Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
insecure
U
بدون ایمنی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
immunity
U
ایمنی
security
U
ایمنی
safety
U
ایمنی
crash helmets
U
کلاه ایمنی
lifebelts
U
کمربند ایمنی
emotional security
U
ایمنی هیجانی
safety glass
U
عینک ایمنی
cold iron watch
U
پاس ایمنی
catching belt
U
کمربند ایمنی
safe valve
U
دریچه ایمنی
goggles
U
عینک ایمنی
safety belts
U
کمربند ایمنی
safety belt
U
کمربند ایمنی
arlbery strap
U
تسمه ایمنی
safety post
U
پایه ایمنی
safety trap
U
تله ایمنی
safety motive
U
انگیزه ایمنی
safety lamp
U
چراغ ایمنی
safety hazard
U
مخاطره ایمنی
safety glasses
U
عینک ایمنی
safety glass
U
شیشه ایمنی
safety fuse
U
فیوز ایمنی
immune defect
U
نقص ایمنی
[پزشکی]
immunodeficiency
U
نقص ایمنی
[پزشکی]
overall safety
U
ایمنی کامل
safety wire
U
سیم ایمنی
lifebelt
U
کمربند ایمنی
locking wire
U
سیم ایمنی
life line
U
طناب ایمنی
security glass
U
شیشه ایمنی
log in sequrity
U
ایمنی ورود
safty face shield
U
ماسک ایمنی
immunology
U
ایمنی شناسی
informally
U
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
without any reservation
U
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
immunodeficiency
U
کمبود ایمنی
[پزشکی]
immunochemistry
U
علم ایمنی شیمیایی
crash helmets
U
کلاه خود ایمنی
immune defect
U
کمبود ایمنی
[پزشکی]
trycocks
U
شیر ایمنی ناو
immunologic
U
وابسته به ایمنی شناسی
safety mechanism
U
ساز و کار ایمنی
reliability
U
ایمنی در برابر خرابی
failure safety
U
ایمنی در برابر خرابی
unformed
U
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
AIDS
U
سندرم نقص ایمنی اکتسابی
safety interlock
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
to put safety first
[foremost]
U
اولویت اول را به ایمنی دادن
machanic
U
کمربند ایمنی اویزان از سقف
safety locking device
U
قفل ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
immunochemistry
U
مبحث ایمنی شناسی شیمیایی
flame safety
U
ایمنی در مقابل شعله اتش
combat helmet
U
کلاه ایمنی جنگی
[ارتش]
safety locking devices
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
helmet
U
کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
bindery
U
یات ایمنی کاربر را یادداشت کند
buddy system
U
شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
helmets
U
کلاه ایمنی اتش نشانها وکارگران
safety interlocks
U
قفل های ایمنی
[تکنیک و تکنولوژی]
flat
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flattest
U
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
independently
U
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
of no interest
U
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
strong safety
U
مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
Taoism
U
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
ergonomics
U
علم و تکنولوژی ایمنی راحتی و سادگی استفاده ازماشین
parataxis
U
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
U
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
U
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
U
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
U
بدون اضطراب بدون کشش
offhand
U
بدون مقدمه بدون تهیه
SSL
U
پروتکل طراحی شده توسط Netscape که حاوی اطلاعات ایمنی روی اینترنت است
wire locking
U
بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
palnut
U
