English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 61 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
abstemiously U با پرهیز و امساک
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
abstemiousness U پرهیز و امساک
Other Matches
flinch U امساک
chariness U امساک
flinching U امساک
flinches U امساک
flinched U امساک
parsimony U امساک
abstinence;or abstinency U امساک ریاضت
spareable U قابل امساک
forbearance U تحمل امساک
diet U پرهیز
dieted U پرهیز
dieting U پرهیز
diets U پرهیز
turning away U پرهیز
abstinence;or abstinency U پرهیز
eschewal U پرهیز
gardyloo U پرهیز
abstentions U پرهیز
abstinence U پرهیز
avoidance U پرهیز
abstention U پرهیز
abstainer U پرهیز کننده
sanctity U پرهیز کاری
non abstainer U پرهیز گار
negative virtue U پرهیز از بدی
shunner U پرهیز کننده
regimen U پرهیز غذایی
regimens U پرهیز غذایی
indeclinable U پرهیز نکردنی
piety U پرهیز گاری خداترسی
nephalism U پرهیز از نوشابه خوری
lenten U روزهای پرهیز وروزه
holiness U پرهیز کاری لقب پاپ
wares U کالای فروشی پرهیز کردن از
ware U کالای فروشی پرهیز کردن از
lent U 04 روز پرهیز وروزه کاتولیک ها
pietist U وابسته به پرهیز گاری پارسا
burdened U مسئول پرهیز از تصادم با کشتی دیگر
abstinence U ریاضت پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
dietetics U فن پرهیز یا رژیم غذایی مبحث اغذیه
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
A wise man avoids edged tools. <proverb> U آدم عاقل از چیز تیز پرهیز مى کند .
abstainer U پرهیزگار کسیکه از استعمال مسکرات پرهیز دارد
lenten veil U پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
hunger cloth U پرده روی صلیب ومجسمه ها [دوران پرهیز وروزه کاتولیک ها]
scrimp U امساک کردن خست کردن
forbear U امساک کردن خودداری کردن از
forbears U امساک کردن خودداری کردن از
shuns U پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunned U پرهیز کردن اجتناب کردن از
shunning U پرهیز کردن اجتناب کردن از
shun U پرهیز کردن اجتناب کردن از
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com