English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
collenchyma U بافت لانه زنبوری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
honeycomb U لانه زنبوری
honey combed U لانه زنبوری
honeycombs U لانه زنبوری
cellular brick U اجر لانه زنبوری
duolateral coil U پیچک لانه زنبوری
cellular tissue U بافت زنبوری
sclerenchyma U بافت زنبوری
honey combing U روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
cellular U لانه زنبوری خانه خانه
mixd weave U بافت ترکیبی [هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
anthill U خاکریزی که مورهنگام لانه سازی در اطراف لانه خود ایجاد میکند
formicary U لانه مورچه لانه مور
formicarm U لانه مورچه لانه مور
plain weave U بافت ساده زیر و رو [معمولا قسمت گلیم بافت فرش را به این صورت می بافند.]
Soumak U بافت سوماک [سوماخ] [این روش بافت که نوعی از گلیم بافی است به سه صورت ساده، ضربیو برعکس بافته شده و در ابتدا و انتهای فرش استفاده می شود. این روش در بافت پارچه، کیسه، پتو و زیر انداز استفاده می شود.]
board weave U تخت بافت [در این بافت تارها نسبت به یکدیگر زاویه چندانی نداشته و حالت صاف و یکنواخت به خود می گیرند]
compound weave U بافت ترکیبی که بجز تار و پود اجزا دیگری نیز مثل دانه مروارید و یا اجسام تزیینی در بافت بکار گرفته شود
retiform U زنبوری
vespine U زنبوری
vespal U زنبوری
reticulate U زنبوری
cellular cofferdam U فرازبندلانه زنبوری
cellulitis U ورم بافتههای زنبوری
motif U گلی خاص در زمینه فرش [این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
greige carpet U فرش خود رنگ [فرشی که الیاف آن پیش از بافت رنگرزی نشده باشد. این نوع بافت در بین بافندگان محلی و خصوصا در افغانستان و کشورهای تازه استقلال یافته روسیه دیده می شود.]
Sarouk U ساروق [حوزه بافت ساروق در استان مرکزی با شهرت جهانی در بافت فرش های پر تراکم با زمینه قرمز و حاشیه آبی، پرز بلند و طرح افشان بته ای و گل خشتی است.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
production cycle U زمان یا دوره بافت یک فرش [این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
den U لانه
nerd U لانه
nerds U لانه
dens U لانه
pip U لانه
nests U لانه
pipped U لانه
pipping U لانه
pips U لانه
nest U لانه
kennel U لانه سگ
doh hutch U لانه سگ
doghouse U لانه سگ
dog hole U لانه سگ
kennels U لانه سگ
homing U لانه گروی
aviaries U لانه مرغ
pigeon-hole U لانه کبوتر
holes U در لانه کردن
pigeon hole U لانه کبوتر
pigeon-holes U لانه کبوتر
holing U در لانه کردن
holed U در لانه کردن
kennels U لانه روباه
kennel U لانه کردن
kennel U لانه روباه
kennels U لانه کردن
aviary U لانه مرغ
nests U لانه ساختن
pigeonry U لانه کبوتر
nest U لانه ساختن
pigeon house U لانه کبوتر
pigenhole U لانه کبوتر
nidify U لانه ساختن
nidificate U لانه سازی
hole U در لانه کردن
termitarium U لانه موریانه
piggeries U لانه خوک
piggery U لانه خوک
lairs U کنام لانه
lair U کنام لانه
vespiary U لانه زنبور
cubbyhole U لانه کبوتر
implantation U لانه گیری
termitary U لانه موریانه
nest building U لانه سازی
nestled U لانه کردن اسودن
nestles U لانه کردن اسودن
forme U لانه یا جای خرگوش
pesthole U لانه بیماری ومیکروب
dower U لانه خرگوش وغیره
nestle U لانه کردن اسودن
pillbox U لانه توپ ومسلسل
burrowed U زیرزمین لانه کردن
burrowing U زیرزمین لانه کردن
lodge U به لانه پناه بردن
lodged U به لانه پناه بردن
burrows U زیرزمین لانه کردن
lodges U به لانه پناه بردن
burrow U زیرزمین لانه کردن
nerd U اشیانه لانه کردن
nerds U اشیانه لانه کردن
pillboxes U لانه توپ ومسلسل
Honey comb design U طرح خانه زنبوری [یا بندی لوزی که بطور تکراری کل متن فرش را در بر گرفته و داخل خانه ها با اشکال و گل های مختلف تزپین شده است.]
