English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4842 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fretwork U برجسته کاری حاشیه گذاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
embossment U نقوش برجسته برجسته کاری
bas-relief U برجسته کاری
relievo U برجسته کاری
relief U برجسته کاری
acrography U گچ کاری برجسته
embossing die U حدیده برجسته کاری
cameos U برجسته کاری درجواهروسنگهای قیمتی
cameo U برجسته کاری درجواهروسنگهای قیمتی
in cavetto U [نقش برجسته کاری وارونه]
boss U برجسته کاری ریاست کردن بر
baguet U [ابزار برجسته کاری کوچک]
baguette U [ابزار برجسته کاری کوچک]
hollow gorge U [ربع گرد در برجسته کاری]
bossing U برجسته کاری ریاست کردن بر
nagnet U [ابزار برجسته کاری کوچک]
bagnette U [ابزار برجسته کاری کوچک]
bosses U برجسته کاری ریاست کردن بر
bossed U برجسته کاری ریاست کردن بر
boss formerly boce U [بلوک منبت کاری شده برجسته]
purfling U حاشیه ارایش دارخاتم کاری شده
agraffe U سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده]
agrafe U سنگ سر طاق [دارای تزئینات برجسته کاری شده]
card-cut U [برجسته کاری کوچک زنجیره ی هندسی در کتیبه های گوتیک]
fingering U پنجه گذاری انگشت کاری
rosette border U حاشیه گل و بوته [اینگونه حاشیه ها هم بوصرت کاملا متقارن با استفاده از گل های باز شده بزرگ و کوچک و هم بصورت پیچشی قسمت حاشیه را تزئین می کند.]
calf's tongue U [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
relief U نقش یا گل برجسته [این امر در فرشبافی بیشتر در هنگام بافت چهره انسان، گاه نقوش حیوانات و یا استفاده از آیات، کلمات و شعر در متن و یا حاشیه فرش بکار می رود.]
misprision U گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
Zipper selvage U حاشیه زیپ شکل [در مناطق کرد نشین شرق ترکیه عده ای از بافندگان حاشیه های فرش خود را بصورت دندانه زیپ می بافند بطوری که کل حاشیه شکل یک زیپ بسته را نشان می دهد.]
minor border U حاشیه فرعی [حاشیه کناری] [این طرح بصورت نواری باریک در کنار حاشیه اصلی قرار دارد و تعداد آن بستگی به محل بافت و نوع طرح متفاوت است. معمولا بین دو تا هشت عدد متغیر است.]
alto-rilievo U [ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
perspective spatial model U مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
embossing U طرح برجسته [برجسته کردن زمینه فرش]
salience U نکته برجسته موضوع برجسته
supereminent U برجسته فوق العاده برجسته
bas relif U حجاری ونقوش برجسته برجسته
saliency U نکته برجسته موضوع برجسته
Kufic border U حاشیه کوفی [این نوع حاشیه بافی دیگر کمتر رایج بوده و اقتباسی است از خط کوفی]
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت چپ هم سطح , حاشیه سمت راست غیر مسط ح
ragged U متن چاپ شده با حاشیه سمت راست هم سطح و حاشیه سمت چپ غیر مسط ح
frieze U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
friezes U حاشیه تزیینی حاشیه کتیبه
turtle border U حاشیه سماوری [در بعضی از فرش های ساروق، هراتی و مناطق دیگر در حاشیه از طرححی سماور کل استفاده می کنند که عده ای آنرا شبیه لاک پشت نیز دانسته اند.]
stereoscope U جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
stereograph U نوشته یاتصویر برجسته نما برجسته نما کردن
repousse U برجسته نمایاحکاکی برجسته
cloud band border [حاشیه ترکیبی از شکل نعل اسب و ابر آسمان بصورت امواج و شکل اس لاتین که کل فضای حاشیه را پر می کند . این طرح در قالی بافته شده در قرن شانزدهم میلادی در ایران نیز مشاهده شده است.]
residential investments U سرمایه گذاری مسکن سرمایه گذاری به شکل خانههای مسکونی
anaglyph U عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
reciprocal border U حاشیه قرینه [گاه لبه انتهایی فرش بصورت اشکال قرینه و تکراری جفتی تزئین می شود و نوع شکل انتخابی گردا گرد فرش را می پوشاند. تنوع رنگی این نوع حاشیه در مراکز بافت مختلف، متفاوت می باشد.]
acceleration principle U یعنی سرمایه گذاری مساوی است باحاصلضرب ضریب شتاب میزان سرمایه گذاری لازم برای افزایش یک واحد تولید در تغییرات در تولید
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
desired investment U سرمایه گذاری مطلوب سرمایه گذاری مورد نظر
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
overcapitalization U سرمایه گذاری بیش ازحد سرمایه گذاری افراطی
Herati border U طرح حاشیه هراتی [این حاشیه یا با استفاده از گل های شاه عباسی و یا بصورت پیچشی از گل ها، شکوفه ها و پیچک های اسلیمی که برگ های شاه عباسی از آن آویزان شده اند جلوه گر شده.]
