English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mine casemate U بدنه ماسوره و چاشنی مین بدنه کلاهک مین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
buoyant mine case U بدنه مین شناور بدنه مین غوطه ور
fuze U ماسوره گذاری کردن چاشنی مواد منفجره چاشنی چاشنی گذاری کردن
blasting cap U کلاهک چاشنی
ignition cap U کلاهک چاشنی
detonation cap U کلاهک چاشنی
coupling base U اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
hull U بدنه
shaft U بدنه
framework U بدنه
bridge deck U بدنه پل
compartments U بدنه
casings U بدنه
compartment U بدنه
housing U بدنه
trunks U بدنه
trunk U بدنه
shafts U بدنه
casing U بدنه
frameworks U بدنه
hulls U بدنه
fuselages U بدنه
fuselage U بدنه
contour U بدنه
body U بدنه
bodies U بدنه
trunk U بدنه ستون
tige U بدنه ساقه
monohull U قایق با یک بدنه
white body U بدنه سفید
the body of a carriage U بدنه یک کالسکه
trunks U بدنه ستون
shell U بدنه ساختمان
hull column پایه بدنه
shelling U بدنه ساختمان
shells U بدنه ساختمان
westwork U بدنه غربی
hulk U بدنه کشتی
hulks U بدنه کشتی
side wall of a lock U بدنه سد دریچهای
loop body U بدنه حلقه
head U شبکه یا بدنه
stocked U بدنه رنده
pump casting U بدنه پمپ
turbin casing U بدنه توربین
shaft U بدنه چوبه
stock U بدنه رنده
shafts U بدنه چوبه
to connect to frame U اتصال به بدنه
revetment U پوشش بدنه
pressure hull U بدنه ضد فشار
die stock U بدنه رنده
hull U بدنه کشتی
box type van body U بدنه صندوق
hull U بدنه قایق
hulls U بدنه کشتی
motor casing U بدنه موتور
automobile body sheet U بدنه اتومبیل
ground U اتصال بدنه
furnace body U بدنه کوره
fuselage U بدنه هواپیما
fuselages U بدنه هواپیما
elevator casing U بدنه بالابر
costa U تیغه در بدنه
cartridge shell U بدنه پوکه
hulls U بدنه قایق
magnet case U بدنه اهنربا
hull insurance U بیمه بدنه
magnet housing U بدنه اهنربا
buffer body U بدنه دافع
gate leaf U بدنه دریچه سد
airframe U بدنه هواپیما
fuselage refrence line U خط مبنای بدنه
auto body sheet U بدنه اتومبیل
aviation structural mechanic U مکانیک بدنه هواپیما
steering gear housing U بدنه جعبه فرمان
multihull U قایق با بیش از یک بدنه
thallus U ساقه بدنه گیاه
trimarans U قایق با 3 بدنه موازی
trimaran U قایق با 3 بدنه موازی
ideal energy radiator U رادیاتور بدنه سیاه
freeboard U بدنه فوقانی ناو
trunk U تلگراف یا تلفن بدنه
trunks U تلگراف یا تلفن بدنه
engine block U قالب یا بدنه موتور
hull down U بدنه پشت حفاظ
cartridge shell U بدنه پوکه فشنگ
bottom line U طناب زیر بدنه
saddletree U بدنه چوبی زین
selected material U لایه بدنه راه
seacock U شیرهای بدنه ناو
hulls U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hull U بدنه یک هواپیمای دریایی
hull U بدنه کشتی یا دهلیزهای ان
hulls U بدنه یک هواپیمای دریایی
catamaran U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
belt frame U اسکلت محیطی بدنه هواپیما
forebody U بدنه قسمت جلوی ناو
heel U قسمت عقبی بدنه قایق
airframe mechanic U تعمیرکار بدنه هواپیما بامجوز اف ا ا
head U بعد بالایی کتاب یا بدنه
heels U قسمت عقبی بدنه قایق
modified stock car U اتومبیل با بدنه کهنه و موتورجدید
displacement hull U قسمتی از بدنه قایق که در اب می ماند
cocooning U روکش دادن بدنه هواپیما
bonding U گیره اتصالی اتصال بدنه
underbody U قسمت بدنه قایق در زیر اب
catamarans U قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
coupling base U وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
hull U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
waterline U خط روی بدنه قایق که حد اب را نشان میدهد
wing position U وضعیت بال نسبت به بدنه هواپیما
hulls U بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
rock U حرکت دورانی بال به دور بدنه
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
gaps U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
low mid wing U بالی که در ارتفاع یک سوم بدنه قرارگرفته
gap U فاصله بین نوک قلاب و بدنه
rocks U حرکت دورانی بال به دور بدنه
topsides U قسمت فوقانی بدنه قایق بالای اب
rocked U حرکت دورانی بال به دور بدنه
empty weight U وزنه بدنه هواپیما و موتور وتجهیزات ان
hoist line U کابلی که بدنه اسکریپر را بالاو پایین میبرد
planing hull U بدنه قایق که در سرعت زیاداز اب بیرون می اید
thoroughbrace U تسمه چرمی متصل کننده بدنه کالسکه به فنر
maximum junction to case thermal impedan U مقاومت حرارتی حداکثر بین محلهای تماس و بدنه
air foil U سطوح ایرودینامیک هواپیماپوششهای قابل انعطاف بدنه هواپیما
herdic U کالسکهای که بدنه کوتاهی دارد واز عقب سوار ان میشوند
streamline body U بدنه اتومبیل یاهواپیماکه ....تیزی شکل خودکمترباجریان هوامقاومت کند
