Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Which bank do you bank with?
U
با کدام بانک کار می کنید؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Which bank do you bank with?
U
در کدام بانک حساب دارید؟
polarity
U
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
polarities
U
بررسی ایکه کدام ترمینال الکتریکی مثبت و کدام یک منفی است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
rediscount rate
U
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
reserve requirement
U
مقدار ودیعه مالی که هر بانک تجارتی در بانک مرکزی بایدداشته باشد
I work in a bank, or more precisely at Melli Bank.
U
من در بانک کار میکنم یا دقیقتر بگویم در بانک ملی.
giros
U
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
giro
U
روشی جهت انتقال پول از یک بانک به بانک دیگر
world bank
U
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
which one
U
کدام یک کدام یکی
repeats
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
repeat
U
بازگو کنید عناصر تیر را تکرار کنید یا ازنو
available cash
U
موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
adds
U
اضافه کنید زیاد کنید
add
U
اضافه کنید زیاد کنید
adding
U
اضافه کنید زیاد کنید
prescan
U
خصوصیت بیشتر اسکنرهای مسط ح که اسکن سریع و با realution کم انجام می دهند تا نمونه اصلی را مجدد بررسی کنید یا ناحیهای که باید بهتر اسکن شود مشخص کنید
wherefrom
U
از کدام
which
U
کدام
any
U
کدام
what
U
کدام
ilka
U
هر کدام
which way are you going?
U
از کدام راه
what instrument can you play?
U
کدام ساز را ...
Which line goes to ... ?
کدام خط به ... میرود؟
On what day?
U
در کدام روز؟
whichever
U
هر کدام که هریک که
whichsoever
U
هر کدام که هریک که
Whichever she chooses .
U
هر کدام را که انتخاب کند
which way
[to go]
?
U
به کدام طرف
[برویم]
؟
what is your preference
U
کدام را میل دارید
Which of your tunes shall I dance?.
<proverb>
U
به کدام سازت برقصم ؟.
Pick, what you like
[want]
!
U
هر کدام را می خواهی بردار!
Where the hell is he?
U
او
[مرد]
کدام گوری است؟
What can one do about it?
U
چاره کدام است ( چیست ) ؟
ana
U
ازهر کدام بمقدار مساوی
to which side do I have to turn?
U
به کدام طرف باید بپیچم؟
whichever is the sooner
U
هر کدام که زودتر رخ بدهد
[قانون]
stumps
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumping
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
stumped
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
what is the score
U
هر کدام چند بازی داریم
stump
U
هر کدام از سه میله عمودی کریکت
Where is carriage no ...?
واگن شماره ... کدام است؟
What foreign language do you speak ?
U
با کدام زبان خارجی آشناهستید ؟
Which line goes to ... ?
کدام خط راه آهن به ... میرود؟
None of the boys ( children ) came .
U
هیچ کدام از بچه هانیامدند
opener
U
هر کدام از دو توپزن اول بازی کریکت
Which is the best way to Tehran ?
U
بهترین راه به تهران کدام است ؟
What foreign language do you know?
U
کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
What's your insurance company?
U
شرکت بیمه شما کدام است؟
Which bus goes to the town centre?
U
کدام اتوبوس به مرکز شهر میرود؟
Which is the odd one out?
<idiom>
U
کدام نسبت به همه در گروه نامشابه است؟
I dont know ( dont have the faintest idea) where the hell she has gone .
U
نمی دانم کدام گوری رفته است
Which son of a bitch (son of a gun)did it?
U
کار کدام شیر پاک خورده ای است ؟
What platform does the train to York leave from?
U
قطار یورک از کدام سکو حرکت می کند؟
what is your nationality
U
ملیت شما چیست از کدام ملت هستید
What platform does the train from York arrive at?
U
قطار یورک در کدام سکو توقف می کند؟
box
U
هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
Which bus do I take for the opera?
U
برای رفتن به اپرا کدام اتوبوس را باید سوار شوم؟
pound cake
U
کلوچه یا که وزت اجزا عمده هر کدام یک پاوندیا گیروانکه است
boxes
U
هر کدام از شش قسمت زمین بیس بال ناشیگری در گرفتن توپ
national component
U
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
fielded
U
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field
U
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
fields
U
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
bank
U
بانک
checks
U
چک بانک
check
U
چک بانک
checked
U
چک بانک
banks
U
بانک
Which bus do I take to Victoria Station?
