Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cam
U
برامدگی قطعه گوشه دار
cams
U
برامدگی قطعه گوشه دار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nook
U
قطعه زمین پیش امده برامدگی
quadrangle
U
قطعه سربی چهار گوشه
quadrangles
U
قطعه سربی چهار گوشه
segmentation
U
تقسیم بچند قسمت یا قطعه قطعه قطعه سازی
papillary
U
مانند برامدگی دارای برامدگی
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
cornering
U
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corners
U
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
corner
U
گوشه دار کردن گوشه گذاشتن به
eremitic
U
گوشه نشینانه گوشه گیر
acute angle
U
گوشه تیز گوشه تند
lobation
U
قطعه قطعه شدگی مقطع زائده اویخته
companion part
U
لنگه قطعه متقابل قطعه راهنما
hermitical
U
وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
planar
U
روش تولید مدارهای مجتمع بار اعمال مواد شیمیایی به یک قطعه سیلیکن برای تولید قطعه متفاوت
fast
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fastest
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasted
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
fasts
U
قطعه حافظه قدیمی که داده را ازمحل حافظه پیدا میکند و می خواند با دوعمل جداگانه این قطعه در خال حاضر با EDO جایگزین شده است
segment
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
segments
U
قطعه قطعه کردن به بخشهای مختلف تقسیم کردن
dismantling shot
U
تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
fragment
U
قطعه قطعه کردن
mainland
U
قطعه اصلی قطعه
fragmentation
U
قطعه قطعه شدن
fragmenting
U
قطعه قطعه کردن
sectional
U
قطعه قطعه بخشی
segments
U
قطعه قطعه کردن
fragments
U
قطعه قطعه کردن
segment
U
قطعه قطعه کردن
fritters
U
قطعه قطعه کردن
fritter
U
قطعه قطعه کردن
dome
U
برامدگی
bulged
U
برامدگی
knosp
U
برامدگی
bulging
U
برامدگی
bulges
U
برامدگی
knop
U
برامدگی
domes
U
برامدگی
bluging
U
برامدگی
bulge
U
برامدگی
ridges
U
برامدگی
ridge
U
برامدگی
knobs
U
برامدگی
knob
U
برامدگی
nurl
U
برامدگی
ledge
U
برامدگی
ledges
U
برامدگی
antinode
U
برامدگی
overhangs
U
برامدگی
overhang
U
برامدگی
mounds
U
برامدگی
whaleback
U
برامدگی
convexity
U
برامدگی
turgescence
U
برامدگی
knur
U
برامدگی
tuberosity
U
برامدگی
knurl
U
برامدگی
knurr
U
برامدگی
bump
U
برامدگی
heave
U
برامدگی
neuroma
U
برامدگی پی
nub or nubble
U
برامدگی
mound
U
برامدگی
burrs
U
برامدگی
bumpier
U
پر از برامدگی
bumpiest
U
پر از برامدگی
bumpy
U
پر از برامدگی
granulation
U
برامدگی
nub
U
برامدگی
burring
U
برامدگی
heaved
U
برامدگی
burr
U
برامدگی
extuberance
U
برامدگی
burred
U
برامدگی
entasis
U
برامدگی
ganglion
U
برامدگی
nibs
U
برامدگی
nib
U
برامدگی
gibbous
U
برامدگی
cusp
U
برامدگی
tubercle
U
برامدگی گرد
bowing of bed
U
برامدگی کف نهر
bulge
U
برامدگی
[تورم]
protrudes
U
برامدگی داشتن
eminence
U
برامدگی بزرگی
tumours
U
تومور برامدگی
protruding
U
برامدگی داشتن
nodules
U
برامدگی کوچک
nodules
U
برامدگی عقده
caput
U
نوک برامدگی
nodule
U
برامدگی کوچک
nodule
U
برامدگی عقده
thenar
U
برامدگی کف دست
protrude
U
برامدگی داشتن
nodes
U
دشواری برامدگی
phantom tumour
U
برامدگی موقتی
phyma
U
برامدگی پوست
humps
U
برامدگی گرد
humping
U
برامدگی گرد
bulging test
U
ازمایش برامدگی
hump
U
برامدگی گرد
turgor
U
برامدگی
[تورم]
bridges
U
