English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
overestimation U براورد اضافی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
over capitalised U براورد اضافی سرمایه سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه اعلام کردن
Other Matches
estimating U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimates U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimated U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
estimate U تخمین زدن براورد براورد وضعیت
droppers U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
dropper U قطعه ریسمان اضافی قلاب ونخ اصلی ماهیگیری با طعمه اضافی
surcharge U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
surcharges U هزینه حمل اضافی که بابت معطلی کشتی در بندر دریافت میشود مالیات اضافی
over break U خاکبرداری اضافی و کندن وجابجا شدن اضافی خاک یاقطعات سنگی که دراثر موارمنفجره بدون اینکه بخواهیم کنده شود
surcharges U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
surcharge U نرخ اضافی مالیات اضافی جریمه
estimating U براورد کردن براورد
estimate U براورد کردن براورد
estimated U براورد کردن براورد
dam design U براورد سد براورد بند
estimates U براورد کردن براورد
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
expanded memory system U کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
extra duty U وفیفه اضافی ماموریت اضافی
estimations U براورد
evaluation U براورد
evaluations U براورد
appraisal U براورد
appraisals U براورد
estimated U براورد
estimates U براورد
estimating U براورد
estimation U براورد
estimate U براورد
surveys U براورد
line of regression U خط براورد
surveyed U براورد
survey U براورد
extrapolations U براورد برونی
regression estimate U براورد رگرسیون
rough estimate U براورد تقریبی
assessment U تقویم براورد
assessment U براورد مالیات
point estimation U براورد نقطهای
point estimate U براورد نقطهای
interpolation U براورد درونی
interpolations U براورد درونی
put at U براورد کردن
extrapolation U براورد برونی
assessments U براورد مالیات
staff estimate U براورد ستادی
estimate of the situation U براورد وضعیت
estimated U براورد کردن
underestimation U براورد نقصانی
estimates U براورد کردن
unbiased estimate U براورد ناسودار
time estimation U براورد زمانی
estimating U براورد کردن
estimate U براورد کردن
calculation U حساب براورد
biased estimate U براورد سودار
cost estimate U براورد هزینه
calculate U براورد کردن
surveyors U براورد کننده
survey U براورد کردن
interval estimate U براورد فاصلهای
estimated of situation U براورد وضعیت
calculating factor U ضریب براورد
calculated U براورد کردن
commander's estimate U براورد فرماندهی
error of estimate U خطای براورد
estimator U براورد کننده
cost calculation U براورد هزینه
surveys U براورد کردن
cost accountant U براورد کننده
appreciation of the situation U براورد وضعیت
calculates U براورد کردن
intelligence estimate U براورد اطلاعات
surveyed U براورد کردن
surveyor U براورد کننده
assessments U تقویم براورد
estimate [quote] U براورد [تخمین] [اقتصاد]
misestimate U غلط براورد کردن
abstracts U فهرست خلاصه براورد
overrates U زیاد براورد کردن
overestimate U زیاد براورد کردن
least squares estimates U براورد حداقل مربعات
overestimating U زیاد براورد کردن
estimable U قابل براورد کردن
overrating U زیاد براورد کردن
misvalue U بناحق براورد کردن
overrated U زیاد براورد کردن
overrate U زیاد براورد کردن
overestimates U زیاد براورد کردن
overestimated U زیاد براورد کردن
standard error of estimate U خطای معیار براورد
quantity surveyor U براورد کننده مقادیر
the estimative faculty U قوه سنجش یا براورد
over estimation U بیش از حد براورد کردن
overestimation U پیش براورد کردن
pre design estimate U براورد مقدماتی طرح
quantity surveyors U براورد کننده مقادیر
quantily surveyor U براورد کننده مقادیر
abstracting U فهرست خلاصه براورد
command budget estimate U براورد بودجه یکان
conservative estimate U براورد محافظه کارانه
unbiased estimators U براورد کنندههای بدون تورش
capitalization U براورد ارزش حال سرمایه
calculable U براورد کردنی قابل اعتماد
unliquidated damages U خسارات غیرقابل براورد به پول
i put the population at 0000 U نفوس انجا را 00002 تن براورد می کنم
damage assessment U تعیین میزان خسارت براورد ضایعات
forecast U براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasted U براورد کردن از قبل پیش بینی
forecasts U براورد کردن از قبل پیش بینی
second revised estimate U براورد تجدید نظر شده دوم
overcapitalize U بیش ازاندازه واقعی براورد کردن
to overcapitalize a company U سرمایه شرکتی را بیش ازاندازه واقعی ان براورد کردن
accessional U اضافی
surpluses U اضافی
de trop U اضافی
unduly U اضافی
surplus U اضافی
surplusage U اضافی
supplemantary U اضافی
paragogic U اضافی
supernumerary U اضافی
redundant U اضافی
excesses U اضافی
excess U اضافی
access U اضافی
accessing U اضافی
accessed U اضافی
extension U اضافی
accesses U اضافی
supplementary U اضافی
overtime U اضافی
relative U اضافی
plus U اضافی
floating U اضافی
overflowed U اضافی
overflow U اضافی
extensions U اضافی
overflows U اضافی
additional U اضافی
intercalary U اضافی افزوده
additional outlet آبگیر اضافی
addition record U رکورد اضافی
additional charges U اتهامات اضافی
overcharging U هزینه اضافی
padding U متن اضافی
additional <adj.> U مکمل اضافی
additional charges U خرجهای اضافی
overvoltage U ولتاژ اضافی
sudden-death U وقت اضافی
overpayment U پرداخت اضافی
superimposed U اتش اضافی
overirrigation U ابیاری اضافی
overcharge U هزینه اضافی
overhead costs U هزینههای اضافی
overhand knot U گره اضافی
overcharged U هزینه اضافی
over U گذشته اضافی
surtax U مالیات اضافی
over- U گذشته اضافی
overcharges U هزینه اضافی
overtime U وقت اضافی
additional score U نمره اضافی
extra period U وقت اضافی
extra cost U هزینه اضافی
excess supply U عرضه اضافی
excess stock U مواد اضافی
excess reserves U ذخائر اضافی
excess profit U سود اضافی
excess price U قیمت اضافی
excess pressure U فشار اضافی
days of grace U مهلت اضافی
excess load U بار اضافی
end cell U پیل اضافی
regulating cell U پیل اضافی
excess length U طول اضافی
extra current U جریان اضافی
extra duty U خدمت اضافی
adduct U ترکیب اضافی
aditional service U سرویس اضافی
adscript U یادداشت اضافی
an a.chapter U یک باب اضافی
ancillary equipment U تجهیزات اضافی
incremental cost U هزینه اضافی
auxiliary work U کارهای اضافی
extra premium U پاداش اضافی
extra time U وقت اضافی
boostes pump U پمپ اضافی
extra equipment U تجهیزات اضافی
climbing lane U خط اضافی در سر بالایی
excess capacity U فرفیت اضافی
overloads U بار اضافی
sudden death U وقت اضافی
surcharges U مالیات اضافی
overtime U ساعات اضافی
barrages U وقت اضافی
barrage U وقت اضافی
beauty sleep U خواب اضافی
surcharges U نرخ اضافی
supplementary U اضافی مکمل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com