Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sight read
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-read
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reading
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
sight-reads
U
بدون مطالعه قبلی خواندن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
at sight
U
بی مطالعه قبلی
leave hanging (in the air)
<idiom>
U
بدون تصمیم قبلی
off the cuff
<idiom>
U
بدون آمادگی قبلی
premeditate
U
قبلا فکر چیزی را کردن مطالعه قبلی کردن
a priori
U
بدون بررسی یا آزمایش قبلی
free wheeling
U
بازی بدون نقشه قبلی
sight-reads
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-reading
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
sight-read
U
بدون امادگی قبلی اجراکردن
Do not do any thing without due reflection .
U
بدون فکر قبلی اقدامی نکنید
french leave
U
مرخصی بدون اطلاع قبلی جیم شدن
serials
U
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
serial
U
فضای ذخیره سازی که داده خاص در آن تنها با خواندن داده قبلی در لیست بدست آید.
sam
U
فضای ذخیره سازی که فقط داده خاصی قابل دستیابی است توسط خواندن داده قبلی در لیست
random access
U
فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
feasability study
U
مطالعه امکان اجرای چیزی مطالعه اقتصادی بودن امری
presentiments
U
عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
presentiment
U
عقیده قبلی نسبت بچیزی احساس وقوع امری از پیش روشن بینی قبلی
karyosystematice
U
بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
cylinders
U
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
cylinder
U
1-گروه شیارها روی دیسک . 2-شیارها روی یک وسیله چند دیسکه که بدون حرکت نوک خواندن / نوشتن قابل دستیابی است
provisional ball
U
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
lilts
U
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
lilt
U
اهنگ خوش نوا وموزون خواندن شعرنشاط انگیز خواندن باسبکروحی حرکت کردن
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
prior admission
U
اجازه پرواز قبلی هوایی اجازه عبور قبلی
read head
U
هد خواندن راس خواندن
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
head crash
U
برخورد فیزیکی نوک خواندن /نوشتن با سطح دیسک برخورد نوک خواندن ونوشتن با سطح ضبط شونده یک دیسک سخت که نتیجه اش از دست اطلاعات میباشد خرابی هد
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
extend
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extends
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending
U
فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
extemporarily
U
بی مطالعه
reading
U
مطالعه
perusal
U
مطالعه
off hand
U
بی مطالعه
studies
U
مطالعه
study
U
مطالعه
studying
U
مطالعه
extemporal
U
بی مطالعه
etude
U
مطالعه
offhandedly
U
بی مطالعه
offhanded
U
بی مطالعه
readings
U
مطالعه
ex
U
قبلی
prior
U
قبلی
fore
U
قبلی
predecessor
U
قبلی
previous
U
قبلی
one-time
U
قبلی
ex-
U
قبلی
preceding
U
قبلی
predecessors
U
قبلی
foregone
U
قبلی
aforetime
U
قبلی
bolt
[examine]
U
مطالعه کردن
check
U
مطالعه کردن
determine
U
مطالعه کردن
enquire into
U
مطالعه کردن
examine
U
مطالعه کردن
explore
U
مطالعه کردن
portable standard
U
چراغ مطالعه
inspect
U
مطالعه کردن
investigate
U
مطالعه کردن
look into
U
مطالعه کردن
evaluate
U
مطالعه کردن
studio
U
اطاق مطالعه
motion study
U
مطالعه ی حرکت
feasibility study
U
مطالعه امکانپذیری
studios
U
اطاق مطالعه
analyse
[British]
U
مطالعه کردن
analyze
[American]
U
مطالعه کردن
assay
U
مطالعه کردن
study
U
مطالعه کردن
scrutinize
U
مطالعه کردن
survey
U
مطالعه کردن
surveyed
U
مطالعه مجمل
lucubration
U
مطالعه سخت
survey
U
مطالعه مجمل
praxeology
U
مطالعه رفتارانسان
studied
U
