Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 140 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
removal of cinder
U
برداشت تفاله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
bagasse
U
تفاله
grounds
U
تفاله
residues
U
تفاله
residue
U
تفاله
residuum
U
تفاله
raff
U
تفاله
greaves
U
تفاله
cinders
U
تفاله
cinder
U
تفاله
slag
U
تفاله
trashing
U
تفاله
trashes
U
تفاله
trashed
U
تفاله
trash
U
تفاله
scum
U
تفاله
dross
U
تفاله
crap
U
تفاله چرند
grout
U
دوغاب تفاله
coffee grounds
U
تفاله قهوه
crapped
U
تفاله چرند
crapping
U
تفاله چرند
furnace cinder
U
تفاله کوره
drossy
U
تفاله مانند
bagasse
U
تفاله نیشکر
pitch
U
تفاله قطران
slag
U
تفاله اهنگدازی
pitches
U
تفاله قطران
scoriaceous
U
تفاله دار
megass
U
تفاله نیشکر
scorification
U
تفاله گیری
scoria slag
U
تفاله روباره
scorification
U
تفاله سازی
residual bitumen
U
قیر تفاله
scoria
U
تفاله معدنی
pug
U
تفاله سیب
ross
U
خاکروبه تفاله
pugs
U
تفاله سیب
removal of cinder
U
تفاله گیری
grain
U
دان تفاله حبوبات
pap
U
تفاله گوشت یاسیب
cast off
U
متروک مردود تفاله
marc
U
تفاله میوه جات
slag
U
اشغال تفاله گرفتن از
scorify
U
تبدیل به تفاله کردن
pulp
U
بصورت تفاله دراوردن
slag
U
تفاله کورههای بلند
slag cement
U
سیمان تفاله اهنگدازی
straight run pitch
U
تفاله اولین تقطیر
impressions
U
برداشت
offtake
U
برداشت
land surveying
U
برداشت
removal
U
برداشت
acceptances
U
برداشت
acceptance
U
برداشت
takings
U
برداشت
draw off
U
برداشت
impression
U
برداشت
clinker
U
تفاله کوره ذوب اهن
furnace clinker
U
تفاله کوره ذوب اهن
furnace cinder
U
تفاله کوره چدن ریزی
blast furnace slag
U
روباره تفاله کوره بلند
slag sinter
U
تفاله کوره اهنگدازی بلند
overdraft
U
اضافه برداشت
special drawing right
U
حق برداشت مخصوص
approached
U
برداشت روش
approaches
U
برداشت روش
under ground survey
U
برداشت زیرزمینی
remove
U
برداشت کردن
removes
U
برداشت کردن
removing
U
برداشت کردن
stripping
U
برداشت لایه رو
removal of slag
U
برداشت سرباره
removal of phosphorus
U
برداشت فسفر
special drawing right
U
حق برداشت ویژه
special drawing rights
U
حق برداشت ویژه
approach
U
برداشت روش
overdrafts
U
اضافه برداشت
impressionistic
U
برداشت گرایانه
impressionistic
U
برداشت گذار
impressionists
U
برداشت گرای
impressionist
U
برداشت گرای
withdrawal warrant
U
مجوز برداشت
take off divisor
U
مقسم برداشت اب
removal of chips
U
برداشت براده
draw off
U
بده برداشت
make a copy of
U
سواد برداشت
withdraw
U
برداشت از حساب
dual impression
U
برداشت دوگانه
withdraws
U
برداشت از حساب
first impression
U
برداشت نخستین
metal removal
U
برداشت براده
targetting
U
نقطه برداشت یا قرائت
cropper
U
برداشت کننده محصول
targeted
U
نقطه برداشت یا قرائت
take off distributor
U
اب پخشکن مقسم برداشت اب
the timber warped
U
تیر تاب برداشت
handpick
U
برداشت محصول با دست
targetted
U
نقطه برداشت یا قرائت
target
U
نقطه برداشت یا قرائت
nett
U
برداشت خالص کردن
nets
U
برداشت خالص کردن
net
U
برداشت خالص کردن
overdraw
U
اضافه برداشت کردن
targeting
U
نقطه برداشت یا قرائت
targets
U
نقطه برداشت یا قرائت
safe yield
U
بده قابل برداشت
refused
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
clinker
U
تفاله شیشه درکوره قالگری پوسته اهن
refuses
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
blast furnace slag
U
تفاله کورههای مرتفع روباره کوره بلند
refuse
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
refusing
U
قبول نکردن مضایقه تفاله کردن فضولات
paper gold
U
منظور حق برداشت مخصوص است
. She dropped her demands (claim).
U
دست از تقاضاهای خود برداشت
overdrafts
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
overdraft
U
برداشت اب بیش از اندازه مجاز
forbore
U
دست برداشت امتناع کرد
site survey
U
برداشت نقشه تکهای از زمین
overdrafts
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
overdraft
U
دستور پرداخت بی محل اضافه برداشت
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
No man can serve two masters.
<proverb>
U
با یک دست نمى شود دو هندوانه را برداشت .
slop
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopping
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
slopped
U
غذای رقیق وبی مزه پساب اشپزخانه وامثال ان تفاله
agronomy
U
علم برداشت محصول وبهره برداری از خاک
demand deposit
U
سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
combine harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester-thresher
[rare]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
corn harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combined harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
harvester
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
combine
[combine harvester]
U
کمباین
[کشاورزی]
[ماشین برداشت محصولات دانه دار]
waste silk
U
ابریشم گجین
[ابریشمی که از تفاله پیله سوراخ شده بدست می آید و دارای طول های متغیر است و کیفیت مطلوبی ندارد.]
overdrawn account
U
حساب اضافه برداشت شده حساب با مانده منفی
acceptance test
آزمایش کوچک شدگی آزمایش برداشت
slag
U
کفه گرفتن تفاله گرفتن
sampling
U
نمونه گیری برداشت نمونه
authorized stoppage
U
برداشت قانونی از حقوق افرادکسورات قانونی از حقوق
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com