ground visibility U میزان دید زمینی
grounded primary U مدار ورودی زمینی
tumbler U ژیمناست زمینی کار
groundwave U موجهای رادیویی زمینی
geomorphic U شبیه بزمین زمینی
geocentric latitude U عرض جغرافیایی زمینی
latitude band U نوار عرضی زمینی
cadastral survey U نقشه برداری زمینی
floor exercise U حرکات زمینی ژیمناستیک
air ground operations U عملیات مشترک زمینی وهوایی
chip U سیب زمینی سرخ کرده
shepherd's pie U بریانی گوشت و سیب زمینی
to grub the ground U ریشه های زمینی را کندن
spuds U سیب زمینی بابیل کندن
geocentric U دارای مرکزی در زمین زمینی
underground U راه اهن زیر زمینی
heavy fire team U تیم اتشهای زمینی سنگین
theater army U نیروی زمینی صحنه عملیات
overland U در روی زمین از راه زمینی
vivarium U جای نگاهداری جانوران زمینی
air ground liaison code U کدهای ارتباطی زمینی وهوایی
chips U سیب زمینی سرخ کرده
master sergeant U استوار ارشد نیروی زمینی
ground control U دستگاه کنترل کننده زمینی
land service U خدمت نظام در نیروی زمینی
shepherd's pies U بریانی گوشت و سیب زمینی
uplink U خط ارسال از ایستگاه زمینی به ماهواره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com