مهره نازکی معمولا از جنس فولاد پرس شده که بمنظورافزایش ایمنی و جلوگیری ازشل شدن مهرههای معمولی روی انها بسته میشود
recoilless
U
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
inoperculate
U
بدون سرپوش جانور بدون سرپوش
unstressed
U
بدون مد
not nearctic
U
بدون
without
U
بدون
to a certainty
U
بدون شک
wanting
U
بدون
obtrusively
U
بدون حق
goalless
U
بدون گل
bottomless
U
بدون ته
ex-
U
بدون
ex
U
بدون
undoubtedly
U
بدون شک
and no mistake
U
بدون شک
acheilous
U
بدون لب
doubtlessly
U
بدون شک
but
U
بدون
acheilos
U
بدون لب
i'll warrant
U
بدون شک
undoubted
U
بدون شک
indubitable
U
بدون شک
sans
U
بدون
bachelor
U
بدون عیال
indistinctively
U
بدون فرق
humble
U
بدون ارتفاع
incognizant
U
بدون شناسایی
inviscid
U
بدون لزوجت
inapproachable
U
بدون دسترسی
inofficial
U
بدون اجازه
indubitable
U
بدون تردید
inaction
U
بدون فعالیت
immusical
U
بدون هماهنگی
humblest
U
بدون ارتفاع
bachelors
U
بدون عیال
irreflexive
U
بدون واکنش
irrespective of
U
بدون ملاحظه
no doubt
U
بدون تردید
non delay
U
بدون تاخیر
intolerantly
U
بدون بردباری
nonboresafe
U
بدون ضامن
inoperculate
U
بدون دریچه
notwithstanding
U
بدون توجه
ingenuously
U
بدون تزویر
nonstop
U
بدون توقف
nonsyllabic
U
بدون هجایی
inelastic
U
بدون کشش
involuntarily
U
بدون اراده
indolently
U
بدون درد
incommunicable
U
بدون رابطه
inoffensive
U
بدون زنندگی
continuously
U
بدون توقف
acid free
U
بدون اسید
acold
U
بدون احساسات
toothless
U
بدون دندانه
acranial
U
بدون کاسهء سر
air dry
U
بدون رطوبت
ametabolic
U
بدون دگردیسی
ametabolous
U
بدون دگردیسی
anechoic
U
بدون انعکاس
immediately
U
بدون واسطه
asymptomatic
U
بدون علامت
achromic
U
بدون ترخیم
achromatic
U
بدون ترخیم
acarpous
U
بدون میوه
blankly
U
بدون مقصودیامعنی
expired
U
بدون اعتبار
undue
U
بدون مداخله
unfurnished
U
بدون اثاثیه
confidently
U
بدون شبهه
vainly
U
بدون نتیجه
discontinuously
U
بدون اتصال
unresponsive
U
بدون احتیاط
unalloyed
U
بدون الیاژ
adrift
U
بدون هدف
unselfish
U
بدون خودخواهی
avirulent
U
بدون شدت
awless
U
بدون بیم
bareheaded
U
بدون کلاه
free from backlash
U
بدون لقی
free from slip
U
بدون لغزش
free of tax
U
بدون مالیات
free play
U
بدون محدودیت
free trader
U
بدون گمرک
fruitlessly
U
بدون نتیجه
glabrous
U
بدون کرک
guilelessly
U
بدون تزویر
hands down
U
بدون احتیاط
holdless
U
بدون گیره
by rote
U
بدون فکر
flavorless
U
بدون مزه
failure free
U
بدون خرابی
exclusive of
U
بدون در نظرگرفتن
bloodlessly
U
بدون خونریزی
bloodless
U
بدون خونریزی
cordless
U
بدون سیم
dealated
U
بدون بال
degas
U
بدون گازکردن
deice
U
بدون یخ کردن
diamensionless
U
بدون اندازه
diamensionless
U
بدون بعد
dimensionless
U
بدون بعد
disconnectedly
U
بدون ارتباط
achlamydeous
U
بدون پوشش
immethodical
U
بدون اسلوب
Nothing down.
U
بدون بیعانه.
faultless
<adj.>
U
بدون مشکل
impeccable
<adj.>
U
بدون مشکل
sound
<adj.>
U
بدون مشکل
flawless
<adj.>
U
بدون مشکل
immaculate
<adj.>
U
بدون مشکل
free from error
<adj.>
U
بدون مشکل
off hand
U
بدون آمادگی
barrier-free
U
بدون حائل
alcohol-free
<adj.>
U
بدون الکل
free of tax
[only after nouns]
<adj.>
U
بدون مالیات
cordless
<adj.>
U
بدون سیم
wireless
<adj.>
U
بدون سیم
smooth
<adj.>
U
بدون دشواری
trouble-free
<adj.>
U
بدون دردسر
problem-free
<adj.>
U
بدون دردسر
trouble-free
<adj.>
U
بدون زحمت
problem-free
<adj.>
U
بدون زحمت
direct
<adj.>
U
بدون واسطه
free from taxes
<adj.>
U
بدون مالیات
taxless
<adj.>
U
بدون مالیات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com