Perdic | بدنه چوبه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 173 (8 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	shaft U	بدنه چوبه
	shafts U	بدنه چوبه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	latherwort U	چوبه
	soap wort U	چوبه
	panama wood U	چوبه
	mine casemate U	بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
	alkanet U	هوه چوبه
	gibbet U	چوبه دار
	gallows U	چوبه دار
	gallows tree U	چوبه دار
	dressing-down U	چوبه کاری
	gibbets U	چوبه دار
	halters U	طناب چوبه دار
	halter U	طناب چوبه دار
	tree U	قالب کفش چوبه دار
	buoyant mine case U	بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
	beanpoles U	چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
	beanpole U	چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
	gallows U	چوبه دار مجازات اعدام با دار
	contour U	بدنه
	frameworks U	بدنه
	framework U	بدنه
	casings U	بدنه
	casing U	بدنه
	shaft U	بدنه
	bridge deck U	بدنه پل
	housing U	بدنه
	compartments U	بدنه
	compartment U	بدنه
	trunks U	بدنه
	trunk U	بدنه
	shafts U	بدنه
	fuselage U	بدنه
	hull U	بدنه
	hulls U	بدنه
	fuselages U	بدنه
	bodies U	بدنه
	body U	بدنه
	furnace body U	بدنه کوره
	fuselage refrence line U	خط مبنای بدنه
	fuselage U	بدنه هواپیما
	airframe U	بدنه هواپیما
	fuselages U	بدنه هواپیما
	costa U	تیغه در بدنه
	automobile body sheet U	بدنه اتومبیل
	elevator casing U	بدنه بالابر
	die stock U	بدنه رنده
	cartridge shell U	بدنه پوکه
	to connect to frame U	اتصال به بدنه
	auto body sheet U	بدنه اتومبیل
	buffer body U	بدنه دافع
	box type van body U	بدنه صندوق
	gate leaf U	بدنه دریچه سد
	hull insurance U	بیمه بدنه
	the body of a carriage U	بدنه یک کالسکه
	tige U	بدنه ساقه
	turbin casing U	بدنه توربین
	westwork U	بدنه غربی
	white body U	بدنه سفید
	hull column	پایه بدنه
	side wall of a lock U	بدنه سد دریچهای
	revetment U	پوشش بدنه
	loop body U	بدنه حلقه
	magnet case U	بدنه اهنربا
	magnet housing U	بدنه اهنربا
	monohull U	قایق با یک بدنه
	motor casing U	بدنه موتور
	pressure hull U	بدنه ضد فشار
	pump casting U	بدنه پمپ
	stocked U	بدنه رنده
	trunks U	بدنه ستون
	hulk U	بدنه کشتی
	hulls U	بدنه کشتی
	shells U	بدنه ساختمان
	hull U	بدنه قایق
	shell U	بدنه ساختمان
	ground U	اتصال بدنه
	stock U	بدنه رنده
	shelling U	بدنه ساختمان
	hulks U	بدنه کشتی
	hull U	بدنه کشتی
	hulls U	بدنه قایق
	head U	شبکه یا بدنه
	trunk U	بدنه ستون
	multihull U	قایق با بیش از یک بدنه
	cartridge shell U	بدنه پوکه فشنگ
	hull U	بدنه یک هواپیمای دریایی
	freeboard U	بدنه فوقانی ناو
	trunks U	تلگراف یا تلفن بدنه
	hull U	بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
	engine block U	قالب یا بدنه موتور
	ideal energy radiator U	رادیاتور بدنه سیاه
	hull down U	بدنه پشت حفاظ
	bottom line U	طناب زیر بدنه
	trimarans U	قایق با 3 بدنه موازی
	hulls U	بدنه یک هواپیمای دریایی
	hulls U	بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
	thallus U	ساقه بدنه گیاه
	trunk U	تلگراف یا تلفن بدنه
	steering gear housing U	بدنه جعبه فرمان
	saddletree U	بدنه چوبی زین
	seacock U	شیرهای بدنه ناو
	aviation structural mechanic U	مکانیک بدنه هواپیما
	selected material U	لایه بدنه راه
	trimaran U	قایق با 3 بدنه موازی
	underbody U	قسمت بدنه قایق در زیر اب
	head U	بعد بالایی کتاب یا بدنه
	bonding U	گیره اتصالی اتصال بدنه
	airframe mechanic U	تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
	modified stock car U	اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
	displacement hull U	قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
	heel U	قسمت عقبی بدنه قایق
	cocooning U	روکش دادن بدنه هواپیما
	heels U	قسمت عقبی بدنه قایق
	belt frame U	اسکلت محیطی بدنه هواپیما
	forebody U	بدنه قسمت جلوی ناو
	catamarans U	قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
	catamaran U	قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
	gap U	فاصله بین نوک قلاب و بدنه
	wing position U	وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
	crotches U	محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
	crotch U	محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
	hulls U	بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
	rocked U	حرکت دورانی بال به دور بدنه
	topsides U	قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
	rock U	حرکت دورانی بال به دور بدنه
	rocks U	حرکت دورانی بال به دور بدنه
	gaps U	فاصله بین نوک قلاب و بدنه
	hull U	بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
	waterline U	خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
	empty weight U	وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
	low mid wing U	بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
	hoist line U	کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
	planing hull U	بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
	air foil U	سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
	maximum junction to case thermal impedan U	مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
	thoroughbrace U	تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
	herdic U	کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
	streamline body U	بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
	volumetric loading/density U	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
	heels U	کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
	heel U	کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
	shelling U	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
	shell U	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
	webs U	جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
	web U	جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
	shells U	بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
	sponson U	جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
	cantilever wing U	بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
	break U	حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
	breaks U	حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
	angle drill U	ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
	bench check U	ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
	caban U	طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
	gonidium U	یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
	cylinder block boring machine U	دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
	pilaster U	شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
	jig U	ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
	jigs U	ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
	pod U	محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
	pods U	محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
	ground section U	بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
	resonances U	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
	chine U	عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
	resonance U	وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
	horned scully U	مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
	monocoque U	ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
	physical inspection U	بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
	cantilever ratio U	نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
	shield U	بدنه محافظ دیواره محافظ
	shields U	بدنه محافظ دیواره محافظ
	lattice design U	طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
	shank U	ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا