English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blast U برخاستن از سکوی پرتاب
blasts U برخاستن از سکوی پرتاب
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
launcher U سکوی پرتاب
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
torpedo tube U سکوی پرتاب اژدر
rocket launcher U سکوی پرتاب موشک
rocket launchers U سکوی پرتاب موشک
pad U سکوی پرتاب رسانگر
hard base U سکوی پرتاب مستحکم
pads U سکوی پرتاب رسانگر
launching site U سکوی پرتاب موشک
launching pad U سکوی پرتاب موشک
launching pads U سکوی پرتاب موشک
k gun U سکوی پرتاب بمب زیرابی
hard missile base U سکوی پرتاب مستحکم ضد ترکش اتمی
hard base U سکوی پرتاب موشک ضد ترکش اتمی
soft missile base U سکوی بدون حفاظ پرتاب موشک
aerial platform U سکوی مخصوص پرتاب بار با چتر
launching pad U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
launching pads U سکوی پرتاب موشک یا جنگ افزار
ready missile U موشک حاضر به پرتاب روی سکوی اتش
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throwing U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throw U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throws U ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
ramp U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
ramps U سکوی هواپیما سکوی در جا زدن هواپیما
get up U برخاستن
arise U برخاستن
rise U برخاستن
rises U برخاستن
arises U برخاستن
uprise U برخاستن
arising U برخاستن
to make a move U برخاستن
step up U برخاستن
levitating U برخاستن
get out U برخاستن
arisen U برخاستن
levitate U برخاستن
levitated U برخاستن
levitates U برخاستن
up U برخاستن بالارفتن
to stand up U وایستادن برخاستن
upped U برخاستن بالارفتن
uprise U از خواب برخاستن
upping U برخاستن بالارفتن
to keep late hours U دیر برخاستن
to get off U برخاستن ازروی
resurge U دوباره برخاستن
collapsing U برخاستن روی پرتابگر
collapsed U برخاستن روی پرتابگر
maximum take off weight U حداکثر وزن برخاستن
collapse U برخاستن روی پرتابگر
collapses U برخاستن روی پرتابگر
command ejection U پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
to keep early Šor good Šhours U زود خوابیدن وزود برخاستن
takeoffs U برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
takeoff U برخاستن هواپیما از جا کندن دونده
rise U از خواب برخاستن طغیان کردن
rises U از خواب برخاستن طغیان کردن
wet take off U برخاستن از زمین با استفاده از مکانیزم تزریق اب
get about U ازبستر بیماری برخاستن منتشر شدن
provisional ball U گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
back berm U سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
landplane U هواپیمایی که قادر به برخاستن از سطح زمین که شامل برف و یخ نیز میگرددمیباشد
design take off weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
design gross weight U حداکثر وزن پیش بینی شده هنگام برخاستن هواپیمابرای استفاده در محاسبات طراحی
back berm U سکوی پایه
pallet U سکوی بار
artillery mount U سکوی نصب
channelising island U سکوی جداساز
boarded U سکوی شیرجه
central reserve U سکوی وسط
artillery mount U سکوی توپخانه
entablement U سکوی مجسمه
flight platform U سکوی پرواز
military platform U سکوی نظامی
loading site U سکوی بارگیری
loading rack U سکوی بارگیری
projectile flat U سکوی گلوله
bema U سکوی خطابه
platform U سکوی شیرجه
central reserve U سکوی میانی
jumping hill U سکوی پرش
berm U سکوی شیب بر
soft missile base U سکوی بی حفاظ
pedestal U سکوی تیر
quays U سکوی بارگیری
platform 3 U سکوی شماره 3
seats U سکوی استقرار
pallets U سکوی بار
decks U سکوی موتور
staging U سکوی کار
decked U سکوی موتور
seated U سکوی استقرار
quay U سکوی بارگیری
deck U سکوی موتور
board U سکوی شیرجه
platforms U سکوی شیرجه
cavalier U سکوی نگهبانی
median U سکوی میانی
pedestals U سکوی اتش
