Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
mason up
U
بالا اوردن دیوار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cat burglar
<idiom>
U
دزدی که از دیوار بالا میرود
opens
U
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
opened
U
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
open
U
وضع راکت نسبت به دیوار مقابل با سطح ان به طرف بالا
raising
U
بالا اوردن
to cast the g.
U
بالا اوردن
to bring up
U
بالا اوردن
to fetch up
U
بالا اوردن
puking
U
بالا اوردن
pukes
U
بالا اوردن
puked
U
بالا اوردن
puke
U
بالا اوردن
regorge
U
بالا اوردن
cicatrize
U
گوشت نو بالا اوردن
ramp
U
بالا بردن یاپایین اوردن
ramps
U
بالا بردن یاپایین اوردن
partition wall
U
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
overarm
U
بالا اوردن بازو تا بالای شانه
elevations
U
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
elevation
U
تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
windlasses
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass
U
ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
U
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
U
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall
U
دیوار نگهبان دیوار محافظ
adjacent
U
نزدیک دیوار به دیوار
governmentalize
U
تحت کنترل حکومت در اوردن بصورت دولتی در اوردن
to press against any thing
U
بر چیزی فشار اوردن بچیزی زور اوردن
jargonize
U
بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
grasped
U
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasp
U
بچنگ اوردن گیر اوردن
grasps
U
بچنگ اوردن گیر اوردن
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
vertically
U
از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
terrtorialize
U
محدود بیک ناحیه کردن بصورت خطه در اوردن بنواحی متعدد تقسیم کردن بصورت قلمرو در اوردن
the clouds above
ابرهای بالا یا بالا سر
dat
U
سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
tacit collusion
U
حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
wall
U
دیوار
wall-to-wall
U
از دیوار به دیوار
walls
U
دیوار
cope
U
سر دیوار
alignment frontage
U
بر دیوار
bulkhead
U
دیوار
walls have ears
U
دیوار
bulkheads
U
دیوار
enclosure wall
U
دیوار بر
counter-scrap
U
دیوار
partition
U
دیوار
f. with the woll
U
دیوار
bulwark
U
دیوار
face wall
U
دیوار بر
bulwarks
U
دیوار
fence
U
دیوار
partitions
U
دیوار
coping
U
سر دیوار
fences
U
دیوار
curtains
U
دیوار
wellhead
U
سر دیوار
tow brick wall
U
دیوار دواجره
quay wall
U
دیوار بارانداز
partitions
U
دیوار تیغه
load bearing wall
U
دیوار حمال
load bearing wall
U
دیوار باربر
mason up
U
ساختن دیوار
partition wall
U
دیوار تیغه
panel wall
U
اگین دیوار
outwall
U
دیوار بیرونی
outer wall
U
دیوار خارجی
tow brick wall
U
دیوار دو اجری
clay wall
U
دیوار چینه
non load bearing wall
U
دیوار تیغه
non bearing wall
U
دیوار تیغه
interior wall
U
دیوار داخلی
one brick wall
U
دیوار یک اجره
coping
U
قرنیس دیوار
niche
U
تو رفتگی در دیوار
niches
U
تو رفتگی در دیوار
cobwall
U
دیوار کاهگلی
dike
U
دیوار مانع
front wall
U
دیوار جلو
gable wall
U
دیوار سنتوری
gable wall
U
دیوار لچکی
cavity wall
U
دیوار صندوقهای
decorated wall
U
دیوار تزیینی
load-bearing
U
دیوار باربر
cavity wall
U
دیوار دو جداره
cavity walls
U
دیوار صندوقهای
gravity wall
U
دیوار وزنی
guide bank
U
دیوار هادی سد
cordon
U