volumetric loading/density U خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
shelling U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
shells U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
web U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
webs U جزء قائم اصلی تیر یا تیرک که در طول بال یا بدنه امتدادمیابد
shell U بدنه پوکه فشنگ گلوله باران کردن پوسته پوست کندن
heel U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
heels U کج شدن قایق از یک طرف قسمت بالایی بدنه تفنگ درحال هدفگیری
sponson U جدار توخالی یا جاسازی شده در بدنه تانک برای تعبیه مهمات یا بی سیم
cantilever wing U بال یک هواپیمای یک باله که بدون پایه یا وایرهای خارجی به بدنه هواپیمامتصل شده
break U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
breaks U حرکت سگ جهت اوردن شکار بازکردن بدنه اسلحه دویدن قبل ازصدای تپانچه
angle drill U ابزاری برای سوراخ کردن ورقههای فلزی که در ان مته با بدنه دریل زاویهای میسازد
caban U طرز قرار گرفتن پایه هابصورت هرمی برای نگه داشتن بال بالای بدنه
bench check U ازمایش عملی روی قطعه بازشده از بدنه هواپیما به منظور تعیین قابلیت ادامه کار
gonidium U یکی از سلولهای سبزی که زیر غشاء خارجی بدنه گیاه گلسنگها وجود دارد سلول جنسی جلبک ها وقارچ ها
cylinder block boring machine U دستگاه سوراخ کننده بدنه سیلندر ماشین مته بلوک سیلندر
pilaster U شبه ستون ستون چهارگوش یانیمدایره در بدنه بنا
jig U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
jigs U ابزار یا چارچوب سخت وصلبی برای سوار کردن وسرهم کردن یک قطعه از بدنه هواپیما
pods U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
pod U محفظهای با شکل ایرودینامیکی که روی شاه تیر یا تیر و تماما" در خارج از بدنه هواپیما نصب میشود
resonance U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
resonances U وضعیتی که در آن فرکانس اعمال شده به بدنه معادل فرکانس طبیعی آن باشد , که باعث نوسان بسیار شدید شود
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
ground section U بدنه و پیکر اصلی فرش [که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
horned scully U مانع افقی زیرابی که برای سوراخ کردن بدنه کشتیهاکار گذاشته میشود و معمولابا بتون و تیراهن ساخته میشود
monocoque U ساختمان سه بعدی مثل بدنه هواپیما که فاقد سازه داخلی بوده و همه تنش بر پوسته و اجزاء ساختمانی که بلافاصله زیر ان قرار دارندوارد میگردد
physical inspection U بازدید سطحی از بدنه جنگ افزار یا وسیله بازدید بدنی بازدید تاسیسات
cantilever ratio U نصف طول دو سر بال تقسیم بر حداکثر طول پنهان بال داخل بدنه هواپیما
shields U بدنه محافظ دیواره محافظ
shield U بدنه محافظ دیواره محافظ
lattice design U طرح شبکه ای [این طرح بصورت قرینه و تکرار کل متن فرش را در بر می گیرد و از اشکال شش وجهی، نه وجهی، مربع شکل و طاق رومی برای بدنه گل ها استفاده می کند.]
fail safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
fail-safe U ماسوره تامین شده از نظرعمل کرد دستگاههای داخلی ماسوره مطمئن العمل
cocked hat U کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
cocked hats U کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
shank U ضربه زدن به توپ با قوزک یاکنار پا ضربه زدن به گوی باعقب چوب گلف یا بدنه ان قسمتی از لنگر که طناب به ان وصل شود قسمتی از قلاب ماهیگیری بین سوراخ وانحنا
fuze setting U بستن زمان به ماسوره تنظیم ماسوره
combination device U ماسوره ترکیبی مین ماسوره مرکب
proximity fuze U ماسوره خودکار ماسوره زمان متغیر
variable time U ماسوره زمان متغیر ماسوره زم
antiwithdrawal device U وسیله ضد باز کردن ماسوره بمب وسیله ضد دستکاری ماسوره
antilift device U ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
interruptor U ضامن قطع مدار اشتعال ماسوره ضامن داخلی ماسوره
antihandling fuze U ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به جابجا کردن و دستکاری
flash tube U لوله حامل جرقه چاشنی لوله رابط چاشنی با خرج انفجار
first fire mixture U خرج انفجاری یا چاشنی انفجاری سریع العمل چاشنی اولیه
antidisturbance fuze U ماسوره ضد دستکاری ماسوره غیر حساس به دستکاری
quick fuse U ماسوره انی یا فوق انی ماسوره ضربتی
corrector U وسیله تصحیح کننده ماسوره وسیله تصحیح ماسوره
fuzing U چاشنی گذاری چاشنی گذاری کردن
crown top U کلاهک
helmet U کلاهک
helmets U کلاهک
head stock U کلاهک
bonnets U کلاهک
cupule U کلاهک
bonnet U کلاهک
warhead U کلاهک
tegmentum U کلاهک
cap U کلاهک
capped U کلاهک
overhangs U کلاهک
lids U کلاهک
overhang U کلاهک
cap wale U کلاهک
hoods U کلاهک
collar U کلاهک
hood U کلاهک
lid U کلاهک
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com