English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
tastier U باسلیقه تهیه شده
tastiest U باسلیقه تهیه شده
tasty U باسلیقه تهیه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stylish U باسلیقه
laying up U تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveyed U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveys U تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey U تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
map compilation U تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
projection U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections U سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purveying U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purvey U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys U تهیه کردن سورسات تهیه کردن
off hand U بی تهیه
purveys U تهیه
preparation U تهیه
preparations U تهیه
ministration U تهیه
procurement U تهیه
purvey U تهیه
purveyed U تهیه
purveying U تهیه
provision U تهیه
housing U تهیه جا
supplied U تهیه
counter preparation U ضد تهیه
supplying U تهیه
seating U تهیه جا
supply U تهیه
suppliers U تهیه کننده
prepare U تهیه کردن
preparatorily U بعنوان تهیه
prepares U تهیه کردن
procured U تهیه کردن
procure U تهیه کردن
processes U تهیه کردن
preparation of food U تهیه خوراک
preparation time U زمان تهیه
preparator U تهیه کننده
supplier U تهیه کننده
preparing U تهیه کردن
base development U تهیه پایگاه
provision U تهیه کردن
pitched U تهیه دیده
data processing U تهیه اطلاعات
data processing U تهیه و تولیداطلاعات
purveyance U تهیه خواربار
provisionment U تهیه خواربار
blend U تهیه کردن
blends U تهیه کردن
cater U تهیه کردن
catered U تهیه کردن
catering U تهیه کردن
caters U تهیه کردن
prepare mortar U تهیه ملات
preparation fire U اتش تهیه
procures U تهیه کردن
affords U تهیه کردن
affording U تهیه کردن
preparation fire U تیر تهیه
photo imagery U تهیه عکس
parasceve U روز تهیه
afforded U تهیه کردن
on the stocks U د رشرف تهیه
afford U تهیه کردن
provide U تهیه دیدن
provide U تهیه کردن
provides U تهیه دیدن
placements U تهیه کار
placement U تهیه شغل
lighting feeder U تهیه روشنایی
procuring U تهیه کردن
counter preparation U تیر ضد تهیه
process U تهیه کردن
fabricator U تهیه کننده
placements U تهیه شغل
the preparation day U روز تهیه
placement U تهیه کار
administers U تهیه کردن
administering U تهیه کردن
administered U تهیه کردن
administer U تهیه کردن
provides U تهیه کردن
supply U تهیه کردن
furtherance U تهیه وسایل
preparation U تهیه مقدمات
preparation U اتش تهیه
preparation U تهیه و ارایش
preparations U تهیه مقدمات
preparations U اتش تهیه
preparations U تهیه و ارایش
vacuum-packed تهیه شده
victualage U تهیه اذوقه
victual U تهیه اذوقه
triplicity U تهیه در سه نسخه
provided <adj.> <past-p.> U تهیه شده
appropriated <adj.> <past-p.> U تهیه شده
provided [that] <conj.> U تهیه شده
supplied U تهیه کردن
supplying U تهیه کردن
triplication U تهیه در سه نسخه
laid on <past-p.> U تهیه شده
to find in U تهیه کردن
to make provision U تهیه دیدن
the water supply of tehran U تهیه اب تهران
weaponry U تهیه سلاح
to bargain for U تهیه دیدن
stenciller U تهیه کننده استنسیل
information providers U تهیه کنندگان اطلاعات
effigy U تمثال تهیه کردن
effigies U تمثال تهیه کردن
hosted U تهیه تسهیلات ورزشی
programme U برنامه تهیه کردن
programmes U برنامه تهیه کردن
hydrography U تهیه نقشه دریایی
he is an adequate provider U برای تهیه خواربار
programmer U تهیه کننده برنامه
programmers U تهیه کننده برنامه
forges U تهیه جنس قلابی
forge U تهیه جنس قلابی
melinite U مخصوص تهیه چاشنی
host U تهیه تسهیلات ورزشی
conserved U کنسرو تهیه کردن
conserves U کنسرو تهیه کردن
conserving U کنسرو تهیه کردن
quadruplicate U در چهارنسخه تهیه کردن
advances U قبلا تهیه شده
lyonnaise U باپیاز تهیه شده
bill U تهیه کردن صورتحساب
bills U تهیه کردن صورتحساب
it is in preparation U در دست تهیه است
duplicator U ماشین تهیه رونوشت
duplicators U ماشین تهیه رونوشت
stenciler U تهیه کننده استنسیل
scripting U تهیه فایل اغازگر
extemporizes U فورا تهیه کردن
acetylene generator U دستگاه تهیه استیلن
budgeter U تهیه کننده بودجه
aggregate flow diagram U نمودار تهیه مصالح
budgeteer U تهیه کننده بودجه
budget directive U دستورالعمل تهیه بودجه
beach unit U یکان تهیه بارانداز
area projection U تهیه نقشه از منطقه
area projection U تهیه تصویر منطقه
barrier tactics U تاکتیک تهیه موانع
artillery preparation U تیر تهیه توپخانه
prearranged U از پیش تهیه شده
processes U تهیه و تولید کردن
quadruplication U تهیه چیزی درچهارنسخه
preparatory U مربوط به تهیه یامقدمات
rotogravure U تهیه گراور غلتکی
programs U برنامه تهیه کردن
conserve U کنسرو تهیه کردن
program U برنامه تهیه کردن
furred U تهیه شده باخز
enabling U تهیه کردن برای
topography U تهیه نقشه از عوارض
enables U تهیه کردن برای
enabled U تهیه کردن برای
enable U تهیه کردن برای
artillery preparation U اتش تهیه توپخانه
extemporises U فورا تهیه کردن
preparatory students U شاگردان تهیه یا مقدماتی
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
program section U بخش تهیه برنامه ها
preparations U تهیه کردن اتش
harness U اشیاء تهیه کردن
harnessed U اشیاء تهیه کردن
harnessing U اشیاء تهیه کردن
preparation U تهیه کردن اتش
procuring U تهیه و تحویل اماد
affordable قابل تهیه و خریداری
extemporising U فورا تهیه کردن
extemporize U فورا تهیه کردن
extemporized U فورا تهیه کردن
extemporizing U فورا تهیه کردن
extemporised U فورا تهیه کردن
procure U تهیه و تحویل اماد
whomp up U بسرعت تهیه کردن
procured U تهیه و تحویل اماد
cold turkey U بدون تهیه وتدارک
procurement U تهیه و تحویل اماد
procures U تهیه و تحویل اماد
precontract preparations U تهیه اسناد قرارداد
prearrange U قبلا تهیه کردن
advancing U قبلا تهیه شده
triplicate U در سه نسخه تهیه کردن
foresee U قبلا تهیه دیدن
get U تهیه کردن فهمیدن
gets U تهیه کردن فهمیدن
getting U تهیه کردن فهمیدن
advance U قبلا تهیه شده
project section U بخش تهیه طرحها
polychromy U فن تهیه نقوش الوان
polychrome U تهیه عکسهای رنگی
project section U بخش تهیه پروژه ها
funded U تهیه وجه کردن
fund U تهیه وجه کردن
hosting U تهیه تسهیلات ورزشی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com