Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 107 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
saponification
U
با صابون شستن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soapless
U
بی صابون
soapsuds
U
کف صابون
soap
U
صابون
soaped
U
صابون
soaping
U
صابون
soaps
U
صابون
soap suds
U
کف صابون
Soap lather .
U
کف صابون
soap boiler
U
صابون پز
soap maker
U
صابون پز
suds
U
اب صابون
lather
U
کف صابون
suds
U
کف صابون
soap solution
U
اب صابون
scoured
U
شستن
rinsed
U
شستن
washes
U
شستن
laundering
U
شستن
washed
U
شستن
laundered
U
شستن
wash
U
شستن
launders
U
شستن
launder
U
شستن
deterge
U
شستن
rinse
U
با اب شستن
rinse
U
شستن
rinsed
U
با اب شستن
rinses
U
با اب شستن
rinses
U
شستن
scour
U
شستن
leach
U
شستن
to wash up
U
شستن
to purge a way
U
شستن
scours
U
شستن
elute
U
شستن
elutriate
U
با اب شستن
opodeldoc
U
صابون کافوری
A bar of soap. A cake of soap.
U
یک قالب صابون
saponated
U
صابون دار
metallic soap
U
صابون فلزی
some soap
U
چند تا صابون
washing powders
U
گرد صابون
saponaceous
U
صابون دار
wash ball
U
صابون دستشویی
washing powder
U
صابون رختشویی
soapmaking
U
صابون سازی
soapbark
U
درخت صابون
washing powder
U
گرد صابون
soap bubble
U
حباب کف صابون
soap solution
U
محلول صابون
saponification
U
صابون سازی
washing powders
U
صابون رختشویی
water soak
U
در اب صابون زدن
lathery
U
مثل کف صابون
soaping
U
صابون زدن
soaped
U
صابون زدن
liquid soap
U
صابون مایع
scours
U
صابون زدن
scoured
U
صابون زدن
soap
U
صابون زدن
scour
U
صابون زدن
soaps
U
صابون زدن
soapy
U
صابون دار
animal soap
U
صابون حیوانی
abrasive soap
U
صابون سایا
soapboxes
U
جعبه صابون
soapbox
U
جعبه صابون
to sponge down
U
با اسفنج شستن
to sponge off
U
با اسفنج شستن
wash up
U
دست و رو شستن
carpet washing
U
شستن فرش
detergents
U
گرد صابون قوی
detergent
U
گرد صابون قوی
barilla
U
قلیای صابون پزی
slush
U
باچلپ وچلوپ شستن
make flush
U
شستن با جریان سریع
lather
U
کف یا عرق اسب صابون زدن
to wash something ashore
U
بکنار ساحل شستن چیزی
bleaches
U
سفید کردن شستن کامل
to do the dishes
[to wash up]
[to give dishes a rinse]
[to wash the dishes]
U
شستن
[تمییز کردن]
ظرف
bleach
U
سفید کردن شستن کامل
to wash something up
U
بکنار ساحل شستن چیزی
bleached
U
سفید کردن شستن کامل
maundy
U
ایین شستن پای بی نوایان
Soap doest lather in salty water .
U
صابون رآب شور کف نمی کند
lye
U
قلیاب صابون پزی قلیا زدن
He latherd his chin before shaving.
U
قبل از اصلاح صورتش را کف صابون مالید
saponated
U
صابون زده دارای محلول صابونی
scullery
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
to give somebody a ticking-off
<idiom>
U
کسی را شستن وکنار گذاشتن
[ پر خاش]
sculleries
U
جای شستن فروف کثیف اشپزخانه
to give somebody a roasting
<idiom>
U
کسی را شستن وکنار گذاشتن
[ پر خاش]
green soap
U
صابون ملایمی که ازروغنهای گیاهی تهیه میشود
To lick ones lips .
U
شکم خود را برای چیزی صابون زدن
May I have some soap?
U
ممکن است چند تا صابون برایم بیاورید؟
bleach
U
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleached
U
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
bleaches
U
سفید شدن بوسیله شستن باوسایل شیمیایی
tailor's chalk
U
گچ یا صابون خیاطی مخصوص علامت گذاری روی پارچه
To wash ones hands of somebody (something).
U
دست از کسی (چیزی )شستن (قطع مسئولیت ورابطه )
pay d.
U
خاک زرداریاسیم دارکه شستن ان صرف داشته باشد
lavabo
U
ایین دست شستن کشیش هنگام پیش بردن عشاه ربانی
flush
U
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flushing
U
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
flushes
U
شستن با جریان سریع جاری شدن سرخ شدن رویانیدن
gold washing
U
شستن طلائی
[نوعی سفیدگری مرسوم در افغانستان که با رنگزدائی فرش های قرمز، آنرا بصورت ترکیبی اتفاقی از رنگ های زرد و نارنجی در می آورد. این نوع زمینه رنگی، مورد علاقه بعضی از خریداران اروپایی می باشد.]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com