English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
point estimate U براورد نقطهای
point estimation U براورد نقطهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
estimated U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimating U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
double row spot welding U جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
estimates U براورد کردن براورد
estimate U براورد کردن براورد
estimating U براورد کردن براورد
estimated U براورد کردن براورد
dam design U براورد سد براورد بند
pin point U نقطهای
point defect U نقص نقطهای
point discharge U تخلیه نقطهای
point elasticity U کشش نقطهای
point indentification U هویت نقطهای
point imperfection U ناکاملی نقطهای
point group U گروه نقطهای
point function U تابع نقطهای
point estimation U تخمین نقطهای
point contact U کنتاکت نقطهای
point contact U تماس نقطهای
dot matrix U ماتریس نقطهای
dot product U ضرب نقطهای
bridge spot weld U جوشکاری نقطهای
multipoint U چند نقطهای
multipoint line U خط چند نقطهای
pinpoint target U هدف نقطهای
point charge U بار نقطهای
point target U اماج نقطهای
point load U بار نقطهای
point operation U عمل نقطهای
spot welding U جوش نقطهای
spot welding U جوشکاری نقطهای
two point threshold U استانه دو نقطهای
point particle U ذره نقطهای
dot matrix printers U چاپگر با ماتریس نقطهای
lattice point group U گروه نقطهای شبکه
point contact rectifier U یکسو کننده نقطهای
dot matrix printer U چاپگر با ماتریس نقطهای
single row spot welding U جوشکاری نقطهای سری
dichoglottic stimulation U تحریک دو نقطهای زبان
spot welding machine U دستگاه جوش نقطهای
rpbis U همبستگی دو رشتهای نقطهای
dot matrix printer U چاپگر یا ماتریس نقطهای
dot matrix character U کاراکتر ماتریس نقطهای
point biserial correlation U همبستگی دو رشتهای نقطهای
multipoint circuit U مدار چند نقطهای
dot matrix printers U چاپگر یا ماتریس نقطهای
diglottic stimulation U تحریک دو نقطهای زبان
spot welding electrode U الکترود جوشکاری نقطهای
known datum point U نقطهای با مختصات وگرای معلوم
welded contact rectifier U یکسو کننده نقطهای جوش شده
grazing point U نقطهای که مسیر گلوله به مانع برخورد میکند
terminal U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
terminals U نقطهای در شبکه که پیام ارسال یا دریافت میشود
previous spot U نقطهای که توپ در اخرین باروارد بازی شده
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
phantom section U خط نقطهای که جهت رسم تصاویر نامرئی کشیده میشود
check point U نقطهای است برای زمانگیری قسمتی از مسابقه اتومبیلرانی
lunitidal interval U فاصله زمانی بین عبور ماه از نقطهای وایجادمد در ان نقطه
turning point U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
turning points U نقطهای دریک دور تجاری که در ان جهت فعالیتهای اقتصادی عوض میشود
appraisals U براورد
appraisal U براورد
evaluations U براورد
evaluation U براورد
line of regression U خط براورد
surveys U براورد
surveyed U براورد
estimations U براورد
estimate U براورد
estimates U براورد
estimated U براورد
survey U براورد
estimating U براورد
estimation U براورد
dieresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
diaeresis U دو نقطهای که بر روی بعضی ازحروف میگذارند تا تلفظ ان حرف راازحرف مجاورش جداسازد
popeye U در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
put at U براورد کردن
error of estimate U خطای براورد
estimated of situation U براورد وضعیت
time estimation U براورد زمانی
staff estimate U براورد ستادی
overestimation U براورد اضافی
unbiased estimate U براورد ناسودار
underestimation U براورد نقصانی
interval estimate U براورد فاصلهای
intelligence estimate U براورد اطلاعات
rough estimate U براورد تقریبی
estimator U براورد کننده
regression estimate U براورد رگرسیون
estimate of the situation U براورد وضعیت
estimate U براورد کردن
interpolation U براورد درونی
assessments U تقویم براورد
assessment U براورد مالیات
assessment U تقویم براورد
survey U براورد کردن
interpolations U براورد درونی
extrapolation U براورد برونی
extrapolations U براورد برونی
estimating U براورد کردن
estimated U براورد کردن
assessments U براورد مالیات
estimates U براورد کردن
calculation U حساب براورد
surveys U براورد کردن
surveyed U براورد کردن
cost accountant U براورد کننده
cost calculation U براورد هزینه
cost estimate U براورد هزینه
calculating factor U ضریب براورد
calculate U براورد کردن
biased estimate U براورد سودار
appreciation of the situation U براورد وضعیت
calculated U براورد کردن
surveyors U براورد کننده
surveyor U براورد کننده
calculates U براورد کردن
commander's estimate U براورد فرماندهی
overestimated U زیاد براورد کردن
overestimates U زیاد براورد کردن
overestimating U زیاد براورد کردن
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
overrate U زیاد براورد کردن
quantily surveyor U براورد کننده مقادیر
estimate [quote] U براورد [تخمین] [اقتصاد]
quantity surveyor U براورد کننده مقادیر
abstracting U فهرست خلاصه براورد
abstracts U فهرست خلاصه براورد
the estimative faculty U قوه سنجش یا براورد
standard error of estimate U خطای معیار براورد
overrated U زیاد براورد کردن
overrates U زیاد براورد کردن
misvalue U بناحق براورد کردن
over estimation U بیش از حد براورد کردن
overestimation U پیش براورد کردن
overestimate U زیاد براورد کردن
quantity surveyors U براورد کننده مقادیر
command budget estimate U براورد بودجه یکان
overrating U زیاد براورد کردن
estimable U قابل براورد کردن
least squares estimates U براورد حداقل مربعات
misestimate U غلط براورد کردن
conservative estimate U براورد محافظه کارانه
capitalization U براورد ارزش حال سرمایه
calculable U براورد کردنی قابل اعتماد
unliquidated damages U خسارات غیرقابل براورد به پول
unbiased estimators U براورد کنندههای بدون تورش
real stagnation point U نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
forecast U براورد کردن از قبل پیش بینی
overcapitalize U بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
second revised estimate U براورد تجدید نظر شده دوم
forecasted U براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts U براورد کردن از قبل پیش بینی
damage assessment U تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
center of gyration U نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
collimate U تنظیم کردن هرنوع تجهیزات اپتیکی برای داشتن پرتو نوری موازی از یک منبع نقطهای نور یا برعکس
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
epicycloid U منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
centroid U در مختصات هندسی نقطهای که مختصات ان میانگین حسابی مختصات همه نقاط ان شکل است
wire matrix printer U یک چاپگر برخوردی که علائم ماتریس نقطهای را در هربار علامت با فشردن انتهای سیم معینی بر روی نوارمرکبی و کاغذ چاپ میکند چاپگر ماتریسی سیمی
inner product U ضرب نقطهای ضرب نردهای
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
surveyed U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
survey U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys U براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
credit system of supply U سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com