English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
phase U بخشی از فرآیند بزرگتر
phased U بخشی از فرآیند بزرگتر
phases U بخشی از فرآیند بزرگتر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
satellite U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
satellites U کامپیوترکوچک که بخشی ازسیستم بزرگتر است
real time U مدل کامپیوتری یک فرآیند که به هر فرآیند در زمانه مشابه با فرآیند واقعی اجرا میشود
searchingly U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
search U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searches U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
searched U فرآیند جستجو و مشخص کردن یک حرف یا کلمه یا بخشی از داده در متن یا فایل
subset U مجموعه کوچک داده ها که خود بخشی از یک مجموعه بزرگتر هستند
background U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
backgrounds U فرآیند با حق تقدم پایین که تا وقتی منبع فرآیند بزرگ فراهم شود پردازش میشود
exit U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
exits U در DOS-MS دستور سیستم برای توقف و ترک زیر فرآیند و بازگشت به فرآیند اصلی
dynamically U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
dynamic U توقف فرآیند ووووقتی سیستم به کاربر می گوید پیش از خاتمه فرآیند عملی باید انجام شود
asynchronous U 1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
scissoring U 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
senior U بزرگتر
Sr U بزرگتر
headman U بزرگتر
bigger U بزرگتر
greater U بزرگتر
headmen U بزرگتر
pre eminent U بزرگتر
gt U بزرگتر از
doyens U بزرگتر
doyen U بزرگتر
elder U بزرگتر
major U بزرگتر
seniors U بزرگتر
majored U بزرگتر
majoring U بزرگتر
greater than U بزرگتر از
nonus U بزرگتر
superior number U عدد بزرگتر
ge U بزرگتر از یا برابر با
double U دو برابر بزرگتر
Big Brother U برادر بزرگتر
paramount U برتر بزرگتر
doubled U دو برابر بزرگتر
increased U بزرگتر شدن
increases U بزرگتر شدن
over size U بزرگتر از اندازه
macronucleus U هسته بزرگتر
doubled up U دو برابر بزرگتر
bigbrother U برادر بزرگتر
brown major U براون بزرگتر
majordomo U بزرگتر خانه
increase U بزرگتر شدن
oversize U بزرگتر از اندازه
expand U بزرگتر کردن
expanding U بزرگتر کردن
samuel sen U سموئیل بزرگتر
expands U بزرگتر کردن
repot U در گلدان بزرگتر کاشتن
admedium lampholder U سرپیچ بزرگتر از معمولی
macronucleus U هسته سلولی بزرگتر
repotting U در گلدان بزرگتر کاشتن
repotted U در گلدان بزرگتر کاشتن
to increase [to, by] U بزرگتر شدن [به مقدار]
feck U سهم بزرگتر اکثریت
whopper U از اندازه بزرگتر عظیم
repots U در گلدان بزرگتر کاشتن
whoppers U از اندازه بزرگتر عظیم
positive U ولتاژ الکتریکی بزرگتر از صفر
macrogamete U سلول جنسی ماده بزرگتر
He wants to bite off more than he can chew. U لقمه بزرگتر از دهانش برداشته
Do you have anything bigger? U آیا چیزی بزرگتر دارید؟
flowchart U شرح فرآیند
flow diagram U شرح فرآیند
regulating U کنترل فرآیند
regulates U کنترل فرآیند
regulated U کنترل فرآیند
decayed U فرآیند سیگنال
regulate U کنترل فرآیند
decay U فرآیند سیگنال
decaying U فرآیند سیگنال
decays U فرآیند سیگنال
deposition U فرآیند پوشاندن
depositions U فرآیند پوشاندن
clouting U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clout U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
clouts U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
improper fraction U کسری که صورت ان بزرگتر از مخرج باشد
clouted U هدف 21 برابر بزرگتر ازهدف استاندارد
documenting U نوشتن شرح یک فرآیند
normalization U فرآیند یا داده نرمال
selections U عمل یا فرآیند انتخاب
initialization U فرآیند مقداردهی اولیه
document U نوشتن شرح یک فرآیند
documented U نوشتن شرح یک فرآیند
finish U انتهای فرآیند یا تابع
finishes U انتهای فرآیند یا تابع
halt U فرآیند را متوقف میکند.
selection U عمل یا فرآیند انتخاب
halts U فرآیند را متوقف میکند.
halted U فرآیند را متوقف میکند.
