English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clocked U با سنجش زمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
clocked flip flop U الاکلنگ با سنجش زمان
clocked input U ورودی با سنجش زمان
Other Matches
measuring technique U متد سنجش اسلوب سنجش فن سنجش فن اندازه گیری
scalar U توضیح دادنی بوسیله عددی بر روی ترازو قابل سنجش با ترازو سنجش مدرج
ppi gauge U معیار سنجش استاندارد بار معیار سنجش ابعاد استانداردبستههای پستی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
cache U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
caches U مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
realtime U زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit U روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time U یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. U آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM U فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals U زمان حضور زمان رسیدن
presents U زمان حاضر زمان حال
seek time U زمان جستجو زمان طلب
presenting U زمان حاضر زمان حال
presented U زمان حاضر زمان حال
present U زمان حاضر زمان حال
arrival U زمان حضور زمان رسیدن
response time U زمان جواب زمان پاسخگویی
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
g U سنجش
ponderation U سنجش
deliberations U سنجش
ponders U سنجش
pondering U سنجش
deliberation U سنجش
assays U سنجش
assessment U سنجش
degress of comparison U سنجش
assessments U سنجش
ponder U سنجش
measure U سنجش
poneration U سنجش
pondered U سنجش
ponderingly U با سنجش
scalar U سنجش
evaluations U سنجش
evaluation U سنجش
assay U سنجش
scaling U سنجش
appraisal U سنجش
evalution U سنجش
measurement U سنجش
measurements U سنجش
appraisals U سنجش
measurment U سنجش
measurable U سنجش پذیر
indirect measurement U سنجش غیرمستقیم
colorimetry U سنجش رنگ
incommensurable U سنجش ناپذیر
accuracy to gage U دقت سنجش
voltage measuring U سنجش ولتاژ
assay U ازمایش سنجش
assays U ازمایش سنجش
comparative measurement U سنجش قیاسی
volumetric analysis U سنجش حجمی
comparative measurement U سنجش مقایسهای
biometrics U زیست سنجش
voltage measuring U سنجش فشارالکتریکی
ponderable U قابل سنجش
measuring transductor U ترانسدوکتور سنجش
measuring thermocouple U عنصرحرارتی سنجش
measuring thermocouple U ترموکوپل سنجش
ponderability U سنجش پذیری
measuring technique U تکنیک سنجش
measuring technique U روش سنجش
measuring system U سیستم سنجش
measuring switch U کلید سنجش
measuring sensitivity U حساسیت سنجش
measuring unit U عضو سنجش
measuring unit U واحد سنجش
method of measurment U روش سنجش
pulmometry U سنجش گنجایش شش
metage U حق سنجش قپانداری
measurment U سنجش اندازه
comparison U تطبیق سنجش
comparisons U تطبیق سنجش
ratings U سنجش توان
rating U سنجش توان
measuring voltage U فشار سنجش
measuring relay U رله سنجش
measuring rectifier U یکسوکننده سنجش
measuring error U خطای سنجش
sociometry U سنجش افکاراجتماعی
measuring diaphragm U ممبران سنجش
measuring diaphragm U دیافراگم سنجش
measuring coil U بوبین سنجش
measuring circuit U مدار سنجش
measuring cable U کابل سنجش
market appraisal U سنجش بازار
surveyor's chain U زنچیر سنجش
measuring frequency U فرکانس سنجش
measuring generator U مولد سنجش
measuring range U ناحیه ی سنجش
measuring range U حیطه سنجش
measuring position U محل سنجش
measuring point U نقطه سنجش
measuring period U دوره سنجش
measuring period U مدت سنجش
measuring method U اسلوب سنجش
measuring junction U نقطه سنجش
measuring junction U محل سنجش
measuring current U جریان سنجش
datum line U خط مبنای سنجش
precision measurment U سنجش دقیق
depth measurement U سنجش گودی
