Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
pace
U
با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
paced
U
با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
paces
U
با قدم اهسته رفتن قدم رو کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
goose step
U
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
pussyfoot
U
دزدکی راه رفتن اهسته ودزدکی کاری کردن طفره رفتن
Other Matches
slid
U
اهسته رفتن
entrain
U
اهسته دنبال کسی رفتن بقطار
stewing
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stews
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stewed
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
stew
U
اهسته جوشانیدن اهسته پختن
tap
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapped
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
tapping
U
ضربت اهسته ضربات اهسته وپیوسته زدن شیر اب زدن به
trickle charge
U
پر کردن اهسته
to slack up
U
کم کم اهسته کردن
slacken
U
اهسته کردن
slackened
U
اهسته کردن
slackens
U
اهسته کردن
slackening
U
اهسته کردن
anneal
U
نرم کردن فلز به وسیله حرارت دادن و سرد کردن اهسته در کوره
decelerate
U
کندکردن اهسته کردن
decelerates
U
کندکردن اهسته کردن
decanting
U
اهسته خالی کردن
decanted
U
اهسته خالی کردن
slowing
U
اهسته کردن یاشدن
elutriate
U
اهسته خالی کردن
slowest
U
اهسته کردن یاشدن
slowed
U
اهسته کردن یاشدن
slow
U
اهسته کردن یاشدن
decant
U
اهسته خالی کردن
decelerated
U
کندکردن اهسته کردن
decants
U
اهسته خالی کردن
slows
U
اهسته کردن یاشدن
decelerating
U
کندکردن اهسته کردن
gentlest
U
اهسته ملایم کردن
slower
U
اهسته کردن یاشدن
gentle
U
اهسته ملایم کردن
gentler
U
اهسته ملایم کردن
retard
U
عقب انداختن اهسته کردن
cooing
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
fudging
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
retarding
U
عقب انداختن اهسته کردن
retards
U
عقب انداختن اهسته کردن
coo
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
coos
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
fudge
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
fudges
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
cooed
U
اهسته بازمزمه ادا کردن
fudged
U
فریفتن اهسته حرکت کردن
plodded
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plod
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plods
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
plodding
U
اهسته ومحکم حرکت کردن صدای پا
instill
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instils
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilling
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instilled
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instil
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
instills
U
کم کم تزریق کردن اهسته القاء کردن
paces
U
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
paced
U
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
pace
U
باگامهای اهسته و موزون حرکت کردن قدم زدن
parade lap
U
رژه اهسته دور پیست برای گرم کردن
drawling
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawled
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawl
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
drawls
U
کشیده حرف زدن اهسته و کشیده ادا کردن
To quibble and equivocate.
U
پشت هم اندازی کردن ( طفره رفتن ،دوپهلو صحبت کردن )
boot out
<idiom>
U
اخراج کردن ،کسی را مجبوربه ترک یا رفتن کردن
you have no option but to go
U
چارهای جز رفتن ندارید کاری جز رفتن نمیتوانیدبکنید
slanted
U
کج رفتن کج کردن
slants
U
کج رفتن کج کردن
slant
U
کج رفتن کج کردن
mopping up
U
پاک کردن رفتن
to start
[for]
U
شروع کردن رفتن
[به]
to take a walk
U