stanchion U سکوی استقرار
starting block U سکوی شروع
median U سکوی وسط
starting platform U سکوی شروع
pedestal U سکوی اتش
seat U سکوی استقرار
testing stand U سکوی ازمایش
bench U سکوی کوهستانی
shelf U سکوی کوهستانی
pedestals U سکوی تیر
benches U سکوی کوهستانی
low board U سکوی یک متری شیرجه
inside berm U سکوی شیببر درونی
thwarts U سکوی نشیمن قایق
airdrop platform U سکوی بارریزی هوایی
where is the platform 3? U سکوی شماره 3 کجاست؟
air defense artillery fire unit U سکوی توپخانه پدافندهوایی
high board U سکوی شیرجه 3 متری
ambon U میز [سکوی] خطابه
channelising island U سکوی هدایت کننده
ambo U میز [سکوی] خطابه
railway end U پل سکوی راه اهن
railhead U سکوی راه اهن
helipad U سکوی فرود هلیکوپتر
bema U سکوی وعظ درکلیسا
decked U سکوی جلوی تانک
gate operating deck U سکوی مانور دریچه ها
gate operating platform U سکوی مانور دریچه ها
decks U سکوی جلوی تانک
deck U سکوی جلوی تانک
deathlon U مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
vertical take off and landing U هواپیمایی که بدون داشتن سرعت نسبی قادر به برخاستن از سطح زمین معلق ماندن در هوا و فرودمجدد باشد
height of site U ارتفاع سکوی موشک یاموضع
hearth U سکوی اجاق کوره کشتی
hearths U سکوی اجاق کوره کشتی
battery U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
track [American E] U سکوی ایستگاه راه آهن
counter berm U سکوی پایه خارجی خاکریز
railway end U پل سکوی بارگیری راه اهن
platform U سکوی ایستگاه راه آهن
batteries U گهواره یا سکوی استقرارلوله توپ
aerial platform U سکوی مخصوص بارریزی هوایی
bridge plate U پل بین سکوی بارگیری وخودرو
sponson U سکوی استقرار توپ روی برجک
bearing U یاطاقان سکوی اتصال سرسره ریل
plane of site U سطح قائم مار بر سکوی تیر
truck head U سکوی نظامی یا بارانداز کنارایستگاه خودروها
wishbone U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
wishbones U پایه سکوی پله تشریفاتی ناو
gyrodyne U رتورکرافتی که رتورهای ان هنگام برخاستن شناورماندن فرود و جلو رفتن تنها دردامنه معینی از سرعت توسط موتور کار میکند
pallet U سکوی چوبی یا پلاستیکی برای حمل کالا
gunrack U مقر گلولههای توپ سکوی جای گلوله
Is this the right platform for the train to London? U آیا این سکوی قطار لندن است؟
x site U سکوی روبازموقت برای انبار کردن مهمات
railhead depot U بارانداز یا سکوی نظامی درایستگاه راه اهن
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
stream takeoff U حالت موجی هواپیماها درحال برخاستن پشت سر هم پرواز از روی باند به صورت موج پشت سر هم
Your train will leave from platform 8. قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
transfer berth U دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
abat-voix U [قبه یا سایبان که صدا را در پشت و بالای سکوی خطابه منعکس می کند.]
fire unit U یکان تیراندازی کننده قبضه پدافند هوایی سکوی اتش توپخانه
weapon delivery U پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
automatic toss U روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
keep late hours U دیر خوابیدن و دیر برخاستن
keep good hours U زود خوابیدن و زود برخاستن
keep early hours U زود خوابیدن و زود برخاستن
keep bad hours U دیر خوابیدن و دیر برخاستن
static employment U کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
terminal command U فرماندهی بارانداز نظامی یکان عملیات سکوی نظامی
terminals U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
terminal U سکوی نظامی بارانداز نظامی انتهایی نهایی
shyer U پرتاب
throws U پرتاب
shoving U پرتاب
shove U پرتاب
tossing U پرتاب
shies U پرتاب
shy U پرتاب
shyest U پرتاب
throw U پرتاب
shying U پرتاب
shoves U پرتاب
toss U پرتاب
shoved U پرتاب
tossed U پرتاب
throwing U پرتاب
tosses U پرتاب
shied U پرتاب
hurl U پرتاب
put U پرتاب
launches U پرتاب
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com