Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
brown minor
U
براون کهتر یا ان براون که زودتر به اموزشگاه امده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
brown major
U
براون مقدم یاانکه زودتر به اموزشگاه امده است
braun tube
U
لامپ براون
brown major
U
براون بزرگتر
brown sequard syndrome
U
نشانگاه براون- سکار
spearman brown prophecy formula
U
فرمول پیشگویی اسپیرمن-براون
b & s gauge
U
اندازه براون- شارپ سیم
brown & sharpe wire gauge
U
اندازه براون- شارپ سیم
First come first served.
U
هرکس اول (زودتر ) بیاید زودتر کارش انجام می شود
juniors
U
کهتر
afterborn
U
کهتر
Jun
U
کهتر
junior
U
کهتر
inferiors
U
کهتر
inferior
U
کهتر
less
U
کهتر
caddying
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
ultimogeniture
U
اصول رسیدن میراث به فرزند کهتر حق کهتری
caddies
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
sooner
U
زودتر
as early aspossible
U
هر چه زودتر
as soon as possible
U
هر چه زودتر
earlier
U
زودتر
early as possible
U
هرچه زودتر
junior
U
زودتر تازه تر
juniors
U
زودتر تازه تر
You should have told me earlier.
U
باید زودتر به من می گفتی
previously
U
زودتر اتفاق افتادن
he predeceased his son
U
زودتر از پسرش مرد
previous
U
آنچه زودتر رخ میدهد
the volume that preceded
U
جلدی که زودتر یاجلوتر منتشر شد
prematureness
U
نابهنگامی زودتر از موقع بودن
whichever is the sooner
U
هر کدام که زودتر رخ بدهد
[قانون]
shake a leg
<idiom>
U
تکان بخوری ،زودتر راه رفتن
to arrive in good time
U
خیلی زودتر از وقت ملاقات رسیدن
almamater
U
اموزشگاه
education center
U
اموزشگاه
school
U
اموزشگاه
schools
U
اموزشگاه
early bird catches the worm
<idiom>
U
هرکسی زودتر بیداربشود بیشتر بدست میآورد
first come, first served
<idiom>
U
هرکی زودتر بیاد اول نوبت اوست
Can I go earlier today, just as a special exception?
U
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
head master
U
مدیر اموزشگاه
hedge school
U
اموزشگاه پست
dominie
U
رئیس اموزشگاه
dogo
U
اموزشگاه جودو
vocational school
U
اموزشگاه حرفهای
night school
U
اموزشگاه شبانه
night schools
U
اموزشگاه شبانه
interscholastic competition
U
مسابقه اموزشگاه ها
private school
U
اموزشگاه خصوصی
private schools
U
اموزشگاه خصوصی
truant
U
از اموزشگاه گریززدن
preparatory school
U
اموزشگاه امادگی
preparatory schools
U
اموزشگاه امادگی
academies
U
دانشگاه اموزشگاه
truants
U
از اموزشگاه گریززدن
school report
U
گزارش اموزشگاه
foundation school
U
اموزشگاه موقوف
comprehensive school
U
اموزشگاه جامع
comprehensive schools
U
اموزشگاه جامع
parochial school
U
اموزشگاه کلیسایی
special school
U
اموزشگاه استثنایی
principal of a school
U
مدیر اموزشگاه
technical school
U
اموزشگاه فنی
training school
U
اموزشگاه حرفهای
schoolmistresses
U
مدیره اموزشگاه
nongraded school
U
اموزشگاه بی دانشپایه
schoolmistress
U
مدیره اموزشگاه
schools
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
schoolhouse
U
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
schoolhouses
U
ساختمان یاعمارت اموزشگاه
school fee
U
ماهیانه یا شهریه اموزشگاه
school pence
U
پول هفتگی اموزشگاه
school slang
U
اصطلاح ویژه اموزشگاه
boarding school
U
اموزشگاه شبانه روزی
boarding schools
U
اموزشگاه شبانه روزی
manege
U
اموزشگاه اسب سواری
lockups
U
تعطیل کردن اموزشگاه
lockup
U
تعطیل کردن اموزشگاه
conservatoire
U
اموزشگاه هنرهای زیبا
school
U
پیروان یک مکتب اموزشگاه
to play the truant
U
از رفتن به اموزشگاه طفره زدن
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
interscholastic
U
واقع شونده درمیان اموزشگاه ها
lead
U
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
leads
U
پایی که در پرش از روی مانع زودتر از پای دیگر بلند میشود
ragged school
U
اموزشگاه مجانی برای بچههای بینوا
full timer
U
بچهای که درهمه ساعات اموزشگاه دراموزشگاه میما
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
prefectoral
U
مبنی براداره اموزشگاه بدست مشتی ازشاگردان یامبصران
mixed school
U
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند
gibbous
U
بر امده
who came?
