English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
optometric service U بخش بینایی سنجی و چشم پزشکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
optometry U بینایی سنجی
test chart U لوحه بینایی سنجی
optometric service U قسمت بینایی سنجی
telemetering U ارزیابی کردن موشکها مسافت سنجی کردن مسافت سنجی
premedical U دوره مقدماتی پزشکی وابسته به پیش پزشکی
professional service U تیمهای متخصص پزشکی قسمتهای تخصصی پزشکی
ENT medicine U پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
otorhinolaryngology U پزشکی گوش و حلق و بینی [پزشکی]
sights U بینایی
sight U بینایی
second sight U بینایی
spectrum U بینایی
eyeing U بینایی
perceptivity U بینایی
spectral U بینایی
perspective U بینایی
perspectives U بینایی
eyesight U بینایی
eye U بینایی
eyes U بینایی
eying U بینایی
vision U بینایی
visions U بینایی
tunnel vision U بینایی کانونی
monochromatism U بینایی تک فامی
monocular vision U بینایی یک چشمی
optic nerve U عصب بینایی
scotopia U بینایی در تاریکی
rhodopsin U ارغوان بینایی
facial vision U بینایی صورتی
nervus opticus U عصب بینایی
far point U برد بینایی
optometer U بینایی سنج
field of vision U میدان بینایی
asthenopia U ضعف بینایی
the sense of sight U حس بینایی یا باصره
trichromatism U بینایی سه فامی
dichromatism U بینایی دوفامی
discernment U بصیرت بینایی
visual acuity U تیزی بینایی
optics U علم بینایی
quick sight U بینایی تیز
optic U وابسته به بینایی
visual yellow U زرد بینایی
visual axis U محور بینایی
visual purple U ارغوان بینایی
emmetropis U بینایی طبیعی
vision test U ازمون بینایی
visive U وابسته به بینایی
emmetropia U بینایی طبیعی
photopia U بینایی درنورزیاد
astigmatism U ناهمخوانی بینایی استیگماتیسم
paropsis U خراب شدن بینایی
perceptiveness U بینایی قوه مشاهده
campimeter U میدان سنج بینایی
optical instruments U الات وابسته به بینایی
perimeters U میدان سنج بینایی
perimeter U میدان سنج بینایی
kenning U نگاه قدرت بینایی
scope U وسیله دیدبانی یا بینایی
manoptoscope U برتری سنج بینایی
ametropia U نقص انکساری بینایی
xanthocyanopsia U بینایی زرد- ابی
orthoptic U وابسته به اصلاح نقص بینایی
hemeralopia U کمی بینایی در نور زیاد
orthoptic U درست کننده نقص بینایی
his sight could p darkness U بینایی وی تاریکی رامی شکافت
eye glass U شیشهای که برای کمک بینایی بکارمیبرند
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress . U ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
contrasting U هم سنجی
iodometry U ید سنجی
contrasted U هم سنجی
odorimetry U بو سنجی
contrast U هم سنجی
contrasts U هم سنجی
red out U از بین رفتن قدرت بینایی هنگام سقوط با شتاب منفی
densitometry U چگالی سنجی
ebulliometry U غلیان سنجی
oscillometry U نوسان سنجی
crymetry U انجماد سنجی
diffractometry U پراش سنجی
interfrometry U تداخل سنجی
performance appraisal U عملکرد سنجی
piezometry U فشار سنجی
econometrics U اقتصاد سنجی
olfactometry U بویایی سنجی
goniometry U زاویه سنجی
feasibility study U امکان سنجی
geodesy U زمین سنجی
motion study U تحرک سنجی
optometry U دید سنجی
optical pyrometry U تف سنجی نوری
hydrometry U ابگونه سنجی
iodimetry U یدی سنجی
electrometry U برق سنجی
planimetry U پهنه سنجی
volumetric pipet U پی پت حجم سنجی
alka;imetry U قلیا سنجی
sociometry U گروه سنجی
anthropometry U مردم سنجی
anthropometry U اندام سنجی
argentometry U نقره سنجی
sociometry U جامعه سنجی
audiometry U شنوایی سنجی
sociometric technique U فن گروه سنجی
barometric U ارتفاع سنجی
seismometry U زلزله سنجی
actinometry U پرتو سنجی
acoumetry U شنوایی سنجی
