English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 53 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
urge U با اصرار وادارکردن
urged U با اصرار وادارکردن
urges U با اصرار وادارکردن
urging U با اصرار وادارکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
influenced U وادارکردن
instigate U وادارکردن
instigated U وادارکردن
influence U وادارکردن
instigating U وادارکردن
influencing U وادارکردن
influences U وادارکردن
instigates U وادارکردن
peersistence U اصرار
perverseness U اصرار
imperiousness U اصرار
perseverance U اصرار
yen U اصرار
insistently U به اصرار
importunities U اصرار
importunity U اصرار
persists U اصرار کردن
persisting U اصرار کردن
tenacity U چسبندگی اصرار
persisted U اصرار کردن
stick out U اصرار کردن
insistency U اصرار پافشاری
persistency U اصرار ابرام
perseveation U اصرار دربرداشتن
strenuousness U حرارت و اصرار
persist U اصرار کردن
importuning U اصرار کردن به
urge U اصرار کردن
urged U اصرار کردن
urges U اصرار کردن
urging U اصرار کردن
insist U اصرار ورزیدن
insisted U اصرار ورزیدن
insisting U اصرار ورزیدن
insists U اصرار ورزیدن
insistence U اصرار پافشاری
importunes U اصرار کردن به
importuned U اصرار کردن به
importune U اصرار کردن به
persistence U اصرار ابرام
persistently U با اصرار مصرانه
perrinaciousness U کله شقی اصرار
he insisted on me to go U اصرار کرد که بروم
he insists on going U اصرار دارد برفتن
adjure به اصرار تقاضا کردن
to talk insistently to somebody U با کسی به اصرار صحبت کردن [تا قانع شود]
reprisal U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals U در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
persistency U پایداری گاز جنگی پایداری اصرار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com