English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (630 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
take off U برداشتن پرواز کردن هواپیما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flight test U ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
inflight reliability U تامین هواپیما در حین پرواز امنیت پرواز
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
aircraft turn around U اماده کردن هواپیما برای پرواز یا اجرای عملیات
sorties U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
sortie U پرواز یک هواپیما یایک پرواز
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
time of flight U زمان پرواز هواپیما
departure air field U فرودگاه پرواز هواپیما
aero U مربوط به پرواز یا هواپیما
cruising altitude U ارتفاع ثابت پرواز هواپیما
flyover U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
launch time U زمان پرواز هوایی هواپیما
What time does the plane take off? U چه وقت هواپیما پرواز می کند؟
flyovers U پرواز یک یا چند هواپیما درارتفاع کم
post flight U بعد از خاتمه پرواز هواپیما
approach U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
approached U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
flight manifest U بارنامه پرواز یا لیست مسافرین هواپیما
approaches U پرواز هواپیما درست قبل ازفرود
service ceiling U سقف پرواز معمولی یا جنگی هواپیما
mission ready U اعلام امادگی هواپیما برای پرواز
instrument flight U پرواز با کمک دستگاههای کنترل هواپیما
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
air start U استارت زدن موتور در حال پرواز هواپیما
aircraft alternation U اصلاحات در خواص فیزیکی وخصوصیات پرواز هواپیما
to board a flight U سوار هواپیما شدن [برای پرواز به مقصدی]
gates U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
gate U فرمان پرواز هواپیما باحداکثر سرعت در درگیری هوایی
prudent limit of endurance U حداکثر زمان پرواز مطمئن هواپیما از نظر سوخت
holding pattern U کنترل هواپیما برای پرواز دریک مسیر پیش بینی شده
transcribed U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes U استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
center of gravity limits U محدوده مجاز برای جابجاشدن گرانیگاه هواپیما بدون اختلال در وضعیت پرواز ان
flight coordination U هماهنگ کردن پرواز هماهنگی پرواز
absolute ceiling حداکثر ارتفاع نسبت به سطح دریا که هواپیما میتواند تحت فشار استاندارد پرواز افقی ومتعادلی داشته باشد
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
terrain clearance U حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
glide path U مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
flight engineer U مهندس مکانیک هواپیما مهندس پرواز
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
runway U راه پرواز باند پرواز
runways U راه پرواز باند پرواز
commandeering U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeers U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeered U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
commandeer U وارد بخدمت اجباری کردن برای ارتش برداشتن مصادره کردن
flying status U وضعیت پرواز از نظر جسمی و روحی وضعیت امادگی خدمه برای پرواز
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
sailed U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sail U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
sailings U باکشتی حرکت کردن روی هوا با بال گسترده پرواز کردن
kite U پرواز کردن
kites U پرواز کردن
to take off U پرواز کردن
aviate U پرواز کردن
to launch into the air U پرواز کردن
to take wing U پرواز کردن
fly U پرواز کردن
flight U پرواز کردن
take off U پرواز کردن
warped U منحرف کردن تاب برداشتن
forborne U دست برداشتن تحمل کردن
opened U برداشتن پوشش یا باز کردن در
split U ترک برداشتن تقسیم کردن
warps U منحرف کردن تاب برداشتن
open U برداشتن پوشش یا باز کردن در
opens U برداشتن پوشش یا باز کردن در
warp U منحرف کردن تاب برداشتن
photographs U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographing U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photographed U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
photograph U عکس برداشتن از عکسبرداری کردن
planing U صاف کردن پرواز
planes U صاف کردن پرواز
planed U صاف کردن پرواز
to impose [place] a flying ban U قدغن کردن پرواز
fly U پرواز کردن پریدن
to ban from flying U قدغن کردن پرواز
plane U صاف کردن پرواز
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
lopping U باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lops U باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lopped U باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
lop U باتنبلی حرکت کردن شلنگ برداشتن
notate U یادداشت برداشتن یاد داشت کردن
removal U از بین بردن برداشتن پیاده کردن
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
formate U بصورت صف یاستونی پرواز کردن
to d. up a liquid U مایعی را باچمچه ومانندان برداشتن یا خالی کردن
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
glide U پرواز کردن بدون نیروی موتور
glided U پرواز کردن بدون نیروی موتور
glides U پرواز کردن بدون نیروی موتور
take off U جهش کردن شروع به پرواز به پروازدرامدن
to make a long arm [برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
hovering U پرواز کردن نزدیک زمین به طور ثابت
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
vasectomies U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
vasectomy U عمل جراحی و برداشتن مجرای ناقل منی برای عقیم کردن
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
crash-landed U سقوط کردن هواپیما
crashing U سقوط کردن هواپیما
crashingly U سقوط کردن هواپیما
crashes U سقوط کردن هواپیما
crash-land U سقوط کردن هواپیما
crash U سقوط کردن هواپیما
crash land U سقوط کردن هواپیما
change over U عوض کردن [هواپیما]
crash-lands U سقوط کردن هواپیما
crash-landing U سقوط کردن هواپیما
crashed U سقوط کردن هواپیما
cocooning U رنگ کردن هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
aborting U سقوط کردن موشک یا هواپیما
aborted U سقوط کردن موشک یا هواپیما
turn off guidance U راهنمای تاکسی کردن هواپیما
aborts U سقوط کردن موشک یا هواپیما
abort U سقوط کردن موشک یا هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
airlifted U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlifts U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
picketing U شیرجه کردن هواپیما یا هلی کوپتر
cocooning U اب بندی کردن درز وسایل هواپیما
airlifting U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
airlift U بوسیلهء هواپیما حمل و نقل کردن
ramps U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
ramp U محل توقف و پیاده سوار کردن هواپیما
wreck U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
steering U روانه کردن راندن ناو یا هواپیما یاخودرو
wrecking U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
wrecks U لاشه کشتی و هواپیما و غیره خراب کردن
aircraft arresting reset unit U وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
parking U پارک کردن هواپیما یا وسیله توقفگاه خودرو
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
inflight phase U مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
beacon flight U پرواز با کمک برج مراقبت پرواز با استفاده از کمک برج
vectors U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
vector U راه یا مسیر هواپیما بازگشتن در حال طی کردن بودن
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
bail out U به قید کفیل ازاد کردن و شدن با پاراشوت از هواپیما پریدن
decollate U جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
ranged U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
transfer loader U دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
range U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
ranges U تنظیم تیرکردن یا قلق گیری کردن شعاع عمل هواپیما یاخودرو
staging base U پایگاه تجدید سوخت یابارگیری مجدد یا جابجا کردن کالاها در کشتی یا هواپیما
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
command speed U سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
altitude height U سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
apparent altitude U ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
aircraft block speed U سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
charging point U محل هواگیری و گازگیری درروی هواپیما محل شارژ یاپر کردن گاز
whip stall U شیرجه قائم سوت کشیدن شیرجه کردن هواپیما
removing U برداشتن
removes U از جا برداشتن
removes U برداشتن
moistening U نم برداشتن
to run away with U برداشتن
lift U برداشتن
to pull off U برداشتن
deleted U برداشتن
removing U از جا برداشتن
sublate U برداشتن
remove U از جا برداشتن
countertrace U برداشتن از
include U در برداشتن
includes U در برداشتن
take up U برداشتن
to take up U برداشتن
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com