Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high velocity
U
با سرعت ابتدایی زیاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
high speed
U
با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
initial velocity
U
سرعت ابتدایی توپ
muzzle velocity
U
سرعت ابتدایی توپ
developed muzzle velocity
U
سرعت ابتدایی و حقیقی توپ
comparative ve
U
اشتباه نسبی سرعت ابتدایی
supercharge
U
خرجی که حداکثر سرعت ابتدایی با ان بدست می اید
limit velocity
U
حداقل سرعت ابتدایی توپ یاخمپاره که بتوان با ان نفوذلازم را به دست اورد
hypervelocity
U
سرعت دهانهای و ابتدایی توپی که از 0001 متر درثانیه بیشتر باشد
powered
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
power
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powers
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
high velocity
U
سرعت دهانهای زیاد
high velocity
U
سرعت اولیه زیاد
overload speed
U
سرعت بار زیاد
to bolt
U
با سرعت زیاد حرکت کردن
high velocity drop
U
بارریزی با سرعت سقوط زیاد
blowing
U
خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
impingement
U
برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
jets
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetted
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jetting
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
jet
U
جریانی که با سرعت زیاد از یک روزنه خارج شود
electrothermal printer
U
چاپگری با سرعت زیاد بااستفاده از عناصر گرمازا چاپگر حرارتی
jet stream
U
جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
flutter
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
flutters
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttering
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
fluttered
U
کم و زیاد شدن سرعت نوار به علت مشکلات مدار یا مکانیکی که باعث اختلال سیگنال میشود
channels
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channel
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeled
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channeling
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
channelled
U
اتصال مستقیم بین کانالهای اصل ورودی / خروجی در کامپیوتر تا ارسال داده با سرعت زیاد را ممکن کند
speed ring
U
طوقه تطبیق سرعت توپ پدافند هوایی طبله سرعت نما
combined speed indicator
U
عقربه نشان دهنده سرعت علمی و عملی سرعت نمای مرکب
inflow ratio
U
نسبت سرعت واقعی رتورکرافت به سرعت محیطی نوک تیغه ها
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
burning rate
U
سرعت سوزش مهمات یا خرج سرعت مصرف سوخت
indicated airspeed
U
سرعت تعیین شده بوسیله سرعت نمای هواپیما
drag
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
dragged
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
drags
U
وضع سرعت حرکت طعمه مصنوعی بیش از سرعت جریان اب بوی روباه روی زمین
machine number
U
عدد نسبت سرعت هواپیما به سرعت صوت
true air speed
U
سرعت حقیقی هواپیما یا سرعت تنظیم شده ان
rate of flame propagation
U
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
tachometer
U
اندازه گیر سرعت چرخش سرعت سنج
compression ignition
U
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
rate of pouring
U
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
muzzle velocity
U
سرعت دهانهای سرعت اولیه گلوله
I didnt get much sleep.
U
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
input
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
inputted
U
فضای ذخیره سازی موقت داده دریافتی با سرعت کند وسیله ورودی /خروجی . پس با سرعت بیشتر به حافظه اصلی ارسال میشود
support
U
CI مخصوص که با cpu کار میکند و یک تابع جمع یا عملیات استاندارد را به سرعت انجام میدهد و سرعت پردازش را افزایش میدهد
chocked nozzle
U
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
subsonic
U
با سرعت کمتر از سرعت صوت
accelerating
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerate
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerates
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
accelerated
U
سرعت دادن سرعت گرفتن
mach hold
U
بستن سرعت ماخ به هواپیما بستن سرعت لازم به هواپیمابه طور خودکار
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
zero wait state
U
که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
transonic
U
سرعت سیال بین مافوق صوت و زیر سرعت صوت
air plot wind velocity
U
سرعت باد در مسیر هواپیما سرعت باد محاسبه شده
cut off velocity
U
سرعت موشک در لحظه جداشدن موتور سرعت صعودنهایی موشک
to hold somebody in great respect
U
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
initial
U
ابتدایی
radicals
U
ابتدایی
initialed
U
ابتدایی
primo
U
ابتدایی
initialing
U
ابتدایی
radical
U
ابتدایی
rudimentary
U
ابتدایی
primitive
U
ابتدایی
initials
U
ابتدایی
initialled
U
ابتدایی
infantile
U
ابتدایی
elementary
U
ابتدایی
initialling
U
ابتدایی
preliminaries
U
ابتدایی
primary
U
ابتدایی
fundamental
U
ابتدایی
originals
U
ابتدایی
original
U
ابتدایی
basic
U
ابتدایی
basics
U
ابتدایی
preliminary
U
ابتدایی
elementarily
U
ابتدایی
airspeeds
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
declared speed
U
سرعت اعلام شده به ناوگان سرعت استاندارد ناوگان
airspeed
U
سرعت هواپیما در لحظه پرش با چتر سرعت پرش
grammar schools
U
مدرسه ابتدایی
grammar school
U
مدرسه ابتدایی
rudiment
U
اولیه ابتدایی
grade school
U
مدرسه ابتدایی
basic requisition number
U
درخواست ابتدایی
primers
U
باستانی ابتدایی
primer
U
باستانی ابتدایی
basic training
U
تعلیمات ابتدایی
primary
U
ابتدایی مقدماتی
