English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 241 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
glaringly U با نگاه خیره
gloatingly U با نگاه خیره
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
glare U خیره نگاه کردن
glared U خیره نگاه کردن
glares U خیره نگاه کردن
stare U خیره نگاه کردن
stared U خیره نگاه کردن
stares U خیره نگاه کردن
gape U نگاه خیره با دهان باز
gape U خیره نگاه کردن
gaped U نگاه خیره با دهان باز
gaped U خیره نگاه کردن
gapes U نگاه خیره با دهان باز
gapes U خیره نگاه کردن
gaping U نگاه خیره با دهان باز
gaping U خیره نگاه کردن
gloat U خیره نگاه کردن
gloated U خیره نگاه کردن
gloating U خیره نگاه کردن
gloats U خیره نگاه کردن
glower U خیره نگاه کردن
glower U اخم کردن نگاه خیره
glowered U خیره نگاه کردن
glowered U اخم کردن نگاه خیره
glowering U خیره نگاه کردن
glowering U اخم کردن نگاه خیره
glowers U خیره نگاه کردن
glowers U اخم کردن نگاه خیره
gaze U خیره نگاه کردن
gaze U نگاه خیره
gazed U خیره نگاه کردن
gazed U نگاه خیره
gazes U خیره نگاه کردن
gazes U نگاه خیره
gazing U خیره نگاه کردن
gazing U نگاه خیره
gape seed U نگاه خیره
gapeseed U نگاه خیره
gorgonize U خیره نگاه کردن
starer U دارای نگاه خیره
to stare any one into silence U کسیرا با نگاه خیره از روبردن
Other Matches
gloats U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloating U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
gloated U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
keek U باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
gloat U نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
look at me U بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
glances U نگاه نگاه مختصر
glanced U نگاه نگاه مختصر
glance U نگاه نگاه مختصر
pertinacious U خیره سر
mulish U خیره سر
stubborn U خیره سر
starring U خیره
staring U خیره
obstinate U خیره سر
perverse <adj.> U خیره سر
intractable <adj.> U خیره سر
eccentric <adj.> U خیره سر
willful <adj.> U خیره سر
sullen <adj.> U خیره سر
agaze U خیره
screwball U خیره سر
testy <adj.> U خیره سر
dour U خیره سر
stubborn <adj.> U خیره سر
dourly U خیره سر
glaring U خیره
blinded U خیره کردن
blinds U خیره کردن
obstinacy U خیره سری
to stand at gaze U خیره ایستادن
foudroyant U خیره کننده
stubbornness U خیره سری
dazzle U خیره کردن
goggle-eyed U خیره چشم
dazzled U خیره کردن
dazzles U خیره کردن
blind U خیره کردن
intractable U خیره سر ستیزه جو
fulgurant U خیره کننده
dazzlement U خیره سازی
relucent U خیره کننده
perrinaciousness U خیره سری
stares U خیره شدن
stared U خیره شدن
impudence U خیره سری
stare U خیره شدن
staring red U یا خیره کننده
mulishness U خیره سری
to look fixedly U خیره نگریستن
moon eyed U خیره ومتحیر
steadfastly U پابرجای خیره
steadfast U پابرجای خیره
dazzling U خیره کردن
bedazzle U بکلی خیره کردن
stargaze U بستاره ها خیره شدن
eclat U روشنی خیره کننده
watcheye U چشم خیره وسفید
dazzlingly U بطور خیره کننده
glare U تابش خیره کننده تشعشع
glares U تابش خیره کننده تشعشع
to gape U با خیره دهان باز کردن
glared U تابش خیره کننده تشعشع
fixations U خیره شدگی تعلق خاطر
fixation U خیره شدگی تعلق خاطر
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
dazzling U تابش یا روشنی خیره کننده
dazzled U تابش یا روشنی خیره کننده
dazzle U تابش یا روشنی خیره کننده
dazzles U تابش یا روشنی خیره کننده
gaping stock U چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
