English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
parallel access U با دست یابی موازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stramline flow U جریان موازی یابی ممانعت
Other Matches
involution U توان یابی قوه یابی
parallels U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallel U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleling U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
paralleled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
parallelled U چاپگری که از طریق واسط موازی به کامپیوتر وصل است و دادههای حرف را به صورت موازی می پذیرد
multiple U معماری پردازنده موازی که از چندین ALU و حافظه موازی برای افزایش سرعت پردازش استفاده میکند
lpt U در DOS نام دستگاهی است که به یکی از درگاههای موازی مربوط می گردد وچاپگرهای موازی می توانندبه ان متصل شوند
MIMD U معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
shunt U موازی موازی فرعی
shunts U موازی موازی فرعی
shunted U موازی موازی فرعی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
universal U قطعهای که رشته بیت سری اسنکرون را به حالت موازی یا حالت موازی را به رشته سری تبدیل میکند
attainments U دست یابی
direction finding U جهت یابی
debugger U اشکال یابی
cost finding U ارزش یابی
calibration U خصلت یابی
marketing U بازار یابی
ranging U مسافت یابی
addressing U نشانی یابی
castaways U عمق یابی
error detection U خطا یابی
insinuation U رخنه یابی
i. and evdevolution U توان یابی
goniometry U زاویه یابی
fringing U ریشه یابی
fault finding U عیب یابی
fault diagnosis U عیب یابی
positioning U موقع یابی
fault detection U عیب یابی
factoring U عامل یابی
castaway U عمق یابی
edgings U حاشیه یابی
edging U حاشیه یابی
orientates U جهت یابی
orientate U جهت یابی
interpolations U درون یابی
interpolation U میان یابی
interpolation U درون یابی
levelling U ارتفاع یابی
achievements U دست یابی
achievement U دست یابی
orientating U جهت یابی
termination U پایان یابی
extrapolations U برون یابی
extrapolation U برون یابی
trapping U غلط یابی
patterning U طرح یابی
interpolations U میان یابی
attainment U دست یابی
sourcing U منابع یابی
troubleshooting U عیب یابی
acquisition U هدف یابی
troubleshooting U اشکال یابی
acquisitions U هدف یابی
locations U مکان یابی
orientation U جهت یابی
mark sensing U نشان یابی
signal detection U علامت یابی
location U مکان یابی
range finding U مسافت یابی
quadricycle U چهارچرخه یابی
summation U مجموع یابی
matchmaking U زوج یابی
obstacle sense U حس مانع یابی
surveyed U زمینه یابی
surveys U زمینه یابی
position finding U موقعیت یابی
accesses U دست یابی
access U دست یابی
accessed U دست یابی
accessing U دست یابی
localization U موضع یابی
knowledge acquisition آگاهی یابی
survey U زمینه یابی
trace U رد یابی کردن نشان
detail U یات و مسیر یابی
traced U رد یابی کردن نشان
traces U رد یابی کردن نشان
interpolated U درون یابی کردن
three dimensional direction finding U جهت یابی فضایی
target aquisition U سیستم هدف یابی
survey tests U ازمونهای زمینه یابی
interpolating U درون یابی کردن
detailing U یات و مسیر یابی
interpolates U درون یابی کردن
extrapolate U برون یابی کردن
extrapolated U برون یابی کردن
interpolate U درون یابی کردن
extrapolates U برون یابی کردن
extrapolating U برون یابی کردن
direction finding station U پست جهت یابی
aerial target aquisition U هدف یابی هوایی
attitude survey U زمینه یابی نگرش
continuous levelling U تراز یابی پیوسته
cost centre U مرکز هزینه یابی
cost unit U واحد هزینه یابی
direction finding U سمت یابی کردن
direction finding U جهت یابی کردن
direction finding aerial U انتن جهت یابی
excitor U عصب یابی محرک