overload U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloaded U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overloads U ارسال داده با نرخ بزرگتر از فرفیت کانال
overslaugh U بخشودگی از کاری برای انجام کار بزرگتر
His eye is bigger than his belly. <proverb> U چشمش بزرگتر از شکمش مى باشد (یریص و پر خور).
stages U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
executed U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
pagination U فرآیند تقسیم متن به صفحاتی
execute U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
executes U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
technical U مربوط به ماشین یا فرآیند خاص
mastered U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
stage U یکی از چند نقط ه در یک فرآیند
check U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
inherited error U خطایی در فرآیند یا عمل قبلی
executing U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
execution U اجرای برنامه کامپیوتری یا فرآیند
checked U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
master U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
checks U خطا یا توقف کوچک در فرآیند
masters U آموزش و فهمیدن یک زبان یا فرآیند
characteristic U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
characteristically U مقدار نمای یک عدد اعشاری که از حد معمول بزرگتر است
superscript U ححرف کوچکی که بزرگتر از خط طبیعی حروف چاپ شود.
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
jams U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
process U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes U کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
jam U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
simultaneous U دو یا چند فرآیند که همزمان اجرا شوند
jammed U توقف فرآیند یا مکانیزم در اثر خطا
static U چاپ وضعیت سیستم پس از خاتمه فرآیند
pause key [کلیدی که موقتا فرآیند را قطع میکند]
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
adds U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
adding U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
add U قرار دادن چیزها کنار هم برای تشکیل یک گروه بزرگتر
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
to inlay a printed page U صفحه چاپ شدهای را در برگ بزرگتر و محکم تری نشاندن
indexing U فرآیند ساخت و ذخیره سازی لیستی از رکوردها
c U استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
process U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
cancellation U عمل متوقف کردن فرآیند شروع شده
schemata U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
schema U شرح گرافیکی فرآیند یا ساختار پایگاه داده ها
flag U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
framework U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks U ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
process U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
flags U فرآیند یا وضعیت یا موقعیتی که یک پرچم را تنظیم میکند
recognition U فرآیند تشخیص خط وط یا نشانه ها یا الگو ها به صورت نوری
processes U که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes U کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
carrying U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflow U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
overflowed U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carried U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
carry U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
overflows U نتیجه ریاضی که بزرگتر از حد اعداد سیستم ذخیره سازی کامپیوتر است
carries U زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی
deterministic U نتیجه فرآیند که بستگی به موقعیتهای اولیه ورودی ها دارد
cancel U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
products U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
product U محصولی که در انتهای فرآیند تولید ساخته شده باشد
failure U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
enhancer U وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
failures U شروع مجدد یک فرآیند یابرنامه پس از اینکه رخ داد و تصحیح شد
coordination U سازماندهی کارهای پیچیده همزمان کردن دو یا چند فرآیند
cancelling U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
mastering U فرآیند تبدیل داده تمام شده به دیسک اصلی
cancels U متوقف کردن یک فرآیند یا دستور پیش از اجرای کامل
quantize U اختلال در سیگنال ناشی از عدم دقت در حجم فرآیند
carried U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serial U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
chaining U به این ترتیب برنامههای بزرگتر فرفیت حافظه نیز قابل اجرا هستند
carrying U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
serials U مدار جمع کننده که در هر لحظه روی یک رقم از عدد بزرگتر کار میکند
carry U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
carries U رقم ناشی از نتیجه زیادی که از عدد پایه استفاده شده بزرگتر است
levelled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
leveled U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
level U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
redirecting U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
redirects U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagate U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
redirected U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
propagated U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
congestion U وضعیتی که در آن نیازهای ارتباطی یا فرآیند ها بیشتر از توانایی مستقیم باشد
levels U استفاده از چهار بیت داده در فرآیند تبدیل آنالوگ /دیجیتال
propagates U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
redirect U فرآیند در نظر گرفتن خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری
indicator U چیزی که وضعیت فرآیند را نشان دهد. معمولا با صورت یا نور
propagating U خطایی در فرآیند که عملیات بعدی را تحت تاثیر قرار دهد
milk disk U دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
milking machine U ماشین قابل حمل که داده ماشینهای مختلف را می پذیرد و به کامپیوتر بزرگتر ارسال میکند
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
analysis U بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
event driven U برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
cam U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
cams U استفاده از کامپیوتر برای کنترل خدمات ماشینی یا یاری در فرآیند تولید
stop U دستوری که فرآیند را موقتاگ متوقف میکند تا کاربر داده وارد کند
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com