Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 200 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
after the manner of
U
بتقلید مطابق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
after
U
بتقلید
after the example of
U
بتقلید
in the wake of
U
بتقلید
in imitation of
U
بتقلید
standards
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
standard
U
مطابق نمونه مطابق معیار عمومی معمولی
correspoundent
U
مطابق
correspounding
U
مطابق
corresponding to
U
مطابق
from
U
مطابق
even with
U
مطابق
frae
U
مطابق
correspondents
U
مطابق
correspondent
U
مطابق
in keeping
U
مطابق
corresponding to
U
مطابق با
within
U
مطابق
congurous
U
مطابق
respondent
U
مطابق
respondents
U
مطابق
confirming
U
مطابق
according
U
مطابق
corresponding
U
مطابق
similar
U
مطابق
accordant
U
مطابق
agreeably to
U
مطابق
matched
U
مطابق
complied with
U
مطابق با
consilient
U
مطابق
after
U
مطابق
complying
U
مطابق با
similiar
U
مطابق
secundumn
U
مطابق
complied
U
مطابق با
comply
U
مطابق با
complies
U
مطابق با
according to
U
مطابق
in register
U
مطابق
incompliance with
U
مطابق
pursuant
U
مطابق
corresponding
U
مطابق متشابه
orthodox
U
مطابق مرسوم
to correspond to
U
مطابق بودن
at my request
U
مطابق با تقاضای من
synchronised
U
مطابق بودن
adjust
U
مطابق کردن
physiologically
U
مطابق فیزیولوژی
synchronizes
U
مطابق بودن
synchronize
U
مطابق بودن
synchronising
U
مطابق بودن
synchronises
U
مطابق بودن
synchrinized
U
مطابق بودن
correspound
U
مطابق بودن
pursuant to
U
مطابق برحسب
hygienically
U
مطابق بهداشت
pedagogically
U
مطابق فن تعلیم
newfashioned
U
مطابق مد روز
geometrically
U
مطابق هندسه
homologize
U
مطابق شدن
constitutionally
U
مطابق قانون
conform to
U
مطابق بودن با
trendy
U
مطابق آخرین مد
as usual
U
مطابق معمول
astronomically
U
مطابق هیئت
by my watch
U
مطابق ساعت من
by the square
U
مطابق نمونه
trendiest
U
مطابق آخرین مد
trendier
U
مطابق آخرین مد
testamentary
U
مطابق با وصیت
in accordance with
U
مطابق موافق
corresponded
U
مطابق بودن
traditionally
U
مطابق احادیث
corresponds
U
مطابق بودن
fashionably
U
مطابق معمول
to
U
برحسب مطابق
correspond
U
مطابق بودن
up to date
U
مطابق روز
poshest
U
مطابق مد روز
up-to-date
U
مطابق روز
relevant
U
وابسته مطابق
posh
U
مطابق مد روز
posher
U
مطابق مد روز
pedagogically
U
مطابق علم اموزش
anatomically
U
مطابق علم تشریح
classic
U
مطابق بهترین نمونه
classics
U
مطابق بهترین نمونه
currencies
U
مطابق روز بودن
currency
U
مطابق روز بودن
keping with one's view
U
مطابق نظرکسی بودن
modular
U
مطابق اندازه یامقیاس
accentually
U
مطابق تکیه صدا
anno hegirae
U
مطابق تقویم هجری
metronomic
U
مطابق میزانه شمار
pedagogical teaching
U
اموزش مطابق فن تعلیم
quite the thing
U
مطابق بارسم معمول
ethically
U
مطابق علم اخلاق
discretionally
U
مطابق میل و اختیار
dialectically
U
مطابق قواعد منطق
parallel
U
نظیر مطابق بودن با
paralleled
U
نظیر مطابق بودن با
parallels
U
نظیر مطابق بودن با
parallelled
U
نظیر مطابق بودن با
parallelling
U
نظیر مطابق بودن با
biblical
U
مطابق کتاب مقدس
ideal
U
مطابق نمونه واقعی
paralleling
U
نظیر مطابق بودن با
up-to-date
U
مطابق اخرین طرز
reconstructions
U
نمونه مطابق اصل
reconstruction
U
نمونه مطابق اصل
true life
U
مطابق زندگی روزمره
cut-and-dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
cut and dry
U
مطابق نقشه وبرنامه
cut and dried
U
مطابق نقشه وبرنامه
ethnologically
U
مطابق علم نژادشناسی
meets
U
مطابق شرایط بودن
meet
U
مطابق شرایط بودن
up to date
U
مطابق اخرین طرز
true copy
U
رونوشت مطابق با اصل
technically
U
مطابق اصول فنی
musically
U
مطابق اصول موسیقی
to keep step to a band
U
مطابق موزیک پازدن
ideals
U
مطابق نمونه واقعی
constitutional
U
مطابق قانون اساسی
tallying
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tally
U
