English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 158 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bridge deck U بدنه پل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
bodies U بدنه
body U بدنه
fuselage U بدنه
fuselage U بدنه هواپیما
fuselages U بدنه
fuselages U بدنه هواپیما
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
ground U اتصال بدنه
hull U بدنه کشتی
hull U بدنه
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
hull U بدنه قایق
hulls U بدنه کشتی
hulls U بدنه
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
hulls U بدنه قایق
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
casing U بدنه
casings U بدنه
framework U بدنه
frameworks U بدنه
head U شبکه یا بدنه
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
contour U بدنه
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
stock U بدنه رنده
stocked U بدنه رنده
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
hulk U بدنه کشتی
hulks U بدنه کشتی
shaft U بدنه چوبه
shaft U بدنه
shafts U بدنه چوبه
shafts U بدنه
trunk U بدنه
trunk U بدنه ستون
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
trunks U بدنه
trunks U بدنه ستون
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
shell U بدنه ساختمان
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shelling U بدنه ساختمان
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه ساختمان
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
bottom line U طناب زیر بدنه
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
compartment U بدنه
compartments U بدنه
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
housing U بدنه
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
airframe U بدنه هواپیما
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
auto body sheet U بدنه اتومبیل
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
box type van body U بدنه صندوق
buffer body U بدنه دافع
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
cantilever ratio U نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
cartridge shell U بدنه پوکه
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
costa U تیغه در بدنه
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
die stock U بدنه رنده
Other Matches
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
elevator casing U بدنه بالابر
furnace body U بدنه کوره
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
gate leaf U بدنه دریچه سد
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
tige U بدنه ساقه
to connect to frame U اتصال به بدنه
turbin casing U بدنه توربین
westwork U بدنه غربی
white body U بدنه سفید
hull column پایه بدنه
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
revetment U پوشش بدنه
hull insurance U بیمه بدنه
loop body U بدنه حلقه
magnet case U بدنه اهنربا
magnet housing U بدنه اهنربا
monohull U قایق با یک بدنه
motor casing U بدنه موتور
pressure hull U بدنه ضد فشار
pump casting U بدنه پمپ
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
thallus U ساقه بدنه گیاه
hull down U بدنه پشت حفاظ
selected material U لایه بدنه راه
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
seacock U شیرهای بدنه ناو
saddletree U بدنه چوبی زین
engine block U قالب یا بدنه موتور
freeboard U بدنه فوقانی ناو
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com