primary position
U
موضع ابتدایی
abecedarian
U
مبتدی ابتدایی
lower courts
U
محاکم ابتدایی
elementary function
U
تابع ابتدایی
primary education
U
اموزش ابتدایی
elementary education
U
اموزش ابتدایی
elementary diagram
U
نمودار ابتدایی
graphics
U
شکل ابتدایی
initial pressure
U
فشار ابتدایی
protopathic sensitivity
U
حساسیت ابتدایی
elementary gate
U
دریچه ابتدایی
primitivization
U
ابتدایی شدن
prime color
U
رنگ ابتدایی
primitive society
U
جامعه ابتدایی
prime impression
U
دعوی ابتدایی
native
U
قالب اولی یا ابتدایی
early German history
U
تاریخ ابتدایی آلمان
natives
U
قالب اولی یا ابتدایی
incipience
U
وضع مقدماتی ابتدایی
low-tech
U
دارای فنآوری ابتدایی
incipient
U
اولیه مرحله ابتدایی
prep
U
مدرسه ابتدایی دبستان
incipincy
U
وضع مقدماتی ابتدایی
infrastructure
U
ساختار یا سرویس ابتدایی
initial fire request
U
درخواست ابتدایی اتش
primitive cell
U
سلول واحد ابتدایی
prototaxic mode
U
شیوه ادراکی ابتدایی
supersonic
U
هواپیمای مافوق سرعت صوت با سرعت مافوق سرعت صوت
primary
U
اولین یا ابتدایی یا بسیار مهم
microprocessor
U
طرح قط عات ابتدایی در CPU
microprocessors
U
طرح قط عات ابتدایی در CPU
twopenny
U
کتاب اول ابتدایی بچه ها
initiator
U
چاشنی اولیه خرج ابتدایی
triploblastic
U
دارای سه غشاء سلولی ابتدایی
basics
U
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
skeletal code
U
برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
basic
U
حالت ابتدایی یا ساده شروع هر چیزی
command speed
U
سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
ground speed
U
سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
aircraft block speed
U
سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
sustained rate
U
سرعت حرکت مداوم سرعت تکرار مداوم
preprocess
U
اجرای سازمان ابتدایی و پردازش ساده داده
grader
U
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
framework
U
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
frameworks
U
ساختار ابتدایی پایگاه داده یا فرآیند یا برنامه
escapement
U
تنظیم ابتدایی حرکات عمودی یک ورق کاغذ در چاپگر
microprogram
U
مجموعه کامل ریز دستورات ابتدایی آماده در CPU
maps
U
رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
cpu
U
گروهی از مدارها که توابع ابتدایی کامپیوتر را انجام می دهند
map
U
رسم یا نشان دادن روش ابتدایی صفحه کلید
dragstrip
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
dragway
U
مسیر مسابقه موتورسیکلت رانی سرعت مسیر مسابقه قایقرانی سرعت
self-
U
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
executes
U
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
germ layer
U
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
primitive
U
تابع ابتدایی که برای تولید تابعهای پیچیده تر به کار می رود. 2-
gastrea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دو قشر سلول تشکیل یافته
executed
U
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
executing
U
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
execute
U
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه
gastraea
U
رویان کیسهای شکل ابتدایی که از دوقشر سلول تشکیل یافته
NetBIOS
U
که به برنامههای کاربردی امکان انجام عملیات ابتدایی روی شبکه میدهد.
rate
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
interludes
U
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
interlude
U
تابع ابتدایی کوچک در آغاز برنامه که کارهای تصدیق را انجام میدهد
rates
U
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
monitor
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
kernel
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
adlib
U
نوعی کارت صدا برای کامپیوترهای شخصی با نوارگردان ابتدایی و توابع MIDI
monitors
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
monitored
U
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند.
kernels
U
توابع دستوری ابتدایی اصلی که پایهای برای هر عملی در سیستم کامپیوتری است
adjunct register
U
ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
assignments
U
دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
assignment
U
دستور ابتدایی برنامه نویسی که یک متغیر را معادل با یک مقدار یا رشته یا حرف قرار میدهد
fasted
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
isotach
U
خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
fastest
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fasts
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
fast
U
آنچه به سرعت حرکت میکند. آنچه به سرعت کار میکند.
calibrated air speed
U
سرعت هوایی تنظیم شده سرعت تنظیم شده هواپیما
surcharges
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharge
U
زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
kernel
U
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
basic
U
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
kernels
U
تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
MDA
U
استاندارد آداپتور ویدیو که در سیستمهای PC ابتدایی به کار می رفت و متن را خط وطی از ستون ها نمایش میدهد
basics
U
نرم افزاری که اجرای سطح پایین و ابتدایی سخت افزار و مدیریت فایل را کنترل میکند
decelerate
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerates
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerated
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
decelerating
U
از سرعت چیزی کاستن کاستن سرعت
hand-held
U
کامپیوتر بسیار کوچک که در دست جا میشود مناسب برای ورود اطلاعات ابتدایی وقتی که ترمینالی فراهم نیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com