Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
a felon of the worst description
U
بدترین جور گناهکار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
worst
U
بدترین
worst-
U
بدترین
arrant
U
بدترین
criminals
U
گناهکار
criminal
U
گناهکار
felon
U
گناهکار
felons
U
گناهکار
peccant
U
گناهکار
transgressive
U
گناهکار
unrighteous
U
گناهکار
sinners
U
گناهکار
guilty
U
گناهکار
sinful
U
گناهکار
sinner
U
گناهکار
kakistocracy
U
بدترین حکومت
worst case scenario
U
بدترین حالت
worst-case scenario
U
بدترین حالت
worst-case scenario
U
بدترین شکل قضیه
worst case scenario
U
بدترین شکل قضیه
worst-case
U
بدترین وضع یا احتمال
blameworthy
U
گناهکار سزاوار سرزنش
wicked
U
تبه کار گناهکار
give oneself away
<idiom>
U
گناهکار جلوه دادن
cattle
[rooms]
of the worst description
U
دام
[اتاق]
در بدترین وضعیت
kakistocracy
U
حکومت به دست بدترین اهالی
I think we are out of the woods.
<idiom>
U
فکر میکنم، بدترین بخشش رو پشت سر گذاشتیم.
bench warrant
U
حکم دادگاه یا قاضی علیه شخص گناهکار
The worst wheel of the cart creaks most.
<proverb>
U
بدترین چرخ گارى ,از همه بیشتر غرغر مى کند .
unregenerate
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
incriminated
U
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
incriminate
U
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
incriminates
U
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
incriminating
U
به جرمی متهم کردن گناهکار قلمداد کردن
unregenerated
U
دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com