English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 212 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
defeasance U باطل سازی
invalidation U باطل سازی
annulation U باطل سازی
annulment U باطل سازی
anullment U باطل سازی
cancelation [American] U باطل سازی
cancellation U باطل سازی
nullification U باطل سازی
recision U باطل سازی
revocation U باطل سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
revocation U باطل سازی برگردانی
irritancy U پوچ سازی باطل سازی
Other Matches
an absurd notion U خیال باطل عقیده باطل
void U باطل شدن باطل کردن
overridden U باطل کردن باطل ساختن
override U باطل کردن باطل ساختن
overrode U باطل کردن باطل ساختن
overrides U باطل کردن باطل ساختن
rectification U یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials U وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
nulity U باطل
null and void U باطل
invalids U باطل
void U باطل
null U باطل
invalid U باطل
dispense U باطل کردن
quashes U باطل کردن
dispensed U باطل کردن
strike out U باطل کردن
nullifies U باطل کردن
quash U باطل کردن
void U باطل بی اثرکردن
nullifying U باطل کردن
nullified U باطل کردن
quashed U باطل کردن
rescinds U باطل ساختن
annulled U باطل کردن
annul U باطل کردن
rescinding U باطل ساختن
rescind U باطل ساختن
annulling U باطل کردن
annuls U باطل کردن
cancels U باطل کردن
abrogate باطل کردن
nullify U باطل کردن
dispenses U باطل کردن
cancel U باطل کردن
undo U باطل کردن
disnnul U باطل کردن
overridden U باطل کردن
override U باطل کردن
overrides U باطل کردن
overrode U باطل کردن
invalidate U باطل کردن
invalidated U باطل کردن
invalidates U باطل کردن
dispensing U باطل کردن
daydream U خیال باطل
daydreamed U خیال باطل
disannul U باطل کردن
daydreams U خیال باطل
nullifier U باطل کننده
diriment U باطل کننده
daydreaming U خیال باطل
undoes U باطل کردن
cancelling U باطل کردن
derogate U باطل کردن
countercharm U باطل سحر
lapsed ppa U باطل ملغی
inoperative U باطل نامعتبر
to be defected U باطل شدن
over rule U باطل کردن
invalid U باطل پوچ
invalids U باطل پوچ
void contract U عقد باطل
void result U نتیجه باطل
thwarter U باطل کننده
wastery U باطل ضایع
wastry U باطل ضایع
vain U باطل پوچ
frustrating U باطل کردن
countermand U باطل ساختن
cancel [booking, reservation] U باطل ساختن
withdraw U باطل کردن
revoke U باطل کردن
remit U باطل کردن
dissolve U باطل کردن
abolish U باطل کردن
frustrate U باطل کردن
frustrates U باطل کردن
abjure U باطل کردن
null and void U باطل و بی اثر
knock on the head U باطل کردن
futile U باطل عبث
elide U باطل کردن
lapsable U باطل شدنی
frustrated U باطل بیهوده
to become inoperative U باطل شدن
extinctive U باطل کننده
to cease to be in force U باطل شدن
to knock the bottom out of U باطل کردن
my cake is dough U نقشه ام باطل شد
nulify U باطل کردن
revoker U باطل کننده
jagger U الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant U کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
illusions U خیال باطل وهم
illusion U خیال باطل وهم
To annul [abrogate] a contract قراردادی را باطل کردن
unavailable energy U نیروی عاطل و باطل
void U بی ارزش باطل کردن
forfeit U مسابقه باطل شده
daydream U خیال باطل کردن
dispense with U رهاشدن از باطل شدن
daydreamed U خیال باطل کردن
forfeited U مسابقه باطل شده
forfeiting U مسابقه باطل شده
daydreaming U خیال باطل کردن
forfeits U مسابقه باطل شده
daydreams U خیال باطل کردن
vicious circle of poverty U دور باطل فقر
editis vanity U همه چیز باطل است
falsifying U دست بردن در باطل ساختن
To cancel ( an invitation , a passport, a cheque). U باطل کردن (دعوت ،گذرنامه ،چک )
falsify U دست بردن در باطل ساختن
to set a U اندازه گرفتن باطل کردن
falsifies U دست بردن در باطل ساختن
falsified U دست بردن در باطل ساختن
frank U باطل کردن مصون ساختن
all is vanity U همه چیز باطل است
frankest U باطل کردن مصون ساختن
franking U باطل کردن مصون ساختن
franker U باطل کردن مصون ساختن
franks U باطل کردن مصون ساختن
set aside U باطل کردن تخصیص دادن
franked U باطل کردن مصون ساختن
postmark U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
irrepealable U غیر قابل الغاء باطل نشدنی
postmarks U تمبر رابوسیله مهر باطل کردن
pre-treatment U عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address U سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
frustration U خنثی سازی محروم سازی
imagery U مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations U خنثی سازی محروم سازی
ouster U بی بهره سازی محروم سازی
subjugation U مقهور سازی مطیع سازی
formularization U کوتاه سازی ضابطه سازی
indefeasibly U بطور باطل نشدنی چنانکه نتوان الغاکرد
erasable U 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saved U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves U ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression U سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
duress U در CL نیزمانند حقوق ماهر عمل یاتاسیس حقوقی ناشی از اکراه باطل است
sorts U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted U الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hitting U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hit U داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
dump U 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
Indeo U فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
external U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals U روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
dispelling U دفع کردن طلسم را باطل کردن
dispels U دفع کردن طلسم را باطل کردن
dispel U دفع کردن طلسم را باطل کردن
dispelled U دفع کردن طلسم را باطل کردن
invalid U علیل کردن باطل کردن
cancel U باطل کردن اقاله کردن
cancelling U باطل کردن اقاله کردن
asides U الغا کردن باطل کردن
cancels U باطل کردن اقاله کردن
aside U الغا کردن باطل کردن
abrogates U باطل کردن منسوخ کردن
lapsible a U ساقط شدنی باطل شدنی
invalids U علیل کردن باطل کردن
truncation U بی سر سازی
individualises U تک سازی
individualising U تک سازی
individualised U تک سازی
individualize U تک سازی
individualizing U تک سازی
individualized U تک سازی
repk lection U پر سازی
individualizes U تک سازی
individuation U تک سازی
flooring U کف سازی
flection U خم سازی
deflexion U خم سازی
individualization U تک سازی
bridgework U پل سازی
bridge building U پل سازی
pavement U کف سازی
idolization U بت سازی
compaction U تو پر سازی
stylization U مد سازی
local anasthesia U سر سازی
retortion U خم سازی
retortion U کج سازی
pavements U کف سازی
padding U له سازی
overturns U واژگون سازی
overturn U واژگون سازی
overturned U واژگون سازی
illuminations U روشن سازی
tuning U میزان سازی
plaster of Paris U گچ مجسمه سازی
stacking U پشته سازی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com