English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
air entrained concrete U بتن باهوای بسته
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
caloric engine U ماشینی که باهوای گرم حرکت میکند
pneumatic U پرباد کار کننده باهوای فشرده دارای چرخ یا
packets U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet U بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet U بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
slated items U مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
uncrossed U بسته
trusser U بسته
packages U بسته
jellied U بسته
strikebound U بسته
clotted U بسته
kits U بسته
shut U بسته
kit U بسته
shuts U بسته
parcels U بسته
connected U بسته
parcel U بسته
packaged U بسته
crossed chaque U چک بسته
crossed cheque U چک بسته
curdy U بسته
datagram U یچ بسته
pack box U بسته
fardel U بسته
grumous U بسته
ice bound U یخ بسته
imperforate U بسته
packets U بسته
corked U بسته
shook U بسته
barred U بسته
package U بسته
solid U بسته
solids U بسته
clotty U بسته
packet U بسته
pent U بسته
interdependent U به هم بسته
packed بسته ای
packs U بسته
stacks U بسته
stacked U بسته
fronted U صف بسته
stack U بسته
bunged up U بسته
bundle U بسته
shutting U بسته
pinioned U کت بسته
pack U بسته
bagful U یک بسته
closed U بسته
logical U یچ بسته
bundles U بسته
bundling U بسته
closed universe U جهان بسته
finite universe U جهان بسته
closed variation U واریاسیون بسته
coagulum U خون بسته
cruor U خون بسته
coil of rope U بسته طناب
congealable U بسته شدنی
shook U بسته کردن
van U کامیون سر بسته
box trail U سهم بسته
vans U کامیون سر بسته
aleatory U بسته به بخت
flat pack U بسته مسطح
food packet U بسته غذایی
gelidity U بسته شدگی
application package U بسته کاربردی
grume U خون بسته
as the case may be U بسته بمورد
homogamy U زناشویی بسته
blind fold U با چشم بسته
icebound U یخ بند یخ بسته
internal drainage U ابریز بسته
packing U بسته بندی
dunnage U بسته بندی
dumbest U زبان بسته
dumber U زبان بسته
dumb U زبان بسته
bound charge U بار بسته
disk pack U گرده بسته
disk pack U بسته دیسک
disk pack U گروه بسته
closed mind U ذهن بسته
blocked opening U درگاه بسته
blindfolding U چشم بسته
dogs U دفاع بسته
dogging U دفاع بسته
dog U دفاع بسته
kits U بسته لوازم
blindfolds U چشم بسته
kit U بسته لوازم
bound electron U الکترون بسته
closed loop U حلقه بسته
blindfold U چشم بسته
closed shops U سیستم بسته
closed shop U سیستم بسته
closed circuits U مدار بسته
closed circuit U مدار بسته
closed group U گروه بسته
blindfolded U چشم بسته
tongue-tied U زبان بسته
closed area U منطقه بسته
close column U ستون بسته
package U بسته بندی
assumed U بخود بسته
closed system U سیستم بسته
packages U بسته بندی
closed system U سازگان بسته
case numbers U شماره بسته ها
closed system U نظام بسته
packaged U بسته بندی
closed network U شبکه بسته
closed game U بازی بسته
closed routine U روال بسته
closed society U جامعه بسته
closed subroutine U زیرروال بسته
closed fist U مشت بسته
closed file U فایل بسته
closed file U ستون بسته
closed economy U اقتصاد بسته
closed traverse U پیمایش بسته
investment castings U ریخته گی بسته
blocked <adj.> <past-p.> U بسته شده
to shut down U بسته شدن
tongue tied U زبان بسته
closures U بسته شدن
packer U بسته بند
closure U بسته شدن
clogging U بسته شدن
packers U بسته بند
young ice U یخ تازه بسته
unopened U بسته - بازنشده
armful U یک بغل یک بسته
armfuls U یک بغل یک بسته
survival pack U بسته نجات
set in U بسته شدن
barricaded <adj.> <past-p.> U بسته شده
barred <adj.> <past-p.> U بسته شده
shut down U بسته شدن
shut in personality U شخصیت بسته
shutt down U بسته شدن
close-fisted <adj.> U دست بسته
cover U بسته بندی
package tour U گشت بسته ای
package holiday U گشت بسته ای
all-expense tour U گشت بسته ای
draft U بسته کالا
drafted U بسته کالا
drafts U بسته کالا
post U بسته پستی
posts U بسته پستی
posted U بسته پستی
shut U بسته شدن
shuts U بسته شدن
coverings U بسته بندی
covers U بسته بندی
tied up <adj.> U دست بسته
packaging U بسته بندی
closed U محرمانه بسته
manacled <adj.> U دست بسته
shutting U بسته شدن
post- U بسته پستی
program package U بسته برنامه
parcel post U بسته پستی
lamblkin U زبان بسته
lappermilk U شیر بسته
right parenthesis ) U پرانتز بسته
large n U سر بسته همینطوری
pack U بسته کردن
lockfast U محکم بسته
right round bracket U پرانتز بسته
on the rope U بهم بسته
occlusion U بسته شدگی
mare clausum U دریای بسته
it is a question of money U موضوع بسته به
packet U بسته کوچک
packets U بسته کوچک
closed <adj.> <past-p.> U بسته شده
disabled <adj.> <past-p.> U بسته شده
investment foundry U ریخته گی بسته
locked <adj.> <past-p.> U بسته شده
iron bound U با اهن بسته
ironbound U با اهن بسته
packs U بسته کردن
pre assembled U پیش بسته
blind drainage area U حوزه ابریز بسته
bolson U حوزه ابریز بسته
closed circuit tunnel U تونل مدار بسته
aid package U بسته کمک مالی
blindfold chess U شطرنج چشم بسته
closed circuit battery U باتری با مدار بسته
closed bus system U سیستم گذر بسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com