English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
by indirection U با وسائل نادرست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The convict cannot distinguish between right and wrong [distinguish right from wrong] . U این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص [تشخیص درست را از نادرست] بدهد.
alternative U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternatives U تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
means U وسائل
facilities U وسائل
fitments U وسائل
fitment U وسائل
by all means U با تمام وسائل
fraudulent means U وسائل متقلبانه
auxiliary equipment U وسائل کمکی
documentation aids U وسائل سندسازی
design aids U وسائل طراحی
debugging aids U وسائل اشکال زدایی
remedy U وسائل جبران خسارت
remedying U وسائل جبران خسارت
remedied U وسائل جبران خسارت
remedies U وسائل جبران خسارت
instrumentation U کاربرد وسائل سنجش
instrument board U تابلوی وسائل اندازه گیری
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
review order U لباس وتجهیزات و وسائل کامل
to play U با وسائل پست سو استفاده کردن
in the last resort U پس ازنومیدی ازهمه وسائل دیگر
to play it U با وسائل پست سو استفاده کردن از
to incubate bacteria U با وسائل ویژه میکرب پروردن
denials U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial U تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
NAND function U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
to pander any one's lust U وسائل شهوت رانی کسی رافراهم کردن
vendor U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
vendors U کمپانی فروش وسائل جانبی کامپیوتر فروشنده
to turn the tables on any one U وسائل بهبودوضع خودرانسبت به وضع حریف فراهم کردن
it tends to ruin him U وسائل خانه خرابی یاهلاکت اورافراهم میکند منجرمیشودبهلاکت او
dnc U Control Numerial Direct روش کنترل کامپیوتری وسائل ماشینی خودکار
desk accessories U وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
atari U نام نوعی از کامپیوترهای شخصی و وسائل جانبی مشهور که توسط شرکت ATARI تولید میشود
Those who play with edged tools must expect to be . <proverb> U کسى نه با وسائل تیز بازى مى کند باید انتظار بریده شدن دستش را داشته باشد .
flowcharting symbol U علامتی برای نمایش عملیات داده ها روند کار یا وسائل روی یک نمودار گردش کاربکار برده میشود
tactics U دانش فرماندهی در صحنه جنگ طرق و وسائل و طرحهای ماهرانهای که جهت وصول به هدف به کار گرفته میشود رویه ماهرانه
the end sanctifies the means U خوبی وبدی وسائل رسیدن بمقصودی پس از رسیدن به ان مقصودمعلوم میشود
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
phoneys U نادرست
unfairly U نادرست
inconsecutive U نادرست
phoney U نادرست
inconsequent U نادرست
infirmly U نادرست
imprecise U نادرست
unfair U نادرست
inaccurate U نادرست
trumped up U نادرست
crooked U نادرست
amiss U نادرست
wrongful U نادرست
sinister U کج نادرست
trumped-up U نادرست
false code U کد نادرست
erroneous U نادرست
spurious U نادرست
dishonest U نادرست
phonies U نادرست
in error <adj.> U نادرست
fouls U نادرست
foulest U نادرست
fouler U نادرست
fouled U نادرست
foul U نادرست
impure U نادرست
unsafe U نادرست
out of a U نادرست
inexact U نادرست
phony U نادرست
out of trim U نادرست
false U نادرست
false <adj.> U نادرست
out of order U نادرست
inaccurately U بطور نادرست
missatement U گفته نادرست
heterography U املای نادرست
mispronounciation U تلفظ نادرست
miscue U ضربه نادرست
inexactly U بطور نادرست
wrong answers U پاسخهای نادرست
mistranslation U ترجمه نادرست
wrong information U اطلاعات نادرست
jackleg U ناشی نادرست
mispronunciation U تلفظ نادرست
fallacy of composition U تعمیم نادرست
distractor U گزینه نادرست
paralogism U قیاس نادرست
false code U رمز نادرست
foul bill of lading U بارنامه نادرست
false information U خبر نادرست
false information U اطلاعات نادرست
foul play U کار نادرست
misconstruction U تعبیر نادرست
misconstruction U تفسیر نادرست
misinformation U خبر نادرست
chucks U پرتاب نادرست
wrongfully U بطور نادرست
inaccurate U نادرست یا غلط
chucked U پرتاب نادرست
chuck U پرتاب نادرست
mispronunciations U تلفظ نادرست
misconstructions U تفسیر نادرست
misconstructions U تعبیر نادرست
vicious U بدطینت نادرست
improper U نامناسب نادرست
untrue U نادرست خائن
error U عقیده نادرست
false U ساختگی نادرست
errors U عقیده نادرست
unsound U ناخوش نادرست
unfair trade practice U اعمال تجاری نادرست
sigmatism U تلفظ نادرست حرف " س "
mininformation U اطلاع یا خبر نادرست
prismatic spectacles U عینک نادرست نما
misallocation of resources U تخصیص نادرست منابع
malfunctions U نادرست عمل کردن
true false questions U پرسشهای درست- نادرست
paralpgize U قیاس نادرست ساختن
malfunctioned U نادرست عمل کردن
