Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
raise
U
بالا بردن دستمزد
raises
U
بالا بردن دستمزد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
wage fund theory of wages
U
نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
uprear
U
بالا بردن
raises
U
بالا بردن
raise
U
بالا بردن
promoted
U
بالا بردن
jacks
U
بالا بردن
jack
U
بالا بردن
up
U
بالا بردن
upping
U
بالا بردن
hoist
U
بالا بردن
hoisted
U
بالا بردن
jack up
U
بالا بردن
upped
U
بالا بردن
uplift
U
بالا بردن
ante
U
: بالا بردن
tweak
U
بالا بردن
tweaked
U
بالا بردن
tweaking
U
بالا بردن
tweaks
U
بالا بردن
uplifts
U
بالا بردن
hoists
U
بالا بردن
promoting
U
بالا بردن
promotes
U
بالا بردن
upgrades
U
بالا بردن
lift
U
بالا بردن
lifted
U
بالا بردن
raise of loom
U
بالا بردن
lifting
U
بالا بردن
upgraded
U
بالا بردن
upgrade
U
بالا بردن
lifts
U
بالا بردن
upraise
U
بالا بردن
promote
U
بالا بردن
elevating
U
بالا بردن
elevates
U
بالا بردن
elevate
U
بالا بردن
rally
U
بالا بردن قی مت
rallies
U
بالا بردن قی مت
rallied
U
بالا بردن قی مت
upgrading
U
بالا بردن
flag hoist
U
بالا بردن پرچم
set sail
U
بالا بردن بادبان
to further sales
U
فروش را بالا بردن
elevation
U
بالا بردن لوله
elevations
U
بالا بردن لوله
hoists
U
افراشتن بالا بردن
hoists
U
عمل بالا بردن
hoisted
U
افراشتن بالا بردن
hoisted
U
عمل بالا بردن
hoist
U
افراشتن بالا بردن
hoist
U
عمل بالا بردن
casual uplift
U
بالا بردن موقتی
screw up
U
زیاد بالا بردن اجاره
elevation of security
U
بالا بردن حاشیه امنیت
elate
U
بالا بردن محفوظ کردن
ramps
U
بالا بردن یاپایین اوردن
bilge
U
بالا بردن فشار داخل خن
ramp
U
بالا بردن یاپایین اوردن
top-ups
U
بالا بردن بوم جرثقیل
high stick
U
بالا بردن غیرمجاز چوب
top up
U
بالا بردن بوم جرثقیل
top-up
U
بالا بردن بوم جرثقیل
jigging
U
بالا و پایین بردن طعمه در اب
build-up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build-ups
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
build up
U
بالا بردن توان رزمی نیروها
equity financing
U
بالا بردن یا ایجاد سرمایه بافروش سهام
sky
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
skies
U
زیاد بالا بردن توپ هوایی زدن
inflating
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
extensive cultivation
U
بالا بردن مقدارمحصول کشاورزی از طریق استفاده از زمین
inflate
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
inflates
U
پراز گاز کردن زیاد بالا بردن مغرورکردن
halliard
U
طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
to sit up and beg
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
to beg
[of a dog holding up front paws]
U
التماس کردن
[سگی با بالا بردن پنجه های جلویی]
dapping
U
نوعی صید ماهی با بالا وپایین بردن طعمه تا مماس اب شود
mirror writing shadow reading
U
کامپیوتر میزبان با دو دیسک فیزیکی برای بالا بردن سرعت دسترسی
lifting
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifted
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lifts
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
lift
U
بالا بردن انگشت و رها کردن گوی بولینگ برای ایجاد پیچ
put option
U
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
place utility
U
استفاده فیزیکی یا وضعی حالتی که موسسه تولیدی جهت بالا بردن سود خودحمل و نقل محصولش را نیزبر عهده بگیرد
elvate
U
بالا بردن بالابردن لوله حرکت دادن لوله جنگ افزار در برد
mark up
U
نرخ فروش را بالا بردن افزایش نرخ اجناس
customizes
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customises
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customised
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customized
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customizing
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customize
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
customising
U
فرایند تغییر یک قطعه از نرم افزار یا سخت افزار همه منظوره جهت بالا بردن کارایی ان
peripheral slots
U
