Perdic | با پیش بینی رقم نقلی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (5 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	carry lookahead U	با پیش بینی رقم نقلی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	look ahead U	جمع کننده سریع که وجود رقم نقلی ناشی از جمع را پیش بینی میکند. و تاخیر ناشی از آن را حذف میکند
Other Matches

	ripple through carry U	عملیاتی که رقم نقلی خروجی از جمع و رقم نقلی ورودی ایجاد کند
	full U	مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
	fullest U	مدار جمع دودویی که می توان مجموع دو ورودی را حساب کند و عدد نقلی ورودی را می پذیرد و در صورت لزوم رقم نقلی خروجی تولید میکند
	present perfect U	مربوط به ماضی نقلی ماضی نقلی
	snub nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	pug nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	snub-nosed U	دارای بینی کوتاه وسر بالا پهن بینی
	historical U	نقلی
	traditionary U	نقلی
	carries U	رقم نقلی
	carrying U	رقم نقلی
	carried U	رقم نقلی
	carry U	رقم نقلی
	cascaded carry U	رقم نقلی ابشاری
	carry propagation U	پخش رقم نقلی
	end around carry U	رقم نقلی دورگشتی
	end around carry U	رقم نقلی دور گشتی
	propagated carry U	رقم نقلی پخش شده
	scripturalism U	اعتقادبه نص کتاب مقدس دلبستگی بدلائل نقلی
	additions U	عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
	addition U	عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
	traditinal U	مبنی بر حدیث یاخبر روایت شده نقلی
	septum U	حفرههای بینی پره بینی
	flag U	نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
	flags U	نشانه وقوع عدد نقلی ناشی از تفریق یا جمع
	perfect participle U	وجه وصفی معلوم که برای ساختن ماضی نقلی اغاز گردد
	registering U	ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
	register U	ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
	registers U	ثباتی که حاوی شماره بیت وضعیت است مثل پرچم رقم نقلی صفریاسرریز
	indicator U	ثبات یا بیت علامت که وضعیت پردازنده و ثباتهایش را نشان میدهد مثل رقم نقلی یا سرریز
	processor U	کلمهای که حاوی تعدادی بیت وضعیت مثل پرچم رقم نقلی , صفر و سرریز است
	partial carry U	فضای ذخیره سازی موقت تمام ارقام نقلی جمع کننده موازی بجای ارسال مستقیم
	guided propagation U	تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
	vomer U	استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
	highest U	عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
	highs U	عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
	high U	عملی که در آن افزودن رقم نقل به جمع کننده باعث رقم نقلی خروجی شود
	cascade carry U	وام ایجاد شده در یک جمع کننده ناشی از سیگنال وام ورودی, رقم نقلی ابشاری
	future perfect U	شامل زمان اینده نقلی که در انگلیس بصورت have willو have shall ساخته میشودونشانه خاتمه عمل درزمان اینده میباشد
	weather forecast U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	anticipated stock losses U	تلفات پیش بینی شده اماد ضایعات پیش بینی شده
	anaglyph U	عکس رنگی برجسته بینی تجزیه رنگ عکس در برجسته بینی
	weather forecasts U	پیش بینی اوضاع جوی گزارش هواشناسی پیش بینی جوی
	predicting interval U	فاصله زمانی پیش بینی شده هدف سبقت پیش بینی شده هدف
	full U	مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
	fullest U	مدار تفریق دودویی که اختلاف دو ورودی را تولید میکند و یک رقم نقلی ورودی می پذیرد و در صورت لزوم رقم ثقلی خروجی تولید میکند
	snivels U	اب بینی
	snivel U	اب بینی
	cross eye U	دو بینی
	pecker U	بینی
	mucus of the nose U	اب بینی
	nasally U	از بینی
	double vision U	دو بینی
	cross eye U	کج بینی
	sniveled U	اب بینی
	snivelling U	اب بینی
	nozzles U	بینی
	neb U	بینی
