Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
basis vector
U
بردار پایه
[ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
Other Matches
polygraph
U
رونوشت بردار نسخه بردار
polygraphs
U
رونوشت بردار نسخه بردار
base width
U
عرض پایه پهنای پایه
hatch beam
U
پایه دریچه پایه دهلیز
decimals
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
decimal
U
تبدیل یک عدد دهدهی بر پایه ده به یک عدد دودویی بر پایه دو
base piece
U
پایه پایه استقرار
socle
U
پایه ستون برامدگی پایه ستون وامثال ان
arrow
U
بردار
equivocatory
U
اب بردار
resultant
U
بردار
dope vector
U
بردار
vectors
U
بردار
arrows
U
بردار
vector
U
بردار
light vector
U
بردار نور
weight lifter
U
وزنه بردار
wave vector
U
بردار موج
liner velocity
U
بردار سرعت
voltage vector
U
بردار ولتاژ
subsumption
U
فرمان بردار
poynting's vector
U
بردار پوینتینگ
force
U
بردار نیرو
forces
U
بردار نیرو
forcing
U
بردار نیرو
ascribing
U
رونویس بردار
lifter
U
وزنه بردار
lift vector
U
بردار برا
harvestman
U
خرمن بردار
swindler
U
کلاه بردار
polar vector
U
بردار قطبی
curls
U
حلقه بردار
curled
U
حلقه بردار
curl
U
حلقه بردار
interrupt vector
U
بردار وقفه
sampler
U
نمونه بردار
samplers
U
نمونه بردار
state vector
U
بردار وضعیت
land surveyor
U
نقشه بردار
vectorial
U
حامل بردار
magnetic vector
U
بردار مغناطیسی
tollable
U
باج بردار
radius vector
U
بردار شعاعی
participable
U
شرکت بردار
rateable
U
نرخ بردار
stainable
U
زنگ بردار
vectors
U
حامل بردار
numerale
U
شماره بردار
state vector
U
بردار حالت
vector
U
حامل بردار
state vector
U
بردار حلات
topographer
U
نقشه بردار
treader
U
گام بردار
patchable
U
وصله بردار
swindlers
U
کلاه بردار
photographer
U
عکس بردار
photographers
U
عکس بردار
ascribes
U
رونویس بردار
ratable
U
نرخ بردار
mouldable
U
قالب بردار
normal vector
U
بردار عمود
ascribed
U
رونویس بردار
normal vector
U
بردار قائم
ascribe
U
رونویس بردار
treatable
U
تعلیم بردار
surveyor
U
نقشه بردار
exponible
U
توضیح بردار
dutiable
U
گمرک بردار
axial vector
U
بردار محوری
suborder
U
فرمان بردار
postponement
U
فرمان بردار
discountable
U
تخفیف بردار
burgers vector
U
بردار برگرز
submission
U
فرمان بردار
field vector
U
بردار میدان
fraudulent
U
کلاه بردار
taxable
U
مالیات بردار
active
U
تنزل بردار
forfoitable
U
جریمه بردار
flux of a vector
U
شاره بردار
surveyors
U
نقشه بردار
code vector
U
بردار رمز
finable
U
جریمه بردار
disciplinable
U
نظم بردار
components
U
مولفه بردار
customable
U
گمرک بردار
component
U
مولفه بردار
benefic
U
بهره بردار
subordination
U
فرمان بردار
damageable
U
غرامت بردار
cross bearer
U
صلیب بردار
hypotaxis
U
فرمان بردار
crucifer
U
صلیب بردار
bilable
U
ضمانت بردار
velocities
U
بردار سرعت
velocity
U
بردار سرعت
circulation of a vector
U
چرخه بردار
cracky
U
ترک بردار زودشکن
Y coordinate
U
مختصات بردار عمودی
core drill
U
مته نمونه بردار
magnetization vector
U
بردار مغناطیس کنندگی
beneficiaries
U
بهره بردار ذیحق
X coordinate
U
مختصات بردار افقی
core barrel
U
لوله نمونه بردار
x axis
U
بردار افقی گراف
magnetic field vector
U
بردار میدان مغناطیسی
beneficiary
U
بهره بردار ذیحق
docile
U
تعلیم بردار مطیع
magnetic vector potential
U
پتانسیل بردار مغناطیسی
rodman
U
کمک نقشه بردار
dope vector
U
بردار خصیصه نما
vector graphics display
U
بردار نمایش گرافیکی
vector psychology
U
روانشناسی بردار نگر
velocity
U
بردار سرعت
[فیزیک]
freestone
U
سنگ تراش بردار
vector data aggregate
U
بردار اطلاعات مجتمع
Pick, what you like
[want]
!