extender board U وسیله عیب یابی
frigid manners U اطوارخنک یابی مزه
localization of function U موضع یابی کارکرد
item scaling U مقیاس یابی پرسشها
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
absurdities test U ازمون مهمل یابی
ranging U مسافت یابی کردن
spatial orientation U موقعیت یابی فضایی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
ranging pole U شاخصهای مسافت یابی
random processing U با دست یابی تصادفی
radio direction finding U جهت یابی بی سیم
quick access U با دست یابی تند
flash ranging U مسافت یابی نوری
performance evaluation U ارز یابی کارایی
maximum direction finding U جهت یابی حداکثر
plumb U ژرف یابی کردن
marginal costing U هزینه یابی نهایی
marginal costing U هزینه یابی نهائی
locate mode U باب مکان یابی
job costing U هزینه یابی کار
soundest U عمق یابی کردن
sounds U عمق یابی کردن
spot U مسافت یابی کردن
spots U مسافت یابی کردن
space orientation U موقعیت یابی فضایی
sounded U عمق یابی کردن
sound U عمق یابی کردن
knotty pate U ادم خرف یابی کله
dumb barge U کرجی بی بادبان یابی موتور
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
costing and pricing U هزینه یابی و قیمت گذاری
snipped U ادم کوچک یابی اهمیت
paramorphous U دارای خاصیت تغییر یابی
an unerring aim U نشان درست یابی خطا
eventration U جنین بی شکم یابی روده
snipping U ادم کوچک یابی اهمیت
echo sounding U عمق یابی انعکاس صوت
inelegantly U ازروی بی فرافتی یابی ذوقی
paramorphic U دارای خاصیت تغییر یابی
tomnoddy U ادم خرف یابی کله
snip U ادم کوچک یابی اهمیت
contumeliously U ازروی اهانت یابی حرمتی مغرورانه
locating U مستقر ساختن مکان یابی کردن
locates U مستقر ساختن مکان یابی کردن
located U مستقر ساختن مکان یابی کردن
in suspense U درحال تعطیل یابی تکلیفی معلق
quadrantal U مربوط به اشتباه در دستگاه جهت یابی
high frequency radio direction finding U جهت یابی رادیویی فرکانس بالا
locate U مستقر ساختن مکان یابی کردن
quadrantal points U نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
flash ranging location U تعیین محل هدفها با مسافت یابی نوری
range sensing U تخمین زدن برد مسافت یابی کردن
ES IS U امکان مکان یابی router سیستم میانی بدهند
there is no royal road to learning <proverb> U تن به دود چراغ و بی خوابی ننهادی هنر کجا یابی
shunt U موازی
paralleling U موازی
shunted U موازی
paralleled U موازی
parallel ruler U خط کش موازی
shunts U موازی
parallel U موازی
parallelling U موازی
coaxial U موازی
two parallel lines U دو خط موازی
parallels U موازی
parallelled U موازی
landscape U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscapes U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaped U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
landscaping U جهت یابی صفحه یا کاغذ که لبه بلندتر آن افقی است
parallel U برابر خط موازی
collimator U موازی ساز
parallel computer U کامپیوتر موازی
machinist vise U گیره موازی
parallel cells U یاختههای موازی
parallel adder U افزایشگر موازی
parallel access U دستیابی موازی
antiparalle U موازی ناهمسو
axially parallel U موازی محوری
paralleled U برابر خط موازی
centronics interface U رابط موازی
parallel circuit U مدار موازی
doube bead U گچ بری موازی
parallel transmission U ارسال موازی
parallel transmission U انتقال موازی
parallel transmission U مخابره موازی
parallel system U شبکه موازی
parallel storage U انبارش موازی
parallel storage U انباره موازی
parallel sheaf U مروحه موازی
parallel run U اجرای موازی
parallel reading U خواندن موازی
parallel column U ستونهای موازی
pyeonhi seogi U موازی ایستادن
running in parallel U پردازش موازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com