از روی مطالعه
unstudied
U
مطالعه نشده
impromptu
U
بی مطالعه تصنیف
dissect
[analyse]
U
مطالعه کردن
surveys
U
مطالعه مجمل
study habits
U
عادتهای مطالعه
system study
U
مطالعه سیستم
prepossession
U
تصرف قبلی
chains
U
از کلمه قبلی
presupposition
U
فرض قبلی
chain
U
از کلمه قبلی
predesignation
U
تعیین قبلی
predispostion
U
تمایل قبلی
pre arrengement
U
قرار قبلی
foretype
U
نمونه قبلی
preconidtion
U
شرط قبلی
premeditated
U
با قصد قبلی
precompression
U
تراکم قبلی
foredoom
U
محکومیت قبلی
precognition
U
اطلاع قبلی
foreordainment
U
حکم قبلی
foretoken
U
اعلام قبلی
previous work
U
کارهای قبلی
pretreatment
U
معالجه قبلی
previews
U
اطلاع قبلی
predilection
U
تمایل قبلی
preformation
U
تشکیل قبلی
preview
U
اطلاع قبلی
prefiguration or prefigurement
U
نمایش قبلی
prefiguration
U
تصور قبلی
preexistence
U
موجودیت قبلی
preengagement
U
تعهد قبلی
pre arrangement
U
قرار قبلی
premeditatedly
U
با اندیشه قبلی
premeditation
U
قصد قبلی
predilections
U
تمایل قبلی
preoccupations
U
اشغال قبلی
preoccupation
U
اشغال قبلی
presuppositions
U
فرض قبلی
pregiurement
U
احتساب قبلی
late war
U
جنگ قبلی
premonition
U
اخطار قبلی
backgrounds
U
معلومات قبلی
background
U
معلومات قبلی
forewarning
U
اخطار قبلی
premonitions
U
اخطار قبلی
forethought
U
اندیشه قبلی
analysed
U
جزئیات را مطالعه کردن
well-read
U
اهل مطالعه و تحقیق
well read
U
اهل مطالعه و تحقیق
analyses
U
جزئیات را مطالعه کردن
analysing
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzed
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzes
U
جزئیات را مطالعه کردن
analyzing
U
جزئیات را مطالعه کردن
to study out
U
با بر رسی یا مطالعه پیداکردن
analyse
U
جزئیات را مطالعه کردن
psychognosy
U
مطالعه عمیق روانی
teleology
U
مطالعه حکمت غایی
subjecting
U
مبحث موضوع مطالعه
subjects
U
مبحث موضوع مطالعه
demography
U
مطالعه مهاجرت جمعیت
ethnography
U
مطالعه علمی نژادها
subjected
U
مبحث موضوع مطالعه
subject
U
مبحث موضوع مطالعه
thought-out
U
سنجیده مطالعه شده
self study
U
مطالعه پیش خود
thought out
U
سنجیده مطالعه شده
sub judice
U
مورد مطالعه دادگاه
geologic survey
U
مطالعه زمین شناسی
criminology
U
مطالعه علمی جرم
myrmecologyt
U
مطالعه علمی مورچگان
teppetology
U
مطالعه ریشه ای فرش
metallography
U
مطالعه الیاژهای فلزی
cella
U
[اتاق مطالعه ی راهبها]
psychognosis
U
مطالعه عمیق روانی
feasibility study
U
مطالعه امکان سنجی
to pore
[over; on]
U
به مطالعه دقیق پرداختن
premonitory
U
متضمن اخطار قبلی
biases
U
ولتاژ قبلی دادن
A one-month notice.
U
اطلاع قبلی یک ماهه
bias
U
ولتاژ قبلی دادن
prelibation
U
ازمایش یانوشیدن قبلی
forebedement
U
اخبار قبلی پیشگویی
prognostications
U
تشخیص قبلی مرض
pre indexing
U
فهرست سازی قبلی
malice aforethought
U
سوء نیت قبلی
pre engaged
U
دارای تعهد قبلی
as you were
U
به حالت قبلی برگردید
prior permission
U
اجازه قبلی پرواز
prognostication
U
تشخیص قبلی مرض
at ten minutes notice
U
با ده دقیقه اخطار قبلی
pre indexing
U
شاخص گذاری قبلی
capability study
U
مطالعه امکان انجام کار
income and expenditure approach
U
مطالعه جریان پول و اثاراقتصادی ان
study
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
methods of economic study
U
روشهای مطالعه علم اقتصاد
integrate circuit technology
U
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
reconsidered
U
مجددا درامری مطالعه کردن
humanist
U
مطالعه کننده طبیعت یا امورانسانی
studying
U
موضوع تحصیلی اتاق مطالعه
sinology
U
مطالعه ادبیات ورسوم چین
reconsider
U
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsidering
U
مجددا درامری مطالعه کردن
reconsiders
U
مجددا درامری مطالعه کردن
geopolitics
U
مطالعه نفوذ عوامل فیزیکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com