برامدگی بینی
bridged
U
برامدگی بینی
protuberancy
U
برامدگی قلنبگی
papillose
U
دارای برامدگی
tumidity
U
برامدگی
[تورم]
node
U
دشواری برامدگی
bunchout
U
برامدگی یافتن
lump
U
برامدگی
[تورم]
protuberance
U
برامدگی
[تورم]
bumpiness
U
دارای برامدگی
swelling
U
برامدگی
[تورم]
tumescence
U
برامدگی
[تورم]
bulginess
U
برامدگی شکم
boll
U
برامدگی مانند
papilla
U
برامدگی کوچک
annular projection
U
برامدگی حلقوی
protuberance
U
برامدگی قلنبگی
promontory
U
پرتگاه برامدگی
bosses
U
برامدگی تزیینی
bossing
U
برامدگی تزیینی
promontories
U
پرتگاه برامدگی
exostosis
U
برامدگی استخوان
sill
U
برامدگی دریایی
sills
U
برامدگی دریایی
knuckle bone
U
برامدگی بندانگشت
villus
U
برامدگی مویی
bossed
U
برامدگی تزیینی
boss
U
برامدگی تزیینی
knar
U
برامدگی درچوب
protruded
U
برامدگی داشتن
splint
U
برامدگی کوچک
hyperostosis
U
برامدگی استخوان
bridge
U
برامدگی بینی
jag
U
برامدگی تیز
cuspidal
U
دارای برامدگی
knobby
U
دارای برامدگی
eminency
U
برامدگی بزرگی
tumor
U
تومور برامدگی
midrib
U
خط یا برامدگی حد فاصل
lumped
U
غلنبه برامدگی
tumors
U
تومور برامدگی
circular projection
U
برامدگی گرد
lump
U
غلنبه برامدگی
protuberances
U
برامدگی قلنبگی
lumps
U
غلنبه برامدگی
mezzo rillievo
U
نیم برامدگی
tumour
U
تومور برامدگی
verruca
U
گندمه برامدگی
knarred
U
دارای برامدگی
verrucas
U
گندمه برامدگی
knag
U
گره چوب برامدگی
nubble
U
برامدگی یاگره کوچک
papula
U
برامدگی خارش دار
hillock
U
برامدگی در سطح صاف
pigeon breast
U
برامدگی جناغ سینه
inion
U
برامدگی پشت کله
tubercle
U
برامدگی دندان اسیاب
cockle
U
گره و برامدگی پارچه
cockles
U
گره و برامدگی پارچه
tubercular
U
برامدگی دار سلی
papilla
U
برامدگی نوک دار
stigma
U
لکه ننگ برامدگی
hummock
U
برامدگی زمین در مرداب
projection
U
پیش افکنی برامدگی
projections
U
پیش افکنی برامدگی
hillocks
U
برامدگی در سطح صاف
stigmas
U
لکه ننگ برامدگی
knuckle
U
برامدگی یا گره گیاه
outgrwth
U
برامدگی گوشت زیادی
knuckles
U
برامدگی یا گره گیاه
fingers
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
glabella
U
برامدگی پیشانی میان دو ابرو
finger
U
باندازه یک انگشت میله برامدگی
excrescency
U
اماس گیاهی یا حیوانی برامدگی
chicken breast
U
برامدگی عظم قص یا استخوان سینه
gyrus
U
برامدگی چین خورده مغز
tuberculous
U
دارای برامدگی یا دکمه مسلول
caulk
U
برامدگی زیر نعل اسب
mount
U
سوار شدن قله برامدگی
tuberous
U
دارای برامدگی گره دار
mounts
U
سوار شدن قله برامدگی
umbo
U
قبه سپر قوز برامدگی
anatomize
U
قطعه قطعه کردن تجزیه کردن
tubers
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bulb
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
bulbs
U
هر نوع برامدگی یاتورم شبیه پیاز
trochanter
U
برامدگی در بالای تنه استخوان ران
monticule
U
تپه کوچک اتش فشانی برامدگی
tuber
U
سیبک برامدگی زگیل مانند برجستگی
bleb
U
برامدگی روی پوست انسان یاگیاه
antihelix
U
برامدگی قسمت غضروفی خارج گوش
fourchette
U
برامدگی سه گوش درکف پای اسب
fusee
U
امرود برامدگی ساق پای اسب
beards
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
beard
U
هرگونه برامدگی تیزشبیه مو و سیخ در گیاه و حیوان
cumulus mammatus
U
ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
interspinalis
U
ماهیچه کوتاهی که برامدگی مهرههای پشت رابهم می پیوند د
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com