Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exocrine
U
بخارج تراوش کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
effluents
U
بخارج پخش کننده
effluent
U
بخارج پخش کننده
secernent
U
تراوش کننده
pourer
U
تراوش کننده
osmotic
U
تراوش کننده
oozy
U
لجن الود تراوش کننده
infltrate
U
با تراوش گذراندن تراوش کردن
off
U
از محلی بخارج
effluxion
U
جریان بخارج
spewing
U
بخارج ریختن
spews
U
بخارج ریختن
spewed
U
بخارج ریختن
spew
U
بخارج ریختن
efflux
U
پخش بخارج
efflux
U
انتشار بخارج جریان
jet
U
بخارج پرتاب کردن
supinate
U
بخارج برگرداندن دست
jets
U
بخارج پرتاب کردن
jetted
U
بخارج پرتاب کردن
jetting
U
بخارج پرتاب کردن
supinator
U
عضله مدیره بخارج
I am very much opposed to your going abroad.
U
با رفتن شما بخارج سخت مخالفم
To smuggle in to ( out of ) a country .
U
جنسی را بداخل ( بخارج ) کشور قاچاق کردن
command sponsored dependent
U
بستگان نظامیانی که با خرج ارتش بخارج مسافرت می کنند
secernent
U
تراوش افزا اروی تراوش افزا
ejection seat
U
صندلی هواپیما که در مواقع اضطراری شخص را ازهواپیما بخارج پرتاب میکند
ejection
U
خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
permeation
U
تراوش
percolation
U
تراوش
seep
U
تراوش
secretion
U
تراوش
exudation
U
تراوش
seeped
U
تراوش
seeping
U
تراوش
variation
U
تراوش
variations
U
تراوش
seeps
U
تراوش
leaked
U
تراوش
leak
U
تراوش
flux
U
تراوش
gush
U
تراوش
leakages
U
تراوش
gushed
U
تراوش
gushes
U
تراوش
leakage
U
تراوش
weeps
U
تراوش
transudation
U
تراوش
infiltration
U
تراوش
overflowing
U
تراوش
weep
U
تراوش
leaks
U
تراوش
leaked
U
تراوش کردن
seep
U
تراوش طبیعی
leaks
U
تراوش کردن
leak
U
تراوش کردن
inpour
U
تراوش کردن
exudes
U
تراوش کردن
exuding
U
تراوش کردن
exude
U
تراوش کردن
percolates
U
تراوش کردن
percolated
U
تراوش کردن
oozes
U
تراوش کردن
oozed
U
تراوش کردن
ooze
U
تراوش کردن
percolate
U
تراوش کردن
infiltration coefficient
U
ضریب تراوش
percolating
U
تراوش کردن
exuded
U
تراوش کردن
transude
U
تراوش کردن
seeps
U
تراوش طبیعی
seeps
U
تراوش کردن
osmose
U
تراوش کردن
osmotically
U
از راه تراوش
percolation
U
فرورفت تراوش
diffusion of electrolyte
U
تراوش الکترولیت
permeability
U
تراوش پذیری
oozing
U
تراوش کردن
transudate
U
عرق تراوش
to leak
U
تراوش کردن
impermeable
U
تراوش ناپذیر
to spring a leak
U
تراوش کردن
perviousness
U
تراوش پذیری
psychic secretion
U
تراوش روانی
seeping
U
تراوش کردن
leakage
U
تراوش کردن
osmosis
U
اسمز تراوش
gleet
U
تراوش کردن
gleet
U
تراوش سوزاکی
seep
U
تراوش کردن
infiltrate
U
تراوش کردن
infiltrates
U
تراوش کردن
infiltrating
U
تراوش کردن
seeped
U
تراوش طبیعی
seepage surface
U
سطح تراوش
seeped
U
تراوش کردن
leakages
U
تراوش کردن
seepage area
U
حوزه تراوش
infiltrated
U
تراوش کردن
seepage area
U
منطقه تراوش
grid leak
U
تراوش شبکه
seeping
U
تراوش طبیعی
puddling
U
تراوش ناپذیر کردن
impermeable
U
غیر قابل تراوش
puddled soil
U
خاک تراوش ناپذیر
brights disease
U
تراوش پیشاب سفید
infiltration
U
پالایش بوسیله تراوش
drools
U
اب از دهان تراوش شدن
drooled
U
اب از دهان تراوش شدن
drooling
U
اب از دهان تراوش شدن
seeped
U
چکه تراوش کردن
seeping
U
چکه تراوش کردن
seeps
U
چکه تراوش کردن
seep
U
چکه تراوش کردن
pours
U
تراوش بوسیله ریزش
gleety
U
مانند تراوش سوزاکی
poured
U
تراوش بوسیله ریزش
drool
U
اب از دهان تراوش شدن
pour
U
تراوش بوسیله ریزش
pouring
U
تراوش بوسیله ریزش
impermeability
U
نفوذناپذیری تراوش ناپذیری
rib to prevent seepage
U
پشت بند جلوگیری از تراوش
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
seepage of oil
U
تراوش طبیعی نفت در روی زمین
peptic gland
U
دژ پبهی که شیره معده از ان تراوش میکند
radiant flux
U
درجه نشر و تراوش نیروی موجی
secernent
U
اندامی که چیزی ازان تراوش کند
hydathode
U
ساختمان پوششی گیاهان عالی که دارای عمل تراوش مایع میباشند
effluvium
U
پخش بخارج هوای گرفته و خفه استشمام هوای خفه و گرفته
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
incretion
U
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
bilge
U
رخنه پیدا کردن تراوش کردن
bleeding
U
بالازدگی قیر به سطح تراوش قیر
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
secrete
U
تراوش کردن پنهان کردن
secreting
U
تراوش کردن پنهان کردن
secreted
U
تراوش کردن پنهان کردن
secretes
U
تراوش کردن پنهان کردن
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com