Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 133 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rapt
U
برده شده مجذوب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
engross
U
مجذوب
engrossed
U
مجذوب
hepped up
U
مجذوب
raptured
U
مجذوب
fascinated
U
مجذوب کردن
attractable
U
مجذوب ساختنی
fascinates
U
مجذوب کردن
witch
U
مجذوب کردن
attractor
U
مجذوب کننده
witches
U
مجذوب کردن
fascinate
U
مجذوب کردن
absorb
U
مجذوب شدن در
win over
U
مجذوب کردن
fascinator
U
مجذوب کننده
spellbound
U
مفتون مجذوب
absorbs
U
مجذوب شدن در
interested
U
مجذوب غرض الود
have a crush on
<idiom>
U
مجذوب کسی شدن
to win over to one's side
U
مجذوب خود کردن
attracts
U
جذب کردن مجذوب ساختن
spellbind
U
مجذوب کردن مفتون ساختن
engages
U
مجذوب کردن درهم انداختن
engage
U
مجذوب کردن درهم انداختن
attracted
U
جذب کردن مجذوب ساختن
attract
U
جذب کردن مجذوب ساختن
attracting
U
جذب کردن مجذوب ساختن
slaves
U
برده
male salve
U
برده
villain
U
برده
villains
U
برده
bondman
U
برده
bondservant
U
برده
bondsman
U
برده
wrapt
U
برده
slaved
U
برده
slaving
U
برده
serf
U
برده
slave
U
برده
serfs
U
برده
slaveholder
U
صاحب برده
slaveholding
U
مالکیت برده
slaveholder
U
برده دار
slave merchant
U
برده فروش
manumission
U
ازادی برده
master slave
U
ارباب و برده
mameluke
U
برده بنده
escaped slave
U
برده فراری
dealing in slaves
U
برده فروشی
conspicuious consumption
U
بکار برده شد
slave computer
U
کامپیوتر برده
abrogates
U
از میان برده
slaveholding
U
برده داری
allottee
U
سهم برده
named
U
نام برده
enslaving
U
برده کردن
enslaved
U
برده کردن
enslave
U
برده کردن
abrogate
U
از میان برده
above
U
نام برده
slavery
U
برده داری
slaver
U
تاجر برده
enslaves
U
برده کردن
overwrought
U
کار برده
slave trade
U
برده فروشی
slaver
U
برده فروش
master slave system
U
سیستم ارباب و برده
manumission
U
ازاد کردن برده
above named
U
نام برده شده
To emancipate a slave.
U
برده ای را آزاد کردن
slave mode
U
حالت پیرو یا برده
named here under
U
نام برده درزیر
emancipation
U
ازاد کردن برده
setting free
U
ازاد کردن برده
bond servant
U
برده بدون مزدواجرت
proslavery
U
طرفداری از برده فروشی
echeloned displacement
U
تغییرموضع رده برده
echeloned displacement
U
تغییر مکان رده برده
lastmentioned
U
اخر از همه نام برده
prize poem
U
شعری که جایزه برده است
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
This letter has been tampered with .
U
در این نامه دست برده شده
holandric
U
منحصرا از طرف پدر ارث برده
love set
U
بازنده محض بدون حتی یک گیم برده
His name is never mentioned anywhere .
U
اسمی ازاو درجایی برده نمی شود
truck trailer
U
ارابه بی موتوری که توسط کامیون برده شود
he took her in to dinner
U
انزن را بسفره خانه برده پهلویش نشست
My legs fell asleep
[are numb]
.
U
ساق پاهایم خوابشان برده
[سر شده اند]
.
slave drivers
U
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
latifundium
U
ملک کشاورزی باوسایل اولیه که برده ها در ان کارمیکرده اند
hologynic
U
منحصرا از مادر ارث برده بصورت صفت مغلوب
slave driver
U
نظارت کننده بر کار برده ها کارفرمای سخت گیر
in tow
<idiom>
U
برده شدن ازجایی به جای دیگر ،همراهی با کسی
aposteriori
U
از معلول بعلت رسیده از مخلوق بخالق پی برده استنتاجی
paroli
U
دوبرابر داو بوسیله افزودن پول برده بدان
photoresist
U
فرایند بکار برده شده در تولیددستگاههای نیمه هادی
primary products
U
محصولاتی که به عنوان مواد اولیه بکار برده میشود
direct materials costs
U
هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
built up frog
U
قطعهای شبیه به قلب که برای ریلها به کار برده میشود
roman a clef
U
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
prize
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizing
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prized
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
bar winding
U
میله هایی که به عنوان سیم پیچی در رتور به کار برده میشود
prizes
U
کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
dense binary code
U
کدی که تمام حالتهای ممکن الگوی دودوئی در ان بکار برده میشود
leviathans
U
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
leviathan
U
جانور بزرگ دریایی که درکتاب عهد عتیق نام برده شده نهنگ
beansprouts
U
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
beansprout
U
جوانهی سویا و یا لوبیای مانگ که در سالاد و خوراکهای چینی به کار برده میشود
reentrant
U
روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
newton raphson
U
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
liberty party
U
حزب مخالف سیستم برده داری که در سال 0481 در ایالات متحده امریکاتشکیل شد
bed plate
U
پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
fet
U
Transistor Effect Field نیمه هادی که به عنوان یک عنصر حافظه بکار برده میشود
reflexes
U
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
reflex
U
یک برنامه تحلیلی پایگاه داده که برای ایجاد و کنترل اطلاعات به شکل یک لیست بکار برده میشود
flowcharting symbol
U
علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
serf
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
serfs
U
درسیستم فئودالی به رعایای وابسته به زمین اطلاق می شد اگر چه برده نبودند لیکن فاقد ازادی واقعی محسوب می شدند
good riddance to bad rubbish
<idiom>
U
وقتی تو خوشحالی از اینکه چیزی یا کسی به جای دیگری برده بشه یا فرستاده بشه
dictatorships
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
dictatorship
U
این لفظ را مارکس به شکل دیکتاتوری پرولتاریاdictatorship prolotarian به کار برده است که مفهوم ان " حکومت مطلقه طبقه رنجبر یا کارگر " میباشد
ebcdic
U
کد کامپیوتربرای نشان دادن یک الگوی خاص از هشت بیت باینری یک کد 8 بیتی که برای نمایش اطلاعات در کامپیوتر مدرن بکار برده میشود
black wash
U
نوع دیگری ازگرافیت و کک و ذغال سخت یامواد الی است که با مایعی بطور معلق و برای پوشش ماهیچههای تر و قالبهای ماسهای به کار برده میشود
masks
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
mask
U
یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
scitovsky double criterion
U
که براساس ان تغییری ایده ال استکه دران کسانیکه بهره برده اند بتوانندکسانیراکه زیان میبرند جبران نموده و در مقابل زیان کنندگان قادر نباشند که ازتغییر جلوگیری نمایند
dictatorship of proletariat
U
اصطلاحی است که بوسیله کارل مارکس برای توصیف مرحلهای از سوسیالیسم بکار برده شد .در این مرحله طبقه بورژوا یا سرمایه داران قدرت را از دست می دهند و کارگران قدرت را دراختیار می گیرند .
pareto criterion
U
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
carnet
U
اسنادی که در حمل بین المللی بکار برده میشود وموقع عبور محموله توسط کامیون از مرزهای متعددمحموله را از پرداخت حقوق گمرکی بین راه معاف می داردومحموله درمقصد باز وحقوق گمرکی مربوطه پرداخت می گردد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com