meters U وسیله سنجش
frequency measurement U سنجش فرکانس
emergency measure U سنجش اضطراری
font metric U سنجش فونت
meter U وسیله سنجش
delib erator U سنجش کننده
high accuracy measurement U سنجش دقیق
graduated steel straight edge U شینه سنجش
time U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
times U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
timed U مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
imprescriptible U وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
equation of time U خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
unemployment compensation U پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
coductivity cell U پیل سنجش رسانندگی
eudiometry U سنجش اکسیژن هوا
tangible benefits U سودهای قابل سنجش
instrumentation U کاربرد وسائل سنجش
measure U مقایسه کردن سنجش
quantifiable U قابل سنجش یا تعیین
insulation measurement U سنجش و ازمایش ایزولاسیون
barometry U سنجش فشار هوا
measuring thermocouple U زوج فلزحرارتی سنجش
bel U یگان سنجش صوت
assays U عیار گرفتن سنجش
imponderability U عدم قابلیت سنجش
assay U عیار گرفتن سنجش
mileage U سنجش برحسب میل
perimetry U سنجش میدان دید
thermal resolution U حداقل سنجش حرارت
scruple U واحد سنجش چیزجزئی
the estimative faculty U قوه سنجش یا براورد
milage U سنجش برحسب میل
means tests U سنجش استطاعت مالی
precision measuring equipment U تجهیزات سنجش دقیق
optical measuring system U سیستم سنجش نوری
pulmometer U الت سنجش گنجایش شش
means test U سنجش استطاعت مالی
miles U مقیاس سنجش مسافت
acre U برای سنجش زمین
pixing the coin U سنجش عیار سکه
mile U مقیاس سنجش مسافت
acres U برای سنجش زمین
aerometry U سنجش غلظت هوا
calipers U پرگار برای سنجش
limit gage U وسیله سنجش تلرانس
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
sequencer U اسباب سنجش توالی وتسلسل
vinometer U الت سنجش الکل شراب
incommensurability U عدم تقارن سنجش ناپذیری
sociometry U سنجش روابط افراد جامعه
pneumercator U شاغول سنجش ارتفاع مایعات
ceilometer U وسیله سنجش ارتفاع ابر
roentgen U واحد سنجش تشعشع اتمی
chronograph U الت سنجش فواصل زمانی
transvaluation U سنجش ارزش برحسب معیارجدیدی
magneto ohmmeter U میگر برای سنجش مقاومت
moving coil measuring mechanism U مکانیزم سنجش قاب گردان
transit compass U الت سنجش گوشههای افقی
rain gage U وسیله سنجش میزان بارندگی
butyrometer U الت سنجش چربی شیر
pyrometer U الت سنجش گرمای زیاد
Parts-per notation U بخش در یکای سنجش [مهندسی]
transversal U سنجش ارزش برحسی معیارنوینی
pluviometric U مبنی بر سنجش مقدار بارندگی
ergograph U دستگاه سنجش قدرت کارعضلانی
exposure meter U دستگاه سنجش نوردهی نورسنج
manometer U الت سنجش فشار خون
harmonometer U الت سنجش هم اهنگی صداها
barometrical U وابسته به سنجش فشار هوا
dynameter U اسباب سنجش قوه دوربین
barometric U وابسته به سنجش فشار هوا
cohesiometer U دستگاه سنجش چسبندگی خاک
piezometer U دستگاه سنجش شدت انفجار
loom time U مدت زمان بافت [از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
tensometer U الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
manometric U وابسته به سنجش فشار گازیا دمه
tensiometer U الت سنجش نیروی کشش وفشارگازوبخار
angular velocity bombsight U دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
weighing machine U ترازوی ماشینی ماشین سنجش قنطارکش
california tests of personality U ازمونهای کالیفرنیا برای سنجش شخصیت
fluviometer U الت سنجش افت وخیزاب رودخانه
tromometer U الت سنجش زمین لرزههای جزئی
acrometer U دستگاه سنجش وزن مخصوص روغن
rake U دستگاه سنجش خطای برد توپ
radiosonde U بالن مخصوص سنجش هوادر هواسنجی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com