Perdic | با دست چپ می نویسد | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 27 (4 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	He writes with the left hand. U	با دست چپ می نویسد

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	combine U	دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
	combines U	دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
	combining U	دستگاهی که داده را روی سطح رسانه ذخیره سازی مغناطیسی مثل فلاپی دیسک می خواند و می نویسد
	developer U	شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
	developers U	شخص یا شرکتی که نرم افزار می نویسد
	author U	شخصی که برنامه می نویسد
	magnetic tape U	وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
	magnetic tapes U	وسیلهای که داده ورودی از صفحه کلید را مستقیما می نویسد روی نوار مغناطیسی
	transaction U	پردازش محاورهای به طوری که کاربر دستورات و داده را می نویسد روی ترمینال که به کامپیوتر اصل وصل است , و نتایج روی صفحه نمایش داده می شوند
	programmer U	برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
	programmers U	برنامه نویسی که برنامههای کاربردی می نویسد
	window U	فضایی درصفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
	window U	فضایی در صفحه نمایش که همیشه محدوده دستورات موجود را می نویسد
	coding U	صفحه چاپی مخصوص که برنامه نویس دستورات کد گذاری نوعی برنامه را می نویسد
	autobiographer U	کسی که تاریخچه زندگی خود رامی نویسد
	ebam U	Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
	file handing routine U	قسمتی از یک برنامه کامپیوترکه داده را از یک فایل خوانده و در ان می نویسد
	keyword U	1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
	leap frog test U	و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
	midi U	واسط سری که قط عات الکترونیکی را بهم وصل میکند. واسط MIDI سیگنالهای را از کنترولر یا کامپیوتر که دستورات مختلفی برای قط عات می نویسد انتقال میدهد
	recredential U	نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
	regenerative memory U	عملیات خواندن که به طور خودکار داده را تولید میکند و در حافظه می نویسد
	sans recours U	عبارتی که فهرنویس وقتی به نمایندگی ازجانب دیگری فهر نویسی میکند قبل ار امضا می نویسد وبنابراین شخصا" مسئوولیتی در قبال نکول نخواهد داشت
	systems analysis U	سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
	toolkit software U	بسته نرم افزاری که به شخص امکان توسعه کاربردهای خاص خود رابسیار ساده تر از حالتی که شخصا" تمام یک برنامه رامی نویسد فراهم می اورد
	wetware U	مغزانسان , هوشی که نرم افزاری می نویسد که با سخت افزار استفاده شود
Partial phrase not found.

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy