English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 57 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
understood that U بدیهی است که البته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
and no mistake U البته
secundine naturam U البته
right oh! U البته
of course U البته
you see U البته میدانید
sure thing <idiom> U مطمئنا ،البته
But not just any job . U ولی البته نه هر شغلی
without fail U حتما البته بی تخلف
The evening was very pleasant, albeit a little quiet. U شب بسیار خوشایندی بود، البته کمی آرام.
self-evident U بدیهی
naturals U بدیهی
apodictical U بدیهی
axiomatical U بدیهی
natural U بدیهی
postulation U بدیهی
self evident U بدیهی
evident U بدیهی
axiomatic U بدیهی
immediacy U بدیهی
dialectic U البته باتفاوتهایی که ناشی از روش فکری خاص هر یک بود به کار می بردند
axioms U امر بدیهی
postulating U بدیهی شمرده
prima facie U با یک نظر بدیهی
secundine naturam U بدیهی است ت
trivial U کم مایه بدیهی
obvious U واضح بدیهی
that is taken for granted U بدیهی است
truistic U بدیهی مبتذل
It stands to reason that ... U بدیهی است که...
postulation U بدیهی شمردن
postulates U بدیهی شمرده
axiom U اصل بدیهی
axiom U امر بدیهی
axioms U اصل بدیهی
obviously U بدیهی است که
pragmatism U بدیهی بودن
postulate U بدیهی شمرده
postulated U بدیهی شمرده
naturally U بدیهی است که ...
it is obvious that U اشکار یا بدیهی است که
self explanatory U بدیهی واضح فی نفسه
inevitable U حتمی الوقوع بدیهی
self-explanatory U بدیهی واضح فی نفسه
self explaining U بدیهی واضح فی نفسه
obviousness U بدیهی بودن وضوح
matter of course U بدیهی نتیجه منطقی
matter of couurse U چیز عادی یا طبیعی یا بدیهی
to be the obvious thing [for somebody or something] U آشکار [بدیهی] بودن [برای کسی یا چیزی]
hold U بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
holds U بخشی از برنامه که تکراری میشود تا توسط عملی قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هسیم از صفحه کلید یا وسیله
hold U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
holds U بخشی از برنامه که تکرار میشود تا توسط عمل قط ع شود. البته وقتی که منتظر پاسخی هستیم از صفحه کلید یا وسیله
The library is the obvious place for the after-dinner hours. U کتابخانه جایی بدیهی برای ساعت پس از شام است.
conditional U نقط های که پس از آن برنامه نویس میتواند به انتهای مجموعهای دستور جهش کند که البته بستگی به داده یا وضعیت برنامه دارد
international standards organization U طرح شبکه استاندارد ISO که به صورت لایهای است و هر لایه کار مخصوصی دارد و به سیستمهای مختلف امکان ارتباط میدهد البته در صورتی که مط ابق با استاندارد باشند
it goes without saying U پرواضح است بدیهی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com