gadroon U اشکال تزئینی محدب حاشیه بشقاب و فروف قدیمی اشکال تزئینی محدب حاشیه یقه
cooperative scorer U بهره گیرنده از روش سرمایه گذاری مشترک استفاده کننده از سرمایه گذاری مشترک
blow torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
to know the ropes U راههای کاری را بلد بودن لم کاری رادانستن
torching U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torched U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torch U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
torches U کوره لحیم کاری فشنگ جوش کاری
unintended investment U سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rainbow border U حاشیه رنگین کمان [در فرش های چینی گاه در پایین فرش و گاه اطراف حاشیه فرش را با رنگ های مختلف تزئین می کنند که حالتی از رنگین کمان را نشان میدهد.]
pence for any thing U میل بچیزی یا کاری یااستعدادبرای کاری
stringing U خطوط خاتم کاری و منبت کاری
public U روش رمز گذاری داده که از یک کلید برای رمز گذاری و کلید دیگر برای رمز گشایی استفاده میکند
glid U تذهیب کاری [در زمینه فرش بوسیله نخ طلا، نقره و یا جواهرات. نوعی از این تذهیب کاری به صوفی بافی معروف است.]
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
illustrated U برجسته
crowned U برجسته
predominant U برجسته
pre-eminent U برجسته
illustrous U برجسته
staring U برجسته
pre eminent U برجسته
eminent U برجسته
ridged U برجسته
cordon bleu U برجسته
torose U برجسته
overriding U برجسته
relievo U برجسته
relief emboss U برجسته
par excellence U برجسته
stereometric U برجسته
stereometric U خط برجسته
convex U برجسته
raised U برجسته
conspicuous U برجسته
mainline U برجسته
noted U برجسته
in relief U برجسته
prominent U برجسته
mainlining U برجسته
salient U برجسته
strikingly U برجسته
striking U برجسته
outstandingly U برجسته
primes U برجسته
laureate U برجسته
primed U برجسته
prime U برجسته
mainlined U برجسته
starring U برجسته
masterwork U برجسته
prosilient U برجسته
rilievo U برجسته
mainlines U برجسته
distinguished U برجسته
of d. U برجسته
illustrious U برجسته
kenspeckle U برجسته
outstanding U برجسته
dominant U برجسته
fringe U حاشیه
bordered U حاشیه زه
outskirt U حاشیه
bordering U حاشیه زه
bordering U حاشیه
fringes U حاشیه
bordered U حاشیه
rand U حاشیه
margins U حاشیه
margin U حاشیه
marginal U حاشیه
brink U حاشیه
rim U حاشیه
braid U حاشیه
braids U حاشیه
margine U حاشیه
marginate U حاشیه
marginal note U حاشیه
rims U حاشیه
margent U حاشیه
selvage U حاشیه
listel U حاشیه
skirt U حاشیه
skirted U حاشیه
skirts U حاشیه
verge U حاشیه
verges U حاشیه
marginally U در حاشیه
selvedge U حاشیه
marge U حاشیه
brim U حاشیه
brimmed U حاشیه
skirter U حاشیه رو
brimming U حاشیه
brims U حاشیه
postil U حاشیه
border U حاشیه زه
draught U حاشیه
gloss U حاشیه
kerb=curb U حاشیه
list U حاشیه
frilling U حاشیه
apostil U حاشیه
border U حاشیه
fimbriation U حاشیه
border line U خط حاشیه
draft U حاشیه
braided U حاشیه
bossing U ارباب برجسته
premiers U هنرپیشه برجسته
bosses U ارباب برجسته
premier U هنرپیشه برجسته
half relief U نیم برجسته
mezzo relief U نیم برجسته
piece de resistance U فقره برجسته
bas relief U نقش کم برجسته
bas-relief U برجسته کوتاه
eminently U بطور برجسته
swells U برجسته شیک
swelled U برجسته شیک
swell U برجسته شیک
projection welding U جوش برجسته
relief U حجاری برجسته
raised figure طرح برجسته
poet laureate U شاعر برجسته
embossed U برجسته شده
bas relief U برجسته کوتاه
raised shoulder U شانه برجسته
project U برجسته بودن
projects U برجسته بودن
to create an image for oneself as somebody U برجسته شدن
to stand out U برجسته بودن
milestones U مرحله برجسته
bossed U ارباب برجسته
stand out U برجسته عالی
stand out U برجسته بودن
bas-reliefs U برجسته کوتاه
contour U نقشه برجسته
bas relif U نقوش برجسته
humdingers U تفوق برجسته
humdinger U تفوق برجسته
bas-reliefs U نقش کم برجسته
magnific U معروف برجسته
Recent search history Forum search
1incentive
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1کارشناس حقوق ثبت اسناد و املاک-مشاور امور ملکی و ثبتی وقیمت گذاری -
1چیزی که عوض داره گله نداره
1confinement factor
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1This student is stupid ,close the book on him.
1معنی کنید: Residential Demand Side Management
3midas touch
1معادل عبارت، رویدادهای حاشیه ای چیست.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com