tachometry U سرعت سنجی
hygrometry U رطوبت سنجی
urinalysis U پیشاب سنجی
turbidimetry U کدری سنجی
timing U زمان سنجی
turbidimetry U زلال سنجی
turbidimetric analysis U کدری سنجی
telemetry U مسافت سنجی
telemetry U دور سنجی
acetimetry U سرکه سنجی
bathymetric contour U خط عمق سنجی
bathymetry U عمق سنجی
psychometrics U هوش سنجی
psychometrics U روان سنجی
potentiometry U پتانسیل سنجی
colorimetry U رنگ سنجی
polarimetry U قطبش سنجی
cost unit U واحدهزینه سنجی
coulometry U کولن سنجی
pluviometry U باران سنجی
craniometry U جمجمه سنجی
psychometry U روان سنجی
biometry U زیست سنجی
radioscopy U تشعشع سنجی
biometrics U زیست سنجی
quantitation U چندی سنجی
spirometry U تنفس سنجی
salinometry U نمک سنجی
bolometri U تابش سنجی
volumetric flask U بالن حجم سنجی
pressure taping U انشعاب فشار سنجی
rain gauge station U ایستگاه باران سنجی
polariscopic U قطب سنجی نور
tamping volumeter U حجم سنجی کوبشی
pullover gaging U کالیبر سنجی کردن
mass spectrometry U طیف سنجی جرمی
anthropometry U انسان سنجی جسمانی
crygenic region U ناحیه انجماد سنجی
gravimetrical U وابسته به ثقل سنجی
gravimetric U وابسته به ثقل سنجی
goniometrical U وابسته به زاویه سنجی
feasibility study U مطالعه امکان سنجی
clock generator U مولد زمان سنجی
clock signal U علامت زمان سنجی
clock interrupt U وقفه زمان سنجی
cryoscopic constant U ثابت انجماد سنجی
cryoscopic U وابسته به انجماد سنجی
clock pulse U تپش زمان سنجی
conductometric titration U تیتراسیون رسانایی سنجی
clock track U شیار زمان سنجی
clock stagger U رتبه زمان سنجی
clock rate U نرخ زمان سنجی
clock skew U اریب زمان سنجی
clinometric U وابسته به شیب سنجی
horlogic U وابسته به زمان سنجی
clock frequency U بسامد زمان سنجی
human biometric U زیست سنجی انسانی
telemetry U مسافت سنجی رادیویی
unfathomable U غیرقابل عمق سنجی
horology U فن وهنر وقت سنجی
bolometric magnitude U قدر تابش سنجی
absorption spectrophometry U طیف نور سنجی جذبی
clocks U تپش زمان سنجی ساعت
stereometry U حجم پیمایی جسم سنجی
clock U تپش زمان سنجی ساعت
altitude datum U سطح مبنای ارتفاع سنجی
telemetry U چندی سنجی از راه دور
light meter U اسباب کوچک نور سنجی
thermographic U وابسته به گرما سنجی یادمانگاری
chronometry U وقت سنجی بطریق علمی
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
direct potentiometric method U روش پتانسیل سنجی مستقیم
gravitas U موقع سنجی و خوش طبعی در گفتار
direct potentiometric measurement U اندازه گیری پتانسیل سنجی مستقیم
line gauge U وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
econometrics U استفاده از روشهای اماری در بررسی مسائل اقتصادی اقتصاد سنجی
three stage least squares method U روش حداقل مربعات سه مرحلهای برای تخمین پارامترهای معادلات همزمانی در اقتصاد سنجی
aeromedical unit U یکان تخلیه پزشکی هوایی یکان مسئول تخلیه پزشکی
spectroscopy U بینایی بین طیف بین
spectroscope U بینایی بین طیف بین
barometric altimeter U ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
structural form U شکل اولیه معادلات در سیستم معادلات هم زمانی در اقتصاد سنجی
microbarograph U هوا سنجی که تغییرات کوچک وسریع هوا را ضبط کند
click U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicked U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
clicks U زنگ خوردن تیک تیک کردن قلاب یا ضامن در دستگاههای زمان سنجی
calibration U تنظیم دستگاه بی سیم تصحیح کردن تنظیم کردن کالیبر سنجی
medicine U پزشکی
medicines U پزشکی
medical profession U پزشکی
natural philosophy U پزشکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com