Boketto U عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
flares U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flare U روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
gawps U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawped U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gawp U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
to stare at person in the face U توی صورت کسی خیره یابربرنگاه کردن
gawping U با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
gape seed U چیزی که مایه حیرت وموجب خیره نگریستن گرد د
leers U نگاه چپ
leers U نگاه کج
gander U : نگاه
glimpse U نگاه کم
regard U نگاه
looks U نگاه
looked U نگاه
look U نگاه
i say U نگاه کن
regards U نگاه
glimpses U نگاه کم
by sight U از نگاه
glimpsing U نگاه کم
glimpsed U نگاه کم
regarded U نگاه
leer U نگاه کج
view U نگاه
gloatingly U با نگاه
leer U نگاه چپ
leered U نگاه چپ
leered U نگاه کج
ganders U : نگاه
leering U نگاه چپ
look here U نگاه کن
slants U نگاه کج
slanted U نگاه کج
observantion U نگاه
leering U نگاه کج
slant U نگاه کج
upholders U نگاه دارنده
glimpse U نگاه سریع
glimpses U نگاه انی
glimpse U نگاه انی
at first sight U بیک نگاه
at a glance U بیک نگاه
leer U نگاه دزدکی
voyeur U نگاه کننده
voyeurs U نگاه کننده
glimpsed U نگاه سریع
holders U نگاه دارنده
holder U نگاه دارنده
tenable U نگاه داشتنی
glimpsed U نگاه انی
leering U نگاه کج کردن
upholder U نگاه دارنده
kept U نگاه داشته
glimpses U نگاه سریع
an upward glance U نگاه سربالا
peeper U نگاه کننده
looker U نگاه کننده
leers U نگاه دزدکی
leered U نگاه دزدکی
leered U نگاه کج کردن
an am or ous glance U یک نگاه عاشقانه
oeillade U نگاه عاشقانه
leering U نگاه دزدکی
peeked U نگاه دزدانه
parthian glance U اخرین نگاه
look down U با نگاه از رو بردن
an intent look U یک نگاه مشتاقانه
leers U نگاه کج کردن
leer U نگاه کج کردن
glimpsing U نگاه انی
glimpsing U نگاه سریع
sheep's eye U نگاه عاشقانه
retrospection U نگاه به قهقرا
i say U نگاه کنید
pryingly U با نگاه دقیق
preservatize U نگاه داشتن
keek U نگاه دزدانه
leontief table U نگاه کنید به :
retrospect U نگاه به گذشته
refraining U نگاه داشتن
refrained U نگاه داشتن
refrain U نگاه داشتن
come-on U نگاه دعوتآمیز
come-ons U نگاه دعوتآمیز
oblongs U نگاه ممتد
oblong U نگاه ممتد
Peeping Tom U نگاه دزد
To look askance. To give a dirty look. U چپ چپ نگاه کردن
refrains U نگاه داشتن
vide infara U را نگاه کنید
squints U چپ نگاه کردن
retained U نگاه داشتن
Peeping Toms U نگاه دزد
retain U نگاه داشتن
keeps U نگاه داشتن
keep U نگاه داشتن
to put to a pause U نگاه داشتن
to set eyes on U نگاه کردن
eying U نگاه کردن
to stop [doing something] U نگاه داشتن
stay U نگاه داشتن
sees U نگاه کردن
see U نگاه کردن
hold U نگاه داشتن
tackling U نگاه داشتن
tackles U نگاه داشتن
tackled U نگاه داشتن
tackle U نگاه داشتن
dirty look <idiom> U چپ چپ نگاه کردن
eye U نگاه کردن
eyeing U نگاه کردن
eyes U نگاه کردن
holds U نگاه داشتن
squinted U چپ نگاه کردن
sheep's eyes U نگاه عاشقانه
retrospective view [on] U نگاه به گذشته
to keep in U نگاه داشتن
stopping U نگاه داشتن
stops U نگاه داشتن
stayed U نگاه داشتن
to watch U نگاه کردن
to lay fast U نگاه داشتن
stopped U نگاه داشتن
stop U نگاه داشتن
shim U نظر یک نگاه
squinny U کج کج نگاه کردن
to catch a glimpse of U نگاه مختصرکردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com