Perdic | بخار خروجی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	exhaust steam U	بخار خروجی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	precipitation of moisture U	انقباض و فرود امدن بخار تراکم بخار
	queue U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queueing U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queued U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	queues U	روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
	NEQ U	تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
	equivalence U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
	inequivalence U	تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
	non equivalence function U	تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
	near letter quality U	خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
	chocked nozzle U	خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
	steam irons U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	steam iron U	ماشین بخار لباس شویی دستگاه بخار لباس شویی
	flip-flops U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopping U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flopped U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	flip-flop U	قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
	input output processor U	پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
	input/output U	فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
	halitus U	بخار
	gassed U	بخار
	vaporific U	بخار شو
	gasses U	بخار
	aqueous vapor U	بخار اب
	brume U	بخار
	reeks U	بخار
	gases U	بخار
	vapor U	بخار
	vapo U	بخار
	reek U	بخار
	miasma U	بخار بد بو
	vaporer U	بخار زا
	vaporific U	بخار زا
	miasmas U	بخار بد بو
	reeked U	بخار
	reeking U	بخار
	gas U	بخار
	vapour U	بخار اب
	steaming U	بخار
	steaming U	بخار اب
	steamed U	بخار
	steams U	بخار
	steam U	بخار
	steam U	بخار اب
	vapour U	بخار
	steamed U	بخار اب
	fumed U	بخار
	steams U	بخار اب
	water vapor U	بخار اب
	fume U	بخار
	haze U	بخار
	fuming U	بخار
	fumes U	بخار
	steamers U	ماشین بخار
	stream turbine U	توربین بخار
	fume U	بخار شدن
	fume U	دود بخار
	steamiest U	شبیه بخار
	volatilize U	بخار شدن
	vapory U	بخار الود
	boiler U	مولد بخار
	hooters U	سوت بخار
	vapour pressure U	فشار بخار اب
	steamer U	کشتی بخار
	hooter U	سوت بخار
	steamer U	ماشین بخار
	steamers U	کشتی بخار
	steamier U	پر حرارت پر بخار
	steamiest U	پر حرارت پر بخار
	steamy U	شبیه بخار
	fumed U	دود بخار
	fumed U	بخار شدن
	fumes U	بخار شدن
	fumes U	دود بخار
	boilers U	دیگ بخار
	fuming U	بخار شدن
	fuming U	دود بخار
	boiler U	دیگ بخار
	steamier U	شبیه بخار
	steamy U	پر حرارت پر بخار
	boilers U	مولد بخار
	steam engine U	موتور بخار
	turbines U	توربین بخار
	turbine U	توربین بخار
	cheval vapor U	اسب بخار
	steam whistle U	سوت بخار
	steamboat U	کشتی بخار
	steamship U	کشتی بخار
	sudatorium U	حمام بخار
	superheated steam U	بخار داغ
	steam boat U	کشتی بخار
	steam boat U	کرجی بخار
	steam bath U	حمام بخار
	steam stripping U	تقطیر با بخار اب
	bucket of steam U	سطل بخار
	steam valve U	دریچه بخار
	steam turbine U	توربین بخار
	steam engine	ماشین بخار
	steam fog U	مه حاصل از بخار اب
	steam gas U	بخار دواتشه
	steam gauge U	بخار سنج
	steam boiler U	دیگ بخار
	vaporimeter U	بخار سنج
	steam generator U	دیگ بخار
	steam hammer U	چکش بخار
	steam ship U	کشتی بخار
	steam trap U	تله بخار
	sweating bath U	حمام بخار
	vaporizing U	بخار شدن
	vaporarium U	حمام بخار
	vapour bath U	حمام بخار
	vaporer U	بخار دار
	vaporing U	بخار دادن
	vaporizable U	بخار شدنی
	vaporizer U	مولدهای بخار
	vaporous U	بخار دار
	vaporization U	تبدیل به بخار
	vaporization U	بخار سازی
	vaporous U	مانند بخار
	vapory U	بخار وار
	vapory U	بخار مانند
	vaporable U	بخار شدنی
	vapor trail U	لولههای بخار
	vaporizes U	بخار شدن
	vaporized U	بخار شدن
	vaporising U	بخار شدن
	vaporises U	بخار شدن
	vaporised U	بخار شدن
	reeks U	بخار دهان
	reeking U	بخار دهان
	reeked U	بخار دهان
	reek U	بخار دهان
	steam distillation U	تقطیر با بخار اب
	saturated body U	بخار مشبع
	vaporize U	بخار شدن
	vapor pressure U	فشار بخار
	vapory U	شبیه بخار
	pulsometer U	تلمبه بخار
	gas tank U	بخار بنزین
	colic U	بخار یاگازمعده
	horse power U	اسب بخار
	live steam U	بخار زنده
	gland steam U	بخار دورزبانه
	mofette U	بخار بدبو
	pulsimeter U	تلمبه بخار
	engine U	ماشین بخار
	pet cock U	شیر بخار
	atmology U	علم بخار اب
	vaporizer U	بخار کننده
	Turkish baths U	گرمابه بخار
	Turkish bath U	گرمابه بخار
	flue boiler U	دیگ بخار
	flue U	لوله بخار
	fumatorium U	اطاق بخار
	mercury vaper U	بخار جیوه
	HP U	اسب بخار
	furnace dust U	بخار کوره
	horsepower U	اسب بخار
	gasiform U	بخار مانند
	flues U	لوله بخار
	steams U	بخار کردن
	steaming U	بخار کردن
	steamed U	بخار کردن
	steam U	بخار کردن
	flue dust U	بخار گاز
	bottom blow U	شیر ته دیگ بخار
	blast U	جریان هوایا بخار
	boilermaker U	سازنده دیگ بخار
	mercury arc lamp U	لامپ بخار جیوه
	boiler room U	اطاق دیگ بخار
	vapor trail U	مسیر عبور بخار
	blasts U	جریان هوایا بخار
	margine boiler U	دیگ بخار کشتی
	vapor deposition U	رسوب سازی با بخار
	high pressure steam U	بخار فشار قوی
	saturated vapour U	بخار سیر شده
	gland steam U	بخار دور اب بند
	fumed U	غضب بخار دادن
	steam heating U	ایجاد حرارت با بخار
	boiler maker U	متصدی دیگ بخار
	sauna U	حمام بخار فنلاندی
	saunas U	حمام بخار فنلاندی
	steamy U	دارای بخار مه الود
	dry pipe U	لوله بخار خشک
	electric horsepower U	اسب بخار الکتریکی
	steamiest U	دارای بخار مه الود
	steamier U	دارای بخار مه الود
	fuming U	غضب بخار دادن
	steam fitter U	تعمیر کارلوله بخار
	steam tight U	مانع خروج بخار
	boiler maker U	سازنده دیگ بخار
	electric boiler U	دیگ بخار برقی
	vaporous U	مانند بخار پوچ
	rainmaker U	وسیله متبلورکننده بخار اب
	equilibrium vapor pressure U	فشار بخار تعادل
	fumes U	غضب بخار دادن
	superheated vapor U	بخار ابر گرم
	fume U	غضب بخار دادن
	ammonia U	محلول یا بخار امونیاک
	metric horsepower U	اسب بخار متریک