suggestio falsi U افهار و اعلام نادرست
foozle U بدساختن ضربت نادرست
malfunction U نادرست عمل کردن
lied U سخن نادرست گفتن
off base <idiom> U غیر دقیق ،نادرست
incorrect U نادرست یا به همراه خطا
lie U سخن نادرست گفتن
wild cat U بی اعتبار بی پشتوانه نادرست
lies U سخن نادرست گفتن
mal U خطا نادرست و متقلبانه را می رساند
false start U اغاز نادرست خطا در شروع
false starts U اغاز نادرست خطا در شروع
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
ungrammatical U مخالف ایین دستور نادرست
wide of the mark <idiom> U از هدف به دور بردن ،نادرست
an i calculation U حساب نادرست یا غیر دقیق
boolean operation U یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
skew U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skewing U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
skews U میزان کردن چیزی به صورت نادرست
logical U معادل وضعیت منط قی نادرست یا صفر
zeroes U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
out of square U خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
Everybody condemned his foolish behaviour . U همه رفتار نادرست اورا محکوم کردند
ambiguities U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
contamination U ذخیره کردن اطلاعات در جای نادرست در حافظه
zeros U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
zero U 1-رقم . 2-معادل خاموش منط قی یا وضعیت نادرست
ambiguity U خطای ناشی از انتخاب نادرست داده مبهم
grammatical error U استفاده نادرست از قواعد زمان برنامه نویسی کامپیوتر
semantics U خطای ناشی از استفاده از نشانه نادرست در یک دستور برنامه
mis U پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
mis- U پیشوندی است بمعنی غلط-اشتباه- نادرست- بد- سوء دشمنی
grafted U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
hazard U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarded U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
hazarding U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
debounce U جلوگیری از محسوس بسته شدنهای نادرست یا جعلی یک کلید یا سوئیچ
hazards U خطای سخت افزاری مربوط به زمان بندی زمانی نادرست
logical U خطا در طراحی برنامه که باعث جهش یا عملیات نادرست شود
graft U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
grafts U پیوند بافت تحصیل پول و مقام و غیره ازراههای نادرست
frauds U دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
neither nor function U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
denials U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
components U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
NOR function = U تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
component U خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
denial U تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
cancels U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancelling U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel U کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
fraud U دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
boolean operation U کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
fallacy of composition U استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
palettes U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palette U تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
burn out U گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
NOT function U تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
gaps U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
negative U سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
negatives U سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
gap U سیگنال توجه به علت مکان دهی نادرست نوک خواندن / نوشتن در رسانه ذخیره سازی
boolean algebra U قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
aliasing U اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
algebra U ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
logic U یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
bombs U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed out U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bomb U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
checked U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
check U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
checks U سخت افزار یا نرم افزاری که نشانی میدهد متن ارسالی نادرست است و خطا ردی داده است
spacer U امکانی در سیستم کلمه پرداز برای جلوگیری از فاصله دار شدن کلمات یا جدا شدن در محل نادرست
inequivalence U تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ U تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com