تطبیق کردن مطابق بودن
sunwise
U
مطابق گردش عقربک ساعت
moresque
U
مطابق با سبک مغربیهای افریقا
tallies
U
تطبیق کردن مطابق بودن
tallied
U
تطبیق کردن مطابق بودن
answers
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answering
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answered
U
بدرد خوردن مطابق بودن
answer
U
بدرد خوردن مطابق بودن
standardization
U
مطابق معیار خاص دراوردن
ideally
U
مطابق ارزو و یاکمال مطلوب
scriptural
U
مطابق متن کتاب مقدس
updates
U
مطابق روز پیش بردن
model
U
مطابق مدل معینی در اوردن
modeled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
phonetioist
U
طرفداری املای مطابق صدا
modelled
U
مطابق مدل معینی در اوردن
updated
U
مطابق روز پیش بردن
that i snot in keepingwith our
U
این مطابق نظریه مانیست
sovietize
U
مطابق رژیم شوروی کردن
update
U
مطابق روز پیش بردن
with the sun
U
مطابق گردش عقربک ساعت
models
U
مطابق مدل معینی در اوردن
ethnically
U
مطابق علم طوایف بشر
synchronize
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
standardizes
U
مطابق درجه معینی دراوردن
adjusts
U
تسویه نمودن مطابق کردن
standardize
U
مطابق درجه معینی دراوردن
conventional
U
مرسوم مطابق ایین وقاعده
orthodox
U
مطابق عقاید کلیسای مسیح
symptomatic
U
مطابق نشانه بیماری نماینده
up-to-date
U
امروزی تازه مطابق روز
standardised
U
مطابق درجه معینی دراوردن
standardises
U
مطابق درجه معینی دراوردن
adjusting
U
تسویه نمودن مطابق کردن
standardising
U
مطابق درجه معینی دراوردن
synchronizes
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
synchronised
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
grammatically
U
مطابق ایین دستوریاصرف ونحو
synchronising
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
standardizing
U
مطابق درجه معینی دراوردن
up to date
U
امروزی تازه مطابق روز
synchronises
U
همزمان شدن با هم مطابق کردن
clockwise
U
مطابق گردش عقربههای ساعت راستگرد
to pursue a plan
U
مطابق طرح یا نقشهای پیش رفتن
sinicize
U
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
temporalize
U
مطابق مقتضیات وقت عمل کردن
sinify
U
مطابق اداب ورسوم چینی کردن
grammatical
U
صرف و نحوی مطابق قواعد دستور
to marry well
U
جفت
[زوج]
مطابق بهم بودن
rhetorically
U
مطابق علم معانی بیان یا فصاحت فصیحانه
standard load
U
بار مهمات مطابق نمونه یا تنظیم شده
standardized
U
مطابق نمونه و معیار عمومی تهیه شده
accordantly
U
بطور موافق یا مطابق چنانکه جور باشد
conventionally
U
برطبق ایین ورسوم قراردادی- مطابق قرارداد
It is to your taste (liking).
U
باب دندان شما است ( مطابق میل وسلیقه )
phonetist
U
متخصص ترکیب صداها طرفداری املای مطابق صدا
phoneticism
U
عقیده به نوشتن و املا کردن کلمه مطابق صدایا تلفظان
scholastically
U
موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
an iconic statue
U
مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
to pattern out
U
ازروی نمونه درست کردن مطابق الگویاقالب طرح کردن
synchronised
U
همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronises
U
همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronize
U
همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronising
U
همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
synchronizes
U
همزمان کردن از حیث زمان باهم مطابق کردن
to adjust
U
وفق دادن
[سازگار کردن]
[مطابق کردن ]
formfitting
U
مطابق طرح بدن بشکل بدن
stylish
U
باب روز مطابق مد روز
sanitize
U
مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
perspectively
U
ازروی علم منافرو مرایا مطابق اصول منافرو مرایا
adjusts
U
مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
adjusting
U
مطابق کردن تنظیم کردن تعدیل کردن
carload shipment
U
حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
clockwise
U
مطابق گردش عقربه ساعت در جهت عقربه ساعت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com