سرپوش دیوار
cordons
U
سرپوش دیوار
bay
U
فرورفتگی دیوار
batter of wall
U
میل دیوار
weephole
U
ابرو دیوار
weephole
U
راه اب در دیوار
bailey
U
دیوار بیرونی
wall paint
U
رنگ دیوار
wall opening
U
روزنه دیوار
wall lining
U
اندود دیوار
wall lining
U
پوشش دیوار
wall insulator
U
عایق دیوار
cavity walls
U
دیوار دو جداره
hollow walls
U
دیوار دو جداره
petard
U
بمب دیوار کن
dwarf wall
U
دیوار نیمه
counterfort
U
دیوار تقویتی
counterfort
U
دیوار تکیه
murals
U
دیوار نما
inwall
U
دیوار گرفتن
mural
U
دیوار نما
key wall
U
دیوار اب بند
common wall
U
دیوار مشترک
embankments
U
دیوار خاکی
cranny
U
شکاف دیوار
cross wall
U
دیوار همبر
allering
U
کنگره دیوار
cut off wall
U
دیوار جداکننده
cut off
U
دیوار اببند
curtain wall
U
دیوار پردهای
load-bearing wall
U
دیوار حمال
vallation
U
دیوار خاکی
lie-by
U
تو رفتگی دیوار
enclosures
U
دیوار حصارکشی
enclosure
U
دیوار حصارکشی
quays
U
دیوار ساحلی
quay
U
دیوار ساحلی
embankment
U
دیوار خاکی
thickness of a wall
U
ضخامت دیوار
conservative wall
U
دیوار باغچه
party walls
U
دیوار مشترک
side wall
U
دیوار پهلویی
sonic boom
U
دیوار صوتی
sidewall
U
دیوار پهلویی
sonic booms
U
دیوار صوتی
party wall
U
دیوار مشترک
bearing wall
U
دیوار بارگیر
bearing wall
U
دیوار باربر
septate
U
دیوار دار
seawall
U
دیوار یا سد دریایی
the pictures on the wall
U
ی روی دیوار
sea dike
U
دیوار ساحلی
shear wall
U
دیوار برشی
batter of a wall
U
میل دیوار
batter of a wall
U
شیب دیوار
thickness of a wall
U
کلفتی دیوار
retaining wall
U
دیوار ضامن
partition
U
دیوار تیغه
an interstice in a wall
U
ترک در دیوار
rear wall
U
دیوار پشت
spine wall
U
دیوار اساسی
render a wall
U
استرکشی دیوار
posters
U
دیوار کوب
poster
U
دیوار کوب
sleeper wall
U
دیوار کرسی
retaining wall
U
دیوار حائل
abutment
U
دیوار پشتیبان
apl
U
یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
wailing wall
U
دیوار قدیمی اورشلیم
half brick wall
U
دیوار نیم اجره
My head hit the wall.
U
سرم خورد به دیوار
as white as a sheet
<idiom>
U
سفید مثل گچ دیوار
mural
U
واقع برروی دیوار
coping of a wall
U
در پوش روی دیوار
dragon-bracket
U
طاقچه دیوار کوب
socket
[wall socket]
پریز روی دیوار
counter-fort
U
[شمع پشتیبان دیوار]
immurement
U
در دیوار قرار دادن
power outlet
U
پریز روی دیوار
cross wall
U
دیوار پلهای عرضی
coping of a wall
U
قرنیس روی دیوار
baffling
U
دیوار ارام کننده
baffles
U
دیوار ارام کننده
adjoining
U
همجوار دیوار بدیوار
ha-ha
U
دیوار فرو رفته
baffled
U
دیوار ارام کننده
baffle
U
دیوار ارام کننده
murals
U
واقع برروی دیوار
abamurus
U
[مستحک کننده دیوار]
aumbry
U
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
wall entrance
U
عبور از داخل دیوار
buttress
U
شمع پشتیبان دیوار
buttress
U
دیوار پشت بند
buttressed
U
شمع پشتیبان دیوار
buttressed
U
دیوار پشت بند
buttresses
U
شمع پشتیبان دیوار
buttresses
U
دیوار پشت بند
buttressing
U
شمع پشتیبان دیوار
buttressing
U
دیوار پشت بند
to deafen a wall
U
عایق کردن دیوار
to encircle with a wall
U
دیوار یا چینه کشیدن
effective thickness of a wall
U
ضخامت موثر دیوار
screen
U
دیوار تخته حفاظ
earth retaining wall
U
دیوار نگهبان خاک
earth retaining wall
U
دیوار پشت بند
dutch stonewall
U
دیوار سنگی هلندی
to deaden a wall
U
عایق کردن دیوار
backboard
U
دیوار تمرین تنیس
cut-splay
U
[گوشه کج آجر در دیوار]
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com