U
کی امده
incoming
U
امده
fordone
U
از پا در امده
ridgy
U
بر امده
who came?
U
که امده
piggybacking
U
استفاده از پیام ارسالی برای انتقال تصدیق از یک پیام که زودتر دریافت شده است
underhung
U
پیش امده
exserted
U
پیش امده
exserted
U
بیرون امده
red hot
U
تاب امده
peregrin or rine
U
از خارجه امده
new come
U
تازه امده
projective
U
جلو امده
prognathic
U
پیش امده
left over
U
زیاد امده
protractive
U
جلو امده
protrudent
U
جلو امده
unbred
U
بدببار امده
impassionate
U
به جنبش امده
prognathous
U
پیش امده
protrusive
U
جلو امده
protrusile
U
جلو امده
leavened bread
U
نان ور امده
exopathic
U
ازبیرون امده
jutting
U
پیش امده
overshot
U
پیش امده
landed
U
فرود امده
saleintiant
U
بیرون امده
jamb
U
تیربیرون امده
overdue
U
دیر امده
jambs
U
تیربیرون امده
in
U
:رسیده امده
in-
U
:رسیده امده
red-hot
U
تاب امده
worked up
U
ازکار در امده
getting
U
بدست امده
worker
U
ازکار در امده
enthetic
U
ازبیرون امده
aggregate
U
جمع امده
saleint
U
بیرون امده
gets
U
بدست امده
get
U
بدست امده
aggregates
U
جمع امده
activity
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
activities
U
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند
clamper
U
مداری که سطح سیگنال را از نوک اسکن کردن یا سایر وسایل ورودی به بیشترین حد محدود میکند زودتر از وقتی که به یک مقدار عددی تبدیل شود
peregrine
U
ازخارجه امده مسافر
unhandy
U
مشکل بدست امده
neoteric
U
تازه بدنیا امده
twinborn
U
دوقلو بدنیا امده
petiolar
U
از برگدم بیرون امده
born in the purple
U
در نازونعمت بدنیا امده
projecting jaw
U
ارواره پیش امده
cantilever
U
تیر پیش امده
bay window
U
پنجره پیش امده
beetle brow
U
پیشانی پیش امده
apogean
U
از زمین بالا امده
self born
U
از خود بوجود امده
you might have come
U
باید امده باشید
ecstatically
U
بوجد امده نشئهای
ecstatic
U
بوجد امده نشئهای
bay windows
U
پنجره پیش امده
take steps
U
اقدامات بعمل امده
inchoate
U
تازه بوجود امده
to run short
U
زیر short امده است
prognathous
U
دارای ارواره پیش امده
to t. to account
U
زیر account امده است
ramus
U
قسمت بر امده واطاله یافته
lug
U
هر عضو جلو امده چیزی
rimrock
U
لبه بر امده صخره مزبور
vizor
U
لبه پیش امده کلاه
prognathic
U
دارای ارواره پیش امده
his stomach sticks out
U
شکمش پیش امده است
extrusive
U
اخراج کننده بیرون امده
flange
U
لبه بیرون امده چرخ
flanges
U
لبه بیرون امده چرخ
instances have occurred that
U
مواردی پیش امده است
bucktooth
U
دندان گراز یا پیش امده
lugs
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugging
U
هر عضو جلو امده چیزی
lugged
U
هر عضو جلو امده چیزی
hardly earned money
U
پول سخت بدست امده
weather worn
U
تحت تاثیر هوا در امده
air landed
U
فرود امده از راه هوا
visors
U
لبه پیش امده کلاه
bow windows
U
پنجره پیش امده کمانی
bow window
U
پنجره پیش امده کمانی
venose
U
دارای رگهای متعددوبر امده
visor
U
لبه پیش امده کلاه
forestage
U
قسمت جلو امده صحنه نمایش
biologic
U
بدست امده اززیست شناسی عملی
oversailing of facade
U
قسمت برجسته یا پیش امده بنا
ventricous
U
بادکرده دارای شکم پیش امده
whyŠthere is the answer
U
شرط در امده تقریبا معنی میدهد
the bird took its perch
U
مرغ فرود امده بر چوب قرارگرفت
ill gotten
U
با وسایل غیر مشروع بدست امده
kid glove
U
ازلای زرق وبرق بیرون امده
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
bay window
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
round-shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
round shouldered
U
دارای شانههای جلو امده شانه گرد
bay windows
U
پنجره جلو امده شاه نشین ساختمان
dormer
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
it is of doubtful proveance
U
معلوم نیست اصلا از کجا امده است
dormers
U
پنجره جلو امده زیر سقف ساختمان
post edit
U
ویرایش داده بدست امده ازمحاسبه قبلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com