شکافهای خالی که دربعضی کامپیوترها قرار دارندتا کارتهای مدار چاپی بتوانندبرای بالا بردن قابلیتهای سیستم بدون اصلاح سخت افزار مجهز شوند
antilift device
U
ماسوره ضد بلند کردن مین ماسوره ضد بالا بردن مین
stipends
U
دستمزد
salaries
U
دستمزد
salary
U
دستمزد
stipend
U
دستمزد
waging
U
دستمزد
factor payments
U
دستمزد
feoff
U
دستمزد
pay
U
دستمزد
paying
U
دستمزد
pays
U
دستمزد
wage
U
دستمزد
waged
U
دستمزد
wages
U
دستمزد
rapine
U
دستمزد
wage determination
U
تعیین دستمزد
wage cuts
U
کاهش دستمزد
wage differentials
U
اختلاف در دستمزد
wage freeze
U
انجماد دستمزد
fee
U
مزد دستمزد
wage rate
U
نرخ دستمزد
wage funds
U
وجوه دستمزد
wage funds
U
مایه دستمزد
wage index
U
شاخص دستمزد
wage market
U
بازار دستمزد
wage policy
U
سیاست دستمزد
wage control
U
کنترل دستمزد
wage constraint
U
محدودیت دستمزد
wage compution day
U
دستمزد ساعتی
rate of wage
U
نرخ دستمزد
direct labour
U
دستمزد مستقیم
wage standard
U
دستمزد استانده
daily pay
U
دستمزد روزانه
wage costs
U
مخارج دستمزد
base wage rate
U
حداقل دستمزد
cash-wage
U
دستمزد نقدی
payroll
U
سیاهه دستمزد
wage stabilization
U
ثبات دستمزد
wage agreement
U
قرارداد دستمزد
wage ceiling
U
سقف دستمزد
annual wage
U
دستمزد سالانه
wage ceiling
U
حداکثر دستمزد
minimum wage
U
حداقل دستمزد
indirect labour
U
هزینه دستمزد غیرمستقیم
The wages wI'll be raised.
U
دستمزد ها بالاخواهند رفت
wage system
U
نظام پرداخت دستمزد
wage bargain
U
چانه زنی دستمزد
wage flexibility
U
انعطاف پذیری دستمزد
wage agreement
U
موافقت نامه دستمزد
wage freeze
U
ثابت نگهداشتن دستمزد
wage profit ratio
U
نسبت دستمزد به سود
rate of wage increase
U
نرخ افزایش دستمزد
wage price spiral
U
دور تسلسل دستمزد
wage income
U
درامد بشکل دستمزد
to push out
U
پیش بردن جلو بردن
imbibe
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibed
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibing
U
تحلیل بردن فرو بردن
imbibes
U
تحلیل بردن فرو بردن
primage
U
دستمزد بار زدن کشتی
practice fee
U
دستمزد
[مثال ویزیت دکتر]
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
mandate
U
قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
masochism
U
لذت بردن از درد لذت بردن از جور وجفای معشوق یا معشوقه
double time
U
پرداخت دستمزد کارگران به دو برابر مقدار عادی
truck system
U
اصول دادن کالا به جای دستمزد به کارگران
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
minimim wage law
U
قانون حداقل دستمزد که براساس ان حداقل دستمزدنبایستی از میزانی که توسط دولت تعیین میشود کمتر باشد
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
kabal
U
قبال
[نوعی واحد اندازه گیری در تبریز معادل هزار و چهارصد گره می باشد و جهت تعیین مقدار دستمزد بافنده بکار می رود.]
cottage contract
U
نوعی قرارداد بافت روستایی که کارفرما کاغذ شطرنجی، نخ های رنگ شده و طرح را آماده کرده و دستمزد بافنده پس از فروش به وی پرداخت می شود
pull up
U
بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
Moghat
U
مقات
[نوعی واحد اندازه گیری در مشهد که مبنای آن تعداد هزار و دویست گره در یک ردیف طولی و عرضی بوده و جهت پرداخت دستمزد بافنده بکار می رود.]
retainer
U
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
retainers
U
حق المشاوره ثابت و مقطوع وکیل دائمی قرارداد پرداخت دستمزد وکیل دائمی
high burst ranging
U
تنظیم تیر بروش ترکش بالا تنظیم تیر بروش تیر زمانی بالا
subsistence theory of wages
U
نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
at a great age
U
در سن بالا یی
top
U
بالا
overtones
U
بالا تن
ascendency
U
بالا
aloft
U
بالا
ascendancy
U
بالا
overtone
U
بالا تن
headwater
U
بالا اب
overhead
U
بالا
high
U
بالا
uppermost
U
از بالا
balcony
U
لژ بالا
balconies
U
لژ بالا
up
U
بالا
in old age
[in great age]
U
در سن بالا
up
U
رو به بالا
upped
U
بالا
overhead
U
سر بالا
galleries
U
لژ بالا
gallery
U
لژ بالا
highs
U
بالا
lever bridge
U
پل بالا رو
highest
U
بالا
on high
U
در بالا
upper
U
بالا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com