U
کدام اتوبوس را برای رفتن به ایستگاه ویکتوریا باید سوار شوم؟
bank stock
U
سهام بانک
central bank
U
بانک مرکزی
bankroll
U
سرمایه بانک
bankbook
U
کتابچه بانک
bank bill
U
برات بانک
bank failures
U
ورشکستگی بانک
bank of deposit
U
بانک پس انداز
bankbill
U
برات بانک
bank overdraft
U
بدهی به بانک
shroff
U
بانک دار
remitting bank
U
بانک واگذارنده
saving bank
U
بانک پس انداز
national bank
U
بانک ملی
mortgage bank
U
بانک رهنی
monopoly bank
U
بانک انحصاری
memory bank
U
بانک حافظه
loan bank
U
بانک استقراضی
loan bank
U
بانک وامی
world bank
U
بانک جهانی
piggy bank
<idiom>
U
بانک کوچک
state bank
U
بانک استان
germplasm bank
U
بانک گونه ها
development bank
U
بانک توسعه
state bank
U
بانک دولتی
bank
U
بانک ضرابخانه
bankers
U
بانک دار
data banks
U
بانک داده ها
data banks
U
بانک اطلاعات
banker
U
بانک دار
data banks
U
بانک اطلاعاتی
clearing banks
U
بانک پس انداز
clearing bank
U
بانک پس انداز
bank rate
U
نرخ بانک
bank
U
در بانک گذاشتن
banks
U
بانک ضرابخانه
banks
U
در بانک گذاشتن
data bank
U
بانک داده ها
bank asset
U
دارائی بانک
data bank
U
بانک اطلاعات
data bank
U
بانک اطلاعاتی
merchant bank
U
بانک بازرگانی
authorized bank
U
بانک مجاز
intermediary bank
U
بانک میانجی
merchant banks
U
بانک بازرگانی
deposits
U
به حساب بانک گذاشتن
advising bank
U
بانک ابلاغ کننده
bank of issue
U
بانک ناشر اسکناس
issuing bank
U
بانک گشاینده اعتبار
accepting bank
U
بانک قبول کننده
deposit in the bank
U
در بانک به ودیعه گذاردن
bankable
U
نقد شدنی در بانک
confirming bank
U
بانک تائید کننده
presenting bank
U
بانک ارائه کننده
negotiating bank
U
بانک معامله کننده
deposit
U
به حساب بانک گذاشتن
paying bank
U
بانک پرداخت کننده
bankable
U
قابل پذیرش در بانک
account
U
حساب داشتن در بانک
croupiers
U
کمک صاحب بانک
German Central Bank
U
بانک مرکزی آلمان
bank balance sheet
U
تراز نامه بانک
Where is the nearest bank?
U
نزدیکترین بانک کجاست؟
federal reserve bank
U
بانک فدرال رزرو
export import bank
U
بانک صادرات واردات
drawen on the national bank
U
عهده بانک ملی
to pay in
U
بحساب بانک گذاشتن
approved bank
U
بانک تایید شده
issuing bank
U
بانک صادر کننده
to place money in the bank
U
پول در بانک گذاشتن
croupier
U
کمک صاحب بانک
deposit with the bank
U
در بانک ودیعه گذاردن
accepting bank
U
بانک قبولی نویس
collecting bank
U
بانک وصول کننده
stakeholder
U
نگهدارنده بانک در قمار
stop payment
U
دستور عدم پرداخت چک به بانک
blood banks
U
بانک جمع اوری خون
opening bank
U
بانک باز کننده اعتبار
blood bank
U
بانک جمع اوری خون
I have entangled myself with the banks .
U
خودم را گرفتار بانک ها کردم
bank
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
time deposits
U
مطالبه نقدی موجل از بانک
bankbook
U
دفترحساب بانک دفترچه بانکی
accepting bank
U
بانک پذیرنده حواله یابرات
bank for international settlements
U
بانک پرداختهای بین المللی
bank capital requirement
U
سرمایه مورد نیاز بانک
banks
U
رویهم انباشتن در بانک گذاشتن
cluster mill
U
فرزی که متشکل از دو نوردمتحرک کوچک که هر کدام ازانها به وسیله یک جفت نوردبزرگ حائل و به حرکت درمی اید
This check is on bank Melli .
U
این چه بعهده بانک ملی است
banks
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
cashier's check
U
چکی که بانک عهده خود بکشد
faro
U
نوعی بازی قمار شبیه بانک
bank
U
انتخاب بانک حافظه مخصوص از یک گروه
Bank for International Settlements
[BIS]
U
بانک تسویه پرداخت بین المللی
counter check
U
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
Does the bank acknowledge your signature ?
U
آیا بانک امضای شما را قبول دارد ؟
cancelled cheque
U
چکی که وجه ان را بانک به اورنده چک پرداخته است
say no more
U
بس کنید
ease off
U
شل کنید
bank giro
U
همکاری بانک و اداره پست جهت انتقال پول
fractional reserve banking
U
بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
opening hours
ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
big five
U
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
electronic
U
استفاده ازکامپیوتر برای انتقال پول از بانک و برعکس
lombard street
U
خیا بان صرافان و بانک دارهادر شهر لندن
inclearing
U
همه چکهایی که در بانک درمعاملات پایاپای بایدپول انهارابپردازد
attention to orders
U
توجه کنید
leontief table
U
نگاه کنید به :
supposing
U
فرض کنید
supposes
U
فرض کنید
suppose
U
فرض کنید
deleted
U
حذف کنید
delete
U
حذف کنید
keep at it
U
مداومت کنید
into a ball
U
نخ راگلوله کنید
cautions
U
توجه کنید
deleting
U
حذف کنید
push the door to
U
در راپیش کنید
oyez
U
گوش کنید
oyez
U
توجه کنید
move out
U
حرکت کنید
caution
U
توجه کنید
Turn (let) the dog loose.
U
سگ راباز کنید
make a hurry
U
عجله کنید
cautioned
U
توجه کنید
recive
U
مصرف کنید
accelerando
کم کم تند کنید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com