Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
handpick
U
برداشت محصول با دست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cropper
U
برداشت کننده محصول
agronomy
U
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
Other Matches
exchange
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanging
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanges
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
exchanged
U
دادن محصول قدیم به عنوان بخشی از پرداخت محصول جدید
punched
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punch
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
punches
U
کارتی همراه با محصول یک مغازه , با سوراخهای پانچ شده حاوی داده درباره محصول
iso product curve
U
منحنی برابری محصول منحنی محصول یکسان
cads
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
cad
U
محصول کمکی کامپیوتر واسط ی که بین کامپیوتر هایی که برای طراحی هستند و آنهایی که برای تولید محصول هستند
takings
U
برداشت
land surveying
U
برداشت
acceptance
U
برداشت
offtake
U
برداشت
removal
U
برداشت
impressions
U
برداشت
acceptances
U
برداشت
draw off
U
برداشت
impression
U
برداشت
overdraft
U
اضافه برداشت
impressionistic
U
برداشت گذار
impressionist
U
برداشت گرای
removing
U
برداشت کردن
removes
U
برداشت کردن
stripping
U
برداشت لایه رو
remove
U
برداشت کردن
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
removal of slag
U
برداشت سرباره
take off divisor
U
مقسم برداشت اب
removal of phosphorus
U
برداشت فسفر
removal of cinder
U
برداشت تفاله
impressionists
U
برداشت گرای
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
removal of chips
U
برداشت براده
draw off
U
بده برداشت
impressionistic
U
برداشت گرایانه
withdraws
U
برداشت از حساب
approaches
U
برداشت روش
approached
U
برداشت روش
approach
U
برداشت روش
first impression
U
برداشت نخستین
withdraw
U
برداشت از حساب
dual impression
U
برداشت دوگانه
make a copy of
U
سواد برداشت
metal removal
U
برداشت براده
overdrafts
U
اضافه برداشت
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
net
U
برداشت خالص کردن
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
safe yield
U
بده قابل برداشت
nets
U
برداشت خالص کردن
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
nett
U
برداشت خالص کردن
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
the timber warped
U
تیر تاب برداشت
take off distributor
U
اب پخشکن مقسم برداشت اب
overdraft
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
paper gold
U
منظور حق برداشت مخصوص است
. She dropped her demands (claim).
U
دست از تقاضاهای خود برداشت
overdrafts
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
overdrafts
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdraft
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
lines
U
محصول
line
U
محصول
output
U
محصول
commodity
U
محصول
commodities
U
محصول
return
[on something]
U
محصول
crop
U
محصول
outputs
U
محصول
cropped
U
محصول
harvests
U
محصول
harvested
U
محصول
harvest
U
محصول
crops
U
محصول
yields
U
محصول
products
U
محصول
product
U
محصول
total product
U
محصول کل
yield
U
محصول
fabrics
U
محصول
fabric
U
محصول
proceeds
U
محصول
yielded
U
محصول
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
products
U
محصول حاصلضرب
condensate
U
محصول میعان
coemption
U
خرید کل محصول
artifacts
U
محصول مصنوعی
by product
U
محصول جنبی
by product
U
محصول فرعی
average product
U
محصول متوسط
end product
U
محصول نهایی
average output
U
محصول متوسط
coproduct
U
محصول فرعی
product
U
محصول حاصلضرب
product diversification
U
تنوع محصول
adduct
U
محصول افزایشی
portfolio
U
نمونه محصول
crop rent
U
اجاره محصول
mass market product
U
محصول پر فروش
net product
U
محصول خالص
off year
U
سال کم محصول
over production
U
محصول زیادی
volatility product
U
محصول فرار
overhead product
U
محصول سبک
product capabilities
U
خواص محصول
product differentiation
U
تفاوت محصول
product differentiation
U
اختلاف محصول
product liability
U
مسئولیت محصول
product mix
U
ترکیب محصول
home-grown
U
محصول خانه
cash crop
U
محصول فروشی
program product
U
محصول برنامه
universal product code
U
کد جامع محصول
turn over
U
محصول بازده
marginal product
U
محصول نهائی
margin product
U
اضافه محصول
last year's produce
U
محصول پارسال
distillate
U
محصول تقطیر
diversity of product
U
تنوع محصول
eluate
U
محصول شویش
emblements
U
محصول زمین
fehling reagent
U
محصول فهلینگ
fehling solution
U
محصول فهلینگ
finished product
U
محصول نهائی
fission product
U
محصول انشقاق
foison
U
محصول فراوان
gross yield
U
محصول ناخالص
high grade product
U
محصول درجه یک
incross
U
اولادیا محصول
intermediate product
U
محصول واسطه
standing crop
U
محصول سرپا
artifact
U
محصول مصنوعی
produces
U
ساختن محصول
brands
U
نام محصول
releases
U
گونه یک محصول
production
U
فراورده محصول
output
U
برونداد محصول
production
U
تولید محصول
productions
U
محصول عمل
released
U
گونه یک محصول
toil
U
محصول رنج
release
U
گونه یک محصول
productions
U
تولید محصول
production
U
محصول عمل
branding
U
نام محصول
brand
U
نام محصول
produced
U
ساختن محصول
produce
U
ساختن محصول
toiled
U
محصول رنج
fabrics
U
محصول تولید
fabric
U
محصول تولید
yields
U
محصول حاصل
yielded
U
محصول حاصل
yield
U
محصول حاصل
outputs
U
برونداد محصول
toiling
U
محصول رنج
models
U
نوع یک محصول
productions
U
فراورده محصول
modelled
U
نوع یک محصول
modeled
U
گونه یک محصول
modeled
U
نوع یک محصول
model
U
گونه یک محصول
model
U
نوع یک محصول
by-products
U
محصول ضمنی
by-products
U
محصول فرعی
by-product
U
محصول ضمنی
artefacts
U
محصول مصنوعی
by-product
U
محصول فرعی
modelled
U
گونه یک محصول
models
U
گونه یک محصول
artefact
U
محصول مصنوعی
extrudate
U
محصول روزن رانی
produces
U
تولید کردن محصول
produced
U
تولید کردن محصول
production
U
سرعت ساخت محصول
produce
U
تولید کردن محصول
life cycle
U
دوره عمر یک محصول
outturn
U
محصول کشاورزی یاصنعتی
heavy goods
U
محصول صنایع سنگین
production
U
کنترل ساخت یک محصول
marginal net product
U
محصول نهائی خالص
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com