English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
revocation U باطل سازی برگردانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
anullment U باطل سازی
cancelation [American] U باطل سازی
cancellation U باطل سازی
invalidation U باطل سازی
annulation U باطل سازی
nullification U باطل سازی
defeasance U باطل سازی
recision U باطل سازی
revocation U باطل سازی
annulment U باطل سازی
hyperbaton U برگردانی
eversion U برگردانی
inverts U برگردانی
inverting U برگردانی
invert U برگردانی
avertible U برگردانی
image inversion U برگردانی تصویر
void U باطل شدن باطل کردن
override U باطل کردن باطل ساختن
overrides U باطل کردن باطل ساختن
overrode U باطل کردن باطل ساختن
overridden U باطل کردن باطل ساختن
an absurd notion U خیال باطل عقیده باطل
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
null U باطل
invalid U باطل
void U باطل
invalids U باطل
null and void U باطل
nulity U باطل
dispensing U باطل کردن
nullified U باطل کردن
nullifies U باطل کردن
nullify U باطل کردن
dispenses U باطل کردن
dispensed U باطل کردن
nullifying U باطل کردن
futile U باطل عبث
quash U باطل کردن
quashed U باطل کردن
countercharm U باطل سحر
quashes U باطل کردن
abrogate باطل کردن
cancels U باطل کردن
rescind U باطل ساختن
rescinding U باطل ساختن
rescinds U باطل ساختن
dispense U باطل کردن
daydream U خیال باطل
cancel U باطل کردن
void U باطل بی اثرکردن
over rule U باطل کردن
invalidates U باطل کردن
overrides U باطل کردن
revoker U باطل کننده
overrode U باطل کردن
invalidate U باطل کردن
undo U باطل کردن
override U باطل کردن
annuls U باطل کردن
daydreamed U خیال باطل
daydreaming U خیال باطل
daydreams U خیال باطل
annulling U باطل کردن
annulled U باطل کردن
annul U باطل کردن
frustrated U باطل بیهوده
cancelling U باطل کردن
undoes U باطل کردن
overridden U باطل کردن
invalidated U باطل کردن
to knock the bottom out of U باطل کردن
my cake is dough U نقشه ام باطل شد
remit U باطل کردن
thwarter U باطل کننده
revoke U باطل کردن
withdraw U باطل کردن
disnnul U باطل کردن
cancel [booking, reservation] U باطل ساختن
disannul U باطل کردن
to cease to be in force U باطل شدن
nullifier U باطل کننده
diriment U باطل کننده
elide U باطل کردن
invalids U باطل پوچ
strike out U باطل کردن
extinctive U باطل کننده
to be defected U باطل شدن
frustrate U باطل کردن
frustrating U باطل کردن
invalid U باطل پوچ
abjure U باطل کردن
abolish U باطل کردن
dissolve U باطل کردن
frustrates U باطل کردن
lapsed ppa U باطل ملغی
countermand U باطل ساختن
to become inoperative U باطل شدن
void result U نتیجه باطل
vain U باطل پوچ
nulify U باطل کردن
derogate U باطل کردن
null and void U باطل و بی اثر
knock on the head U باطل کردن
inoperative U باطل نامعتبر
wastry U باطل ضایع
void contract U عقد باطل
lapsable U باطل شدنی
wastery U باطل ضایع
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
illusion U خیال باطل وهم
daydream U خیال باطل کردن
void U بی ارزش باطل کردن
unavailable energy U نیروی عاطل و باطل
forfeit U مسابقه باطل شده
daydreams U خیال باطل کردن
dispense with U رهاشدن از باطل شدن
illusions U خیال باطل وهم
forfeits U مسابقه باطل شده
vicious circle of poverty U دور باطل فقر
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
forfeiting U مسابقه باطل شده
forfeited U مسابقه باطل شده
daydreamed U خیال باطل کردن
daydreaming U خیال باطل کردن
falsified U دست بردن در باطل ساختن
falsifies U دست بردن در باطل ساختن
falsify U دست بردن در باطل ساختن
To cancel ( an invitation , a passport, a cheque). U باطل کردن (دعوت ،گذرنامه ،چک )
editis vanity U همه چیز باطل است
all is vanity U همه چیز باطل است
falsifying U دست بردن در باطل ساختن
to set a U اندازه گرفتن باطل کردن
franker U باطل کردن مصون ساختن
franked U باطل کردن مصون ساختن
frankest U باطل کردن مصون ساختن
franking U باطل کردن مصون ساختن
franks U باطل کردن مصون ساختن
set aside U باطل کردن تخصیص دادن
frank U باطل کردن مصون ساختن
postmarks U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
postmark U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
irrepealable U غیر قابل الغاء باطل نشدنی
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
frustration U خنثی سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
indefeasibly U بطور باطل نشدنی چنانکه نتوان الغاکرد
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
duress U در CL نیزمانند حقوق ماهر عمل یاتاسیس حقوقی ناشی از اکراه باطل است
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
dispelling U دفع کردن طلسم را باطل کردن
dispel U دفع کردن طلسم را باطل کردن
dispelled U دفع کردن طلسم را باطل کردن
dispels U دفع کردن طلسم را باطل کردن
lapsible a U ساقط شدنی باطل شدنی
cancel U باطل کردن اقاله کردن
aside U الغا کردن باطل کردن
abrogates U باطل کردن منسوخ کردن
asides U الغا کردن باطل کردن
invalids U علیل کردن باطل کردن
cancelling U باطل کردن اقاله کردن
cancels U باطل کردن اقاله کردن
invalid U علیل کردن باطل کردن
individualized U تک سازی
compaction U تو پر سازی
flooring U کف سازی
repk lection U پر سازی
local anasthesia U سر سازی
flection U خم سازی
individualizing U تک سازی
truncation U بی سر سازی
stylization U مد سازی
deflexion U خم سازی
individualised U تک سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualize U تک سازی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com