English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 42 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
debenture bond U بدهکار ومدیون
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
debtors U بدهکار
indebted U بدهکار
in debt U بدهکار
obligor U بدهکار
debtor U بدهکار
debiting U بدهکار
debit U بدهکار
debits U بدهکار
yielder U بدهکار
debited U بدهکار
charge U بدهکار کردن
debit note U رسید بدهکار
debit side U ستون بدهکار
debt advice U اعلامیه بدهکار
debt balance U مانده بدهکار
expromission U جانشینی بدهکار
indebt U بدهکار کردن
expromissor U جانشین بدهکار
charges U بدهکار کردن
debit U بدهکار کردن
owes U بدهکار بودن به
debtor U ستون بدهکار
debtors U ستون بدهکار
debits U بدهکار کردن
debited U بدهکار کردن
owe U بدهکار بودن به
owed U بدهکار بودن به
debiting U بدهکار کردن
red U بدهکار بودن حساب
redder U بدهکار بودن حساب
reddest U بدهکار بودن حساب
reds U بدهکار بودن حساب
i owe him & U پنج لیره به او بدهکار هستم
We are now quits. We are now even . The slate is now cleaned. U حالادیگر حسابمان پاک شد (نه بدهکار نه بستانکار )
lien U حق رهن ملک بدهکار برای بستانکار
She wouldnt hear of it . she takes no heed. U گوشش به این حرفها بدهکار نیست
A debtor left to himself will become a creditor . <proverb> U بدهکار را که به یال خود گذاشتى طلبکار مى شود.
debt of honour U بدهی که پرداخت ان به خوش حسابی بدهکار بستگی دارد
accrued benefit U پولی که شرکت به یکی از کارمندان بدهکار است بخصوص بابت بازنشستگی
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
how much do i owe you U چقدر بشما بدهکار هستم چقدرباید بشما بدهم چقدرطلب شمامیشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com