گردش کردن یا رفتن
walk
U
گردش کردن پیاده رفتن
get on
U
پیش رفتن کار کردن
walked
U
گردش کردن پیاده رفتن
walks
U
گردش کردن پیاده رفتن
duck
U
زیر اب رفتن غوض کردن
ducked
U
زیر اب رفتن غوض کردن
pierce
U
رخنه کردن فرو رفتن
pierces
U
رخنه کردن فرو رفتن
ducks
U
زیر اب رفتن غوض کردن
get off
U
روانه کردن عقب رفتن از
duckings
U
زیر اب رفتن غوض کردن
cabbage
U
کش رفتن رشد پیدا کردن
get a wiggle on
<idiom>
U
عجله کردن با شتاب رفتن
to go on
U
جلوتر رفتن سلوک کردن
to push off
U
شروع کردن بیرون رفتن
set on
U
پیش رفتن حمله کردن
to go along
U
همراه رفتن همراهی کردن
put off
U
تاخیر کردن طفره رفتن
cabbages
U
کش رفتن رشد پیدا کردن
lightly
U
اهسته
silently
U
اهسته
languidly
U
اهسته
indistinct
U
اهسته
gradual
U
اهسته
cattish
U
اهسته رو
slowly
U
اهسته
plodder
U
اهسته رو
quietly
U
اهسته
slow footed
U
اهسته
ritardando
U
اهسته تر
slow down
U
اهسته
fabian
U
اهسته رو
catlike
U
اهسته رو
low
U
اهسته
limper
U
اهسته رو
lentamente
U
اهسته
slow
U
اهسته
at a slow pace
U
اهسته
largo a
U
اهسته
slows
U
اهسته
below ones breath
U
اهسته
tardo
U
اهسته
slowest
U
اهسته
lento a
U
اهسته
slower
U
اهسته
low low
U
اهسته اهسته
slowed
U
اهسته
slowing
U
اهسته
mouch
U
راه رفتن دولادولاراه رفتن
nose dive
U
ناگهان شیرجه رفتن یا تنزل کردن
waste
U
بی نیرو و قوت کردن ازبین رفتن
drifted
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
bypassed
U
از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
drifts
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
fluctuates
U
نوسان کردن بالا وپایین رفتن
to go places
U
گردش کردن
[رفتن به جاهای دیدنی]
bypasses
U
از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
drifting
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
drift
U
بی اراده کار کردن بی مقصد رفتن
bypassing
U
از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
fluctuated
U
نوسان کردن بالا وپایین رفتن
fluctuate
U
نوسان کردن بالا وپایین رفتن
wastes
U
بی نیرو و قوت کردن ازبین رفتن
bypass
U
از راه فرعی رفتن تقاطع کردن
jiggling
U
تکان اهسته
jiggles
U
تکان اهسته
trudged
U
قدم اهسته
goose-step
U
قدم اهسته
goose-stepped
U
قدم اهسته
rallenttando
U
بتدریج اهسته تر
pianissimo
U
بسیار اهسته
to wear away
U
اهسته راندن
goose-stepping
U
قدم اهسته
dink
U
ضربه اهسته
trudges
U
قدم اهسته
tip
U
ضربت اهسته
trudge
U
قدم اهسته
piaffer
U
یورتمه اهسته
goose-steps
U
قدم اهسته
jiggled
U
تکان اهسته
crawls
U
اهسته خزیدن
jiggle
U
تکان اهسته
soften
U
اهسته ترکردن
mealy mouthed
U
اهسته حرف زن
crawled
U
اهسته خزیدن
jog
U
اهسته دویدن
jogged
U
اهسته دویدن
jogging
U
اهسته دویدن
jogs
U
اهسته دویدن
crawl
U
اهسته خزیدن
mealy-mouthed
U
اهسته حرف زن
slow ahead
U
اهسته به جلو
slow and steady
U
اهسته وپیوسته
tipping
U
ضربت اهسته
dead slow
U
خیلی اهسته
tapping
U
اهسته زدن
tapped
U
اهسته زدن
slow paced
U
اهسته خرام
slow paced
U
اهسته گام
to burn down or low
U
اهسته ترسوختن
to burn down ar low
U
اهسته ترسوختن
tap
U
اهسته زدن
percuss
U
اهسته زدن به
softens
U
اهسته ترکردن
softened
U
اهسته ترکردن
low
U
پایین اهسته
goose step
U
قدم اهسته
trudging
U
قدم اهسته
largo
U
اهسته و مفصل
simmer
U
اهسته جوشیدن
simmering
U
اهسته جوشیدن
simmers
U
اهسته جوشیدن
languid
U
بی حال اهسته
dab
U
اهسته زدن
susurration
U
سخن اهسته
jog trot
U
کاریکنواخت و اهسته
dabs
U
اهسته زدن
lagging
U
اهسته کند
andante
U
نسبتا اهسته
dogtrot
U
یورتمه اهسته
sluggish
U
بطی اهسته رو
lockstep
U
قدم اهسته
dabbed
U
اهسته زدن
simmered
U
اهسته جوشیدن
tramped
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
sinuating
U
حرکت کردن به طور قیقاجی قیقاج رفتن
tramps
U
باصدا راه رفتن پیاده روی کردن
canvasses
U
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com