U
هر کدام را می خواهی بردار!
Leave her alone. Stop bothering her.
U
دست از سر دخترک بردار
Come off it !Get along-with you.
U
بروبابا(ول کن ؟دست بردار )
It cannot be trifled with . It is no joking matter.
U
شوخی بردار نیست
he was proof against harm
U
اسیب بردار نبود
radius vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
Euclidean vector
U
بردار اقلیدسی
[ریاضی]
position vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
location vector
U
بردار مکان
[ریاضی]
y axis
U
بردار عمودی گراف
position
U
بردار مکان
[ریاضی]
make-weights
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
make-weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
indefensibly
U
چنانکه دفاع بردار نباشد
Take it as a souvenir!
U
این را به عنوان سوغاتی بردار!
Why dont you come off it!
U
چرا دست بردار نیستی !
crook
U
ادم قلابی کلاه بردار
field book
U
دفترچه یادداشت نقشه بردار
None of your tricks.
U
دست ازحقه بازی بردار
make weight
U
سر وزن رسیدن وزنه بردار
crooking
U
ادم قلابی کلاه بردار
crooks
U
ادم قلابی کلاه بردار
z axis
U
بردار عمق در گراف سه بعدی
force displaced in parallel
U
[بردار]
نیروی بطور موازی جابجا شده
Take a fresh sheet of paper.
U
یک ورق کاغذ تازه ( نوشته نشده ) بردار
Stop your little games (tricks).
U
ازاین بازیها (حقه وکلکها )دست بردار
included angle
U
زاویه بین محور طولی یک جسم و بردار جریان هوا
X Y
U
مختصات برای رسم گراف که x بردار افق و y عمودی است
If you don't feel like it, (you can) just stop.
U
اگر حوصله این کار را نداری خوب دست بردار ازش.
jetevator
U
فلپ یا رینگ کوچکی روی نازل خروجی راکت برای کنترل بردار تراست
vortex line
U
خطی که جهت ان در هر نقطه بر بردار دوران منطبق وخطوط مماس براین خط باجهت موضعی جریان موازی میباشند
back berm
U
سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
If the cap fit,wear it.
<proverb>
U
اگر کلاه به اندازه سرت هست به سر بگذار !(لقمه به اندازه دهن بردار).
z buffer
U
محل از حافظه برای ذخیره اطلاعات بردار Z برای شی گرافیکی نمایش داده شده روی صفحه
xerographic printer
U
چاپگر تصویربردار از عکس چاپگر تصویر بردار
one legged
U
یک پایه
level
U
هم پایه
leveled
U
هم پایه
leveled
U
پایه
outrigger
U
پایه
probes
U
پایه
pillar
U
پایه
levels
U
هم پایه
jack
U
پایه
levelled
U
پایه
jacks
U
پایه
level
U
پایه
levelled
U
هم پایه
pillars
U
پایه
leg
U
پایه
probed
U
پایه
legs
U
پایه
grades
U
پایه
cantilever
U
پایه
cantilever bridge
U
پایه پل
probe
U
پایه
pile bent
U
پایه
compeer
U
هم پایه
bipod
U
دو پایه
bridge pier
U
پایه پل
point d'appui
U
پایه
propped
U
پایه
prop
U
پایه
isomer
U
هم پایه
tripod
U
سه پایه
propping
U
پایه
bottoms
U
پایه
bottom
U
پایه
groundsel
U
پایه
fundamental
U
پایه
seated
U
پایه
head stock
U
پایه
headstock
U
پایه
seat
U
پایه
seats
U
پایه
sill
U
پایه
sills
U
پایه
fundament
U
پایه
footpaths
U
پایه
mountings
U
پایه
degrees
U
پایه
degree
U
پایه
base 0
U
پایه 01
datum line
U
خط پایه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com