Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carbon tracking
U
باقیمانده بسیار ناچیز کربن که در اثر تخلیه الکتریکی درداخل دینام دلکو یا محفظه شمع باقی میماند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
engramme
U
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
engram
U
اثر دائمی که درنتیجه یک محرک درسلول باقی میماند
reliquary
U
محفظه عتیقه باقیمانده
reliquaries
U
محفظه عتیقه باقیمانده
stay behind
U
باقی گذاشته شده نیروی باقیمانده در منطقه دشمن
discharge
U
تخلیه الکتریکی
electric discharge
U
تخلیه الکتریکی
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی
discharges
U
تخلیه الکتریکی
electric discharge lamp
U
لامپ تخلیه الکتریکی
discharge
U
اخراج تخلیه الکتریکی
luminous discharge lamp
U
لامپ تخلیه الکتریکی
discharges
U
اخراج تخلیه الکتریکی
total discharge
U
تخلیه الکتریکی عمیق
[در باتری]
discharge tube
U
لامپ تخلیه الکتریکی
[فیزیک]
gas-filled tube
U
لامپ تخلیه الکتریکی
[فیزیک]
flashover
U
تخلیه الکتریکی غیر عادی صاعقه
deep discharge
U
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
corona discharge
U
تخلیه الکتریکی ناقص در نزدیکی الکترودهای یک میدان غیر یکنواخت
decarburizing
U
گرم کردن اهن یا فولاد کربن تا دمای کافی برای سوختن یا اکسید شدن کربن
coronas
U
تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
corona
U
تخلیه بار الکتریکی که برای بار کردن تونر چاپگر لیزری به کار می رود
multi chamber
U
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
buffer chamber
U
جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
cargo outturn message
U
پیام تخلیه محمولات ناو گزارش خاتمه تخلیه بارکشتی
torch pot
[محفظه مشعل سوخت محفظه سوخت پاش توربینی]
ignition distributor
U
دلکو
distributors
U
دلکو
distributor
U
دلکو
evacuation
U
تخلیه یک نقطه ازاهالی یا نیرو تخلیه پزشکی
an in patient
U
بیماری که در روزهای عمل در بیمارستان میماند
points
U
پلاتین دلکو
distributor finger
U
انگشتی دلکو
ignition breaker
U
پلاتین دلکو
ignition vibrator
U
پلاتین دلکو
breaker arm
U
انگشتی دلکو
ignition points
U
پلاتین دلکو
ignition interrupter
U
پلاتین دلکو
ignition distributer
U
دلکو مقسم جرقه
jump spark distributor
U
دلکو با جرقه جهنده
thereinto
U
درداخل ان در جزء ان
interlacing arches
U
طاقهایی که نقشه ساختمانی انهابه پرگارهای متقاطع میماند
basket hanger
U
بازیگری که برای گلهای مفت در زمین حریف میماند
upcountry
U
درداخل یا درون کشور
campaigned
U
مسافرت درداخل کشور
campaign
U
مسافرت درداخل کشور
campaigning
U
مسافرت درداخل کشور
campaigns
U
مسافرت درداخل کشور
ullage
U
فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
holdovers
U
شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
posterestante
U
پستی که در پستخانه میماند تاگیرنده برای دریافت ان مراجعه کند
holdover
U
شخص یا چیزی که پس از انقضای مدت خدمت و غیره باز هم میماند
in-
U
:پیشوندبمعنی درداخل وبسوی ونه
in
U
:پیشوندبمعنی درداخل وبسوی ونه
nonboresafe
U
بدون ضامن درداخل لوله
isoclinic wing
U
بالی که زاویه برخورد ان هنگام خم شدن در اثر نیرونیز ثابت میماند
endoparasite
U
انگلهایی که درداخل بدن زندگی میکنند
scabbing
U
نفوذ بسکها درداخل دیواره هدف
vlsi
U
مجتمع سازی درمقیاس بسیار بزرگ تجمع مقیاس بسیار وسیع
clearings
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
clearing
U
تخلیه محل تخلیه بیماران
infinity
U
حجم بسیار بسیار بزرگ که از بیشترین حد تصور هم بزرگتر باشد
super-
U
کامپیوتر main Frame بسیار قوی برای عملیات ریاضی بسیار سریع
residue check
U
بررسی تشخیص خطا که در آن داده دریافتی با یک مجموعه اعداد تقسیم میشود و باقی مانده بررسی میشود با باقی مانده مورد نظر
electrostatic
U
ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
dynamo
U
دینام
dynamos
U
دینام
PSU
U
مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
three wire generator
U
دینام سه سیمی
electrolytic generator
U
دینام الکترولیز
generators
U
دینام ژنراتور
magneto generator
U
مگنت- دینام
plating dynamo
U
دینام ابکاری
generator
U
دینام ژنراتور
dynamo armature
U
ارمیچر دینام
generator
U
دینام موسس
starter dynamo
U
دینام - استارتر
booster magneto
U
دینام کمکی
generators
U
دینام موسس
dynamo magneto
U
مگنتوی دینام
ignition generator
U
دینام ماشین
alternator
U
دینام جریان متناوب
third brush generator
U
دینام با زغال اضافی
alternators
U
دینام جریان متناوب
popeye
U
در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
generator
U
مولد برق دینام اتومبیل
generators
U
مولد برق دینام اتومبیل
self stabilizing dynamo
U
دینام خود تثبیت کننده
self excited
U
تحریک شده توسط جریان دینام
rotor
U
روتور چکش برق ارمیچر دینام
rotors
U
روتور چکش برق ارمیچر دینام
dynamo battery ignition unit
U
سیستم جرقه زنی دینام -باطری
u.h.f.
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
ultra high frequency
U
بسامد بسیار بسیار زیاد
cray
U
نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
material dispersion
U
پراکنده شدن پالس نورانی درداخل یک فیبر نوری در نتیجه طول موجهای مختلف ساطع شده از یک منبع
crankcase upper half
U
قسمت فوقانی محفظه لنگ محفظه لنگ فوقانی
station number
U
شماره پست مخابراتی شماره ترتیب محل بارها درداخل هواپیما
water sky
U
لکههای دریاچهای شکل درداخل ابرها شکل انعکاس تصویر دریاچه ها روی ابر
carbon
U
کربن
radiocarbon
U
کربن 41
invar
U
کربن
remaining
U
باقیمانده
rest
U
باقیمانده
residue
U
باقیمانده
loose end
U
باقیمانده
leavings
U
باقیمانده
long residue
U
باقیمانده
loose ends
U
باقیمانده
rests
U
باقیمانده
reminders
U
باقیمانده
relict
U
باقیمانده
residuum
U
باقیمانده
residues
U
باقیمانده
residual
U
باقیمانده
remainder
U
باقیمانده
reminder
U
باقیمانده
active carbon
U
کربن فعال
decarburization
U
کربن گیری
acetylenic carbon
U
کربن استیلنی
tertiary carbon
U
کربن 3 درجه
decarburize
U
کربن گرفتن
cabonic
U
حاصل از کربن
carbon monoxide
U
منواکسید کربن
carbon dioxide
U
دی اکسید کربن
carbon fixed
U
کربن ثابت
recarburizer
U
کربن دهنده
primary carbon
U
کربن 1 درجه
carbon free
U
کربن ازاد
carbon holder
U
پایه کربن
secondary carbon
U
کربن 2 درجه
radiocarbon
U
کربن پرتوزا
carbinol carbon
U
کربن کربینول
carbonize
U
کربن سازی
carbon cycle
U
سیکل کربن
carburization
U
ترکیب با کربن
asymmetric carbon
U
کربن بی تقارن
carbonaceous
U
کربن دار
anomeric carbon
U
کربن انومری
carbon deposite
U
لایه کربن
distillation residue
U
باقیمانده تقطیر
residual volume
U
حجم باقیمانده
residual variable
U
متغیر باقیمانده
residual unemployment
U
بیکاری باقیمانده
reliquix
U
اثار باقیمانده
residue of the state
U
باقیمانده ترکه
residual drawdowm
U
افت باقیمانده
split
U
میلههای باقیمانده
residual term
U
جمله باقیمانده
ort
U
باقیمانده غذا
remainder of the period
U
باقیمانده مدت
surviving dependent
U
فرد باقیمانده
well-preserved
U
خوب باقیمانده
fragment
U
قطعه باقیمانده
fragmenting
U
قطعه باقیمانده
odds and ends
U
چیز باقیمانده
balance of the amount
U
باقیمانده مبلغ
fragments
U
قطعه باقیمانده
survivor
U
باقیمانده بازمانده
quartz clock
U
بخش کوچکی از کریستال کواترنر که در فرکانس مشخص با اعمال ولتاژ مشخص مرتعش میشود و برای سیگنالهای ساعت بسیار دقیق کامپیوتر ها و سایر برنامههای زمانی بسیار دقیق به کار می رود
plain carbon steel
U
فولاد کربن غیرالیاژی
activated charcoal
U
کربن فعال شده
high carbon steel
U
فولاد با کربن زیاد
crater in positive carbon
U
گودی کربن مثبت
surface decarburization
U
کربن گیری سطحی
carbon arc welding
U
جوشکاری با جرقه کربن
carbonate
U
بصورت کربن دراوردن
carboning a lamp
U
کربن گذاری لامپ
arc lamp carbon
U
کربن لامپ قوسی
carbureted steel
U
پولاد کربن دار
activated carbon
U
کربن فعال شده
secondary carbon
U
کربن نوع دوم
CFCs
U
مخفف کلروفلورو کربن
high carbon steel
U
فولادی با میزان کربن 5/0%تا 50/1%
cored carbon
U
کربن هسته دار
hydro carbon
U
ترکیب هیدروژن و کربن
iron carbon alloy
U
الیاژ اهن و کربن
primary carbon
U
کربن نوع اول
ultra high carbon steels
U
فولادهای فرا- پر- کربن
tertiary carbon
U
کربن نوع سوم
iron carbon diagram
U
نمودار اهن- کربن
CFC
U
مخفف کلروفلورو کربن
recarburize
U
کربن گیری مجدد
gleaning
U
خده خوشههای باقیمانده پس از
remained
U
مانده اثر باقیمانده
functional residual capacity
U
فرفیت باقیمانده عملی
sum of squares of residual
U
مجموع مربعات باقیمانده
land tail
U
باقیمانده زمینی یکان
residuary legatee
U
باقیمانده ماترک پس از تقسیم
remain
U
مانده اثر باقیمانده
hypercapnia
U
افزایش کربن اکسید در خون
carbon arcwelding
U
جوش قوسی بوسیله کربن
carbon arc lead burning
U
جوش سرب با جرقه کربن
ethylene
U
هیدرو کربن اشباع نشده
carbide
U
ترکیبی از کربن و چند عنصرفلزی
ingot iron o.steel
U
فولاد کربن گیری شده
oddment
U
تکه و پاره چیز باقیمانده
subsidiary
U
باقیمانده در محل برای حفافت
subsidiaries
U
باقیمانده در محل برای حفافت
electrical and otherwise
U
الکتریکی و غیر الکتریکی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com