	chiromancy U	کف بینی
	night bilndness U	شب بینی
	snivelled U	اب بینی
	palmistry U	کف بینی
	hand reading U	کف بینی
	graphology U	خط بینی
	the handle of the face U	بینی
	nose U	بینی
	noses U	بینی
	rhinologist U	بینی
	snoot U	بینی
	rheum U	اب بینی
	snot U	اب بینی
	sniveling U	اب بینی
	nozzle U	بینی
	hook-nosed U	دارای بینی کج
	nasality U	وابستگی به بینی
	nose U	بینی اسب
	crystal gazing U	بلور بینی
	noses U	بینی اسب
	conchoscope U	بینی بین
	clear sightedness U	روشن بینی
	hook nosed U	دارای بینی کج
	finesse U	نکته بینی
	genethlilogy U	زایچه بینی
	genethlilogy U	طالع بینی
	fortune telling U	طالع بینی
	forcasting U	پیش بینی
	microscopic U	ذره بینی
	flat nosed U	پهن بینی
	fastidiousness U	باریک بینی
	false pride U	خود بینی
	erythropsia U	سرخ بینی
	haemoscopy U	خون بینی
	expectation U	پیش بینی
	expectations U	پیش بینی
	auguries U	پیش بینی
	prediction U	پیش بینی
	nasal U	مربوط به بینی
	nasal U	وابسته به بینی
	optimism U	خوش بینی
	predictions U	پیش بینی
	megalomania U	خودبزرگ بینی
	myopia U	نزدیک بینی
	forecasting U	پیش بینی
	augury U	پیش بینی
	astronomy U	طالع بینی
	clairvoyance U	روشن بینی
	clairvoyance U	غیب بینی
	biopsy U	زنده بینی
	pessimistically U	ازروی بد بینی
	optimism U	نیک بینی
	foresight U	پیش بینی
	abdominos'copy U	شکم بینی
	strictures U	باریک بینی
	stricture U	باریک بینی
	perdict U	پیش بینی
	scintillating scotoma U	اخگر بینی
	self imprtance U	خود بینی
	the tip of the nose U	نوک بینی
	snuffer U	سوراخ بینی
	soothsayer U	فال بینی
	soothsaying U	فال بینی
	spectroscope U	طیف بینی
	spectroscopy U	طیف بینی
	rhiopharyngeal U	بینی حلقی
	rhinoscope U	بینی نگر
	prevision U	پیش بینی
	priggery U	خود بینی
	priggism U	اندک بینی
	prospectiveness U	پیش بینی
	quillet U	باریک بینی
	retinoscopy U	شبکیه بینی
	rhinal U	وابسته به بینی
	rhinology U	بینی شناسی
	stereoscopic U	برجسته بینی
	xanthopsia U	زرد بینی
	nose leather U	چرم بینی
	My nose is running. U	از بینی ام آب می آید
	worldview U	جهان بینی
	world view U	جهان بینی
	strology U	زایجه بینی
	subtility U	باریک بینی
	telegnosis U	غیب بینی
	the two nostrils U	دو سوراخ بینی
	to blow nose U	گرفتن بینی
	to read people's hands U	کف بینی کردن
	vibrissa U	موی بینی
	weltanschauung U	جهان بینی
	pregiurement U	پیش بینی
	polyopia U	چند بینی
	megalopsis U	درشت بینی
	microscopy U	ذره بینی
	microscopy U	ریز بینی
	moon blindness U	روز بینی
	mucus of the nose U	مخاط بینی
	myopy U	نزدیک بینی
	near sight U	نزدیک بینی
	near sightedness U	نزدیک بینی
	megalopsia U	درشت بینی
	macropsia U	درشت بینی
	isomorphism U	هم ریخت بینی
	keenness of sight U	تیز بینی
	laryngoscopy U	حنجره بینی
	lenticular U	ذره بینی
	localism U	کوته بینی
	long siht U	دور بینی
	lookahead U	پیش بینی
	paranasal U	نزدیک بینی
	nares U	مجراهای بینی
	ornithoscopy U	مرغ بینی
	otoscopy U	گوش بینی
	outsight U	برون بینی
	outsight U	فاهر بینی
	ozena U	قرحه بینی
	perspicuity U	روشن بینی
	perspicuity U	تیز بینی
	platyrrhine U	پهن بینی
	night bilndness U	روز بینی
	nearsightedness U	نزدیک بینی
	nasiform U	بینی شکل
	nasion U	بیخ بینی
	nasitis U	اماس بینی
	nasolabial U	وابسته به لب و بینی
	nasology U	مبحث بینی
	nasoscope U	بینی بین
	nassal U	وابسته به بینی
	nasute U	گنده بینی
	hawk nose U	بینی قوشی
	preparation U	پیش بینی
	prognostications U	پیش بینی
	subtlety U	باریک بینی
	arrangement U	پیش بینی
	subtleties U	باریک بینی
	insolence U	خود بینی
	forecast U	پیش بینی
	sniff U	بینی گرفتن
	anticipation U	پیش بینی
	sniffed U	بینی گرفتن
	sniffing U	بینی گرفتن
	inferiority complexes U	خود کم بینی
	forecasts U	پیش بینی