unkennel U از سوراخ یا لانه بیرون کردن
wood boring U لانه کننده درمغز چوب
unearth U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthed U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
unearthing U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
mason wasp U زنبور غیر اجتماعی لانه زی
unearths U از لانه بیرون کردن از زیردراوردن
roosting U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roost U لانه مرغ جای شب بسر بردن
roosts U لانه مرغ جای شب بسر بردن
harvest mouse U یکجورموش که درساقههای گندم لانه میکند
roosted U لانه مرغ جای شب بسر بردن
hole U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holing U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holed U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
holes U نقب لانه خرگوش و امثال ان روزنه کندن
house martins U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
bolting U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolts U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
house martin U یکجور پرستو که لانه گلی بردیوار خانه ها میسازد
bolt U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
bolted U تیر کوتاه سگی که شکار را از لانه بیرون می کشد
Much as the snake hates the penny-royal, the herb . <proverb> U مار از پونه بدش مى آید در لانه اش سبز مى شود .
martin U نوعی پرستو که لانه گلی بر دیوار خانه میسازد ادم گول خور
knit goods U کش بافت
textures U بافت
fiber U بافت
tissues U بافت
loose texture U بافت شل
grain U بافت
of a loose textture U شل بافت
of a loose texture U شل بافت
gold tisane U زر بافت
contexture U بافت
tissue U بافت
neurine U بافت پی
context U بافت
texture U بافت
contexts U بافت
knitted U بافت
phloem U بافت لیفی
direction U سمت بافت
plain weave U بافت ساده
flat weave U تخت بافت
knit goods U کالای کش بافت
welknit U خوش بافت
knotless U بافت تقلبی
xylem U بافت چوبی
close-knit U ریز بافت
knotless U بافت شل و آزاد
interlocking U بافت با قلاب
nerve tissue U بافت عصبی
plain weave U بافت حصیری
necrosis U بافت مردگی
slip U خطا در بافت
stroma U بافت بنیادی
texture U ترکیب بافت
chain stitch بافت زنجیری
typical <adj.> U بافت معمولی
typical <adj.> U بافت عادی
basket weave U بافت حصیری
basket-weave U بافت حصیری
weaving draft U نقشه بافت
stroma U بافت نمدی
soil texture U بافت خاک
vascular tissue U بافت هادی
vascular tissue U بافت اوندی
sennet U بافت حصیری
slit weave U بافت چاکدار
style U سبک بافت
selvage U گرد بافت
selvedge U گرد بافت
texture of soil U بافت خاک
in vivo U بافت زنده
homespun U بافت خانگی
grosses U درشت بافت
grosser U درشت بافت
fiber U بافت لیف
grossed U درشت بافت
fibrosis U تصلب بافت ها
finespun U ریز بافت
gross U درشت بافت
hand knife U خوش بافت
fibres U بافت لیف
hand knitted U دست بافت
grossest U درشت بافت
grossing U درشت بافت
texture U بافت تاروپود
weave U ساختن بافت
cellular U بافت سلولی
adipose tissue U بافت چربی
woofs U دست بافت
woof U دست بافت
biopsy U بافت برداری
webs U بافت یا نسج
web U بافت یا نسج
textures U بافت تاروپود
histogen U بافت ساز
histoloysis U بافت خواری
histogenesis U بافت سازی
fibre U بافت لیف
histology U بافت شناسی
collenchyma U بافت کلانشیم
sclerosis U تصلب بافت
weaves U ساختن بافت
homemade U خانگی خانه بافت
balanced plain weave U بافت ساده یک رو یک زیر
taffetized U دارای بافت تافته
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com