Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scrimmage
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
scrimmages
U
بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
nutcrackers
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
nutcracker
U
تمرین ضربه سخت خوردن ازیک یا دو بازیگر
volleyball
U
بازی والیبال
He plays a beautiful game of volleyball.
U
مثل ماه والیبال بازی می کند
toss a coin for choice of service of cou
U
شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
round robin (meeting or discussion)
<idiom>
U
جلسهای که درآن شخص ازیک گروه شرکت کرده باشد
netball
U
بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
movement off-the-ball
U
بازی بدون توپ
[تمرین ورزش فوتبال]
fives
U
هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
packs
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack
U
گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
dry sum
U
تمرین مشق پای قبضه تمرین بدون تیراندازی
prep
U
دو تمرینی
exercise mine
U
مین تمرینی
drill marching
U
راهپیمایی تمرینی
practice material
U
مواد تمرینی
practice trials
U
کوششهای تمرینی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
interval
U
دوهای تمرینی ارام
sparring partner
U
یار تمرینی بوکس
sparring match
U
مبارزه تمرینی بوکس
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
false cast
U
پرتاب تمرینی قلاب ماهیگیری
moot court
U
دادگاه تمرینی دانشجویان حقوق
calisthenics
U
ورزشهای تمرینی بدون اسباب
medicine ball
U
توپ پر تمرینی مدیسین بال
training track
U
مسیر تمرینی مسابقه اسبدوانی
faker
U
هواپیمای تمرینی درتیراندازی پدافند هوایی
emergency drill
U
تمرین مقابله با سوانح تمرین مقابله با حوادث غیرمترقبه
iron boot
U
کفش اهنی تمرینی برای تقویت عضله پا
beach group
U
گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups
U
گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
beach party
U
گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
volley ball
U
والیبال
volleyball
U
والیبال
wider
U
خط کناری والیبال
wide
U
خط کناری والیبال
widest
U
خط کناری والیبال
volleyball net
U
تور والیبال
volleyball court
U
زمین والیبال
power volleyball
U
والیبال قدرتی
underdistance
U
روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
height of the volleyball net
U
بلندای تور والیبال
referees
U
داور بالای والیبال
hook service
U
سرویس برگردان والیبال
baseline
U
خط انتهای زمین والیبال
roll
U
چرخش توپ والیبال
baselines
U
خط انتهای زمین والیبال
back line player
U
بازیگر خط عقب والیبال
rolled
U
چرخش توپ والیبال
rolls
U
چرخش توپ والیبال
refereeing
U
داور بالای والیبال
change of service
U
تعویض سرویس والیبال
refereed
U
داور بالای والیبال
referee
U
داور بالای والیبال
shinny
U
بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
forwards
U
سه بازیگر جلوی تور والیبال
attack block
U
دفاع روی تور والیبال
contact with the net
U
خطای تماس با تور والیبال
boundry lines
U
خطوط اطراف زمین والیبال
blocker
U
مدافع روی تور والیبال
upper edge of the net
U
نوار بالای تور والیبال
back zone
U
منطقه عقب زمین والیبال
net cord
U
کابل یا سیم بالای تور والیبال
drop shot
U
ضربه اهسته روی تور والیبال
civil reserve air fleet
U
گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component
U
بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing
U
یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
clean up party
U
گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
net antena
U
انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
center forward
U
نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
on one hand
U
ازیک طرف
ex parte
U
ازیک طرف
of the same leaven
U
ازیک جنس
osmosis
U
ازیک پرده
uniparental
U
ازیک ولی
from pillar to post
U
ازیک دربدردیگر
fly
U
فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
task force
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power
U
قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
task forces
U
گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
consubstantiate
U
ازیک جنس شدن
to lose an eye
U
ازیک چشم نابیناشدن
extravaganzas
U
ازیک شخصیت خیالی
to solicit an office
U
درخواست ازیک شرکت
extravaganza
U
ازیک شخصیت خیالی
itineration
U
ازیک جابجایی دیگر
aliunde
U
ازیک جای دیگر
dual
U
استفاده ازیک جفت
Ask each and every one of them .
U
ازیک یک آنها بپرسید
from stem to stern
U
ازیک سربسر دیگر
harlequinade
U
بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
rotation
U
چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
frame
U
مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship
U
مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay
U
بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat
U
بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
game
U
وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
kaldor criterion
U
ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
lobectomy
U
برداشتن قسمتی ازیک عضو
personal computing
U
استفاده ازیک کامپیوتر شخصی
floater
U
هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
fire fight
U
ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
dib
U
ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick
U
با کارت شعبده بازی کردن
[ورق بازی]
shinney
U
بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring
U
بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
inning
U
گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
gybe
U
ازیک سوبسوی دیگرجنبیدن تغییرجهت دادن
it is useful in a way
U
ازیک جهت سودمنداست تاندازهای مفیداست
out fall
U
محلی که اب ازیک مجرابه مجرای بزرگترمیریزد
holding
U
گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
amphibious task group
U
گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group
U
گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
replay
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replayed
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replays
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
replaying
U
خواندن مجدد داده یا سیگنال ازیک ضبط
crampet game
U
بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
harlepuinade
U
نمایش لال بازی ودلقک بازی
charlatanic
U
امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
stable
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables
U
گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
hordes
U
گروه بیشمار گروه
horde
U
گروه بیشمار گروه
polyoestrous
U
دارای بیش ازیک وهله جفت گیری در سال
eponymy
U
اشتقاق اسم قبیله یا شخص یاعشیره ازیک کلمه
reconstitution site
U
قرارگاه یا ستاد بازیافتی ازیک یکان منهدم شده
entrance head
U
بار لازم برای ایجاد جریان ازیک لوله
retrospective search
U
جستجوی متن ها دریک موضوع مشخص ازیک داده
Sept
U
دسته یا اجتماعی که افرادش معتقداند ازیک جد یا نیا بوجودامده اند
paragram
U
جناسی که عبارت است ازتغییرحرف یا حروفی ازیک واژه تصحیف
outdegree
U
تعداد رئوس جهت داری که ازیک گره خارج می شوند
roll forward
U
تابع پایگاه داده ها که کاربر را ازیک آسیب نجات میدهد