English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
rummage out U با جستجوی زیاد در اوردن
rummage up U با جستجوی زیاد در اوردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to rummage out U با جستجوی زیاد پیدا کردن
overstrain U زیاد زور اوردن به
to overstrain oneself U زیاد بخود فشار اوردن
to p any one with question U کسی را از پرسش زیاد بستوه اوردن
to p angone with questions U با پرسش زیاد کسی را بستوه اوردن
to prospect for gold U جستجوی زردر محلی کردن برای جستجوی زر در جایی پی کردن
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
governmentalize U تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
in search of U در جستجوی
after U در جستجوی
to press against any thing U بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
global search U جستجوی سراسری
linear search U جستجوی خطی
area search U جستجوی دامنهای
area search U جستجوی ناحیهای
backward search U جستجوی پسرو
fibonacci search U جستجوی فیبوناچی
area search U جستجوی ناحیه
binary chop U جستجوی دودویی
the search of U جستجوی چیزی
sequential search U جستجوی ترتیبی
head seek time U زمان جستجوی هد
dichotomizing search U جستجوی دورستهای
dichotomizing search U جستجوی دو حالته
table look up U جستجوی جدول
dichotomizing search U جستجوی دوقسمتی
pervestigation U جستجوی کامل
binary search U جستجوی دوتایی
perquisition U جستجوی کامل
binary search U جستجوی دودوئی
chaining search U جستجوی زنجیرهای
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
optimum tree search U جستجوی بهینه درخت
herborize U جستجوی گیاه کردن
full text searching U جستجوی تمام متن
multifile search U جستجوی چند پروندهای
parallel search storage U انباره جستجوی موازی
hitting U جستجوی موفق در پایگاه داده
hits U جستجوی موفق در پایگاه داده
hit U جستجوی موفق در پایگاه داده
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
hunting U فرآیند جستجوی رکورد داده در یک فایل
to seek a position U جستجوی کاریامقامی کردن پی کاری گشتن
searched U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searches U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
searchingly U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
cover search U جستجوی بهترین منطقه پوشش عکاسی هوایی
search U جستجوی فایل عناصر به صورت لیست زنجیری
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
grasped U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps U بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp U بچنگ اوردن گیر اوردن
retrospective search U جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
searches U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searched U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
search U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
searchingly U جستجوی متن ها روی یک موضوع خاص با یک داده مشخص
chaining U جستجوی یک عنصر فایل که در لیست زنجیره مرتب شده است
binary look up U روش جستجوی سریع برای استفاده از لیست مرتب داده
fullest U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
full U انجام جستجوی چیزی در یک متن در فایل یا پایگاه داده ها و نه در یک فضایی از ملاب
search and replace U جستجوی کلمه پرداز و تابع جایگزینی مربوط به فایل کامل یا متن
list U لیستی از کلمات که استفاده نمیشوند یا برای جستجوی در فایل به کار نمیروند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
view U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewing U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
viewed U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
views U جستجوی چیزی , به ویژه آنچه روی صفحه نمایش داده شده است
false U فایلهای ناخواسته بازیاب شده از پایگاه داده از طریق استفاده از کدهای جستجوی غلط
terrtorialize U محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
job to job transition U فرایند جستجوی یک برنامه وفایلهای مربوط به ان واماده کردن کامپیوتر جهت اجرای یک کار خاص
right of search U حقی که کشتیهای دول متحارب برای جستجوی ناوگان ممالک بیطرف به منظور مطمئن شدن از بیطرفیشان دارند
canvassed U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvass U جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
stopping U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stop U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
wild card character U نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد
stopped U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
stops U لیست کلمات که قابل استفاده نیستند یا برای فایل یا جستجوی کتابخانه مفید نیستند
right of U حق جستجوی کشتی بی طرف از طرف دولت متحارب
surf U جستجوی وب سایت با نگاه کردن به صفحات وب به صورت نا مرتب ولی حرکت ساده بین صفحات با استفاده از اتصالات
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
utility U برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
too much U زیاد
widely U زیاد
highs U زیاد
large adv U زیاد
in excess U زیاد
immane U زیاد
superabundant U زیاد
thick U زیاد
quite a few <idiom> U زیاد
overly U زیاد
too U زیاد
in quantities U زیاد
overmuch U زیاد
high U زیاد
highest U زیاد
squeamishness U زیاد
excessive U زیاد
thicker U زیاد
populous U زیاد
fulsome U زیاد
supererogatory U زیاد
egregiously U زیاد
intense U زیاد
effusively U زیاد
extortionary U زیاد
swingeing U زیاد
over and above U زیاد
generous U زیاد
hugely U زیاد
glaring U زیاد
tremendously U زیاد
immoderate U زیاد
intensively U زیاد
squeamishly U زیاد
thickest U زیاد
numerous U زیاد
vastly U زیاد
plethoric U زیاد
greatly U زیاد
great U زیاد
many U زیاد
late U زیاد
wide U زیاد
wider U زیاد
mortally U زیاد
plaguily U زیاد
ranksack U زیاد
mickle U زیاد
rife U زیاد
to a large extent U زیاد
profusely U زیاد
copious U زیاد
highly U زیاد
heart break U غم زیاد
heavily U زیاد
much U زیاد
for all the world U بی کم و زیاد
great- U زیاد
not a lettle U زیاد
heartbreak U غم زیاد
extortionate U زیاد
no end of U زیاد
intensely U زیاد
mickle or muckle U زیاد
extensive U زیاد
widest U زیاد
outrageously U زیاد
muckle U زیاد
very U زیاد
greatest U زیاد
profoundly U زیاد
go for U اوردن
immigrates U اوردن
inductility U اوردن
compliance U بر اوردن
classicize U در اوردن
ascites U اب اوردن
immigrated U اوردن
cataracts U اب اوردن
cataract U اب اوردن
immigrate U اوردن
run out of U کم اوردن
run short U کم اوردن
bring U اوردن
immigrating U اوردن
to put in remembrance U اوردن
brings U اوردن
bring back U پس اوردن
procure U اوردن
bring in U اوردن
stretch U کش اوردن
procured U اوردن
fetch U اوردن
fetched U اوردن
fetches U اوردن
procures U اوردن
procuring U اوردن
to bring in to line U در صف اوردن
stretched U کش اوردن
stretches U کش اوردن
leavening U ور اوردن
bringing U اوردن
leaven U ور اوردن
leavens U ور اوردن
at a great rat U بسرعت زیاد
at long intervals U بفواصل زیاد
augmenter U زیاد کننده
over anxiety U دل واپسی زیاد
interminableness U درازی زیاد
bad nip U تای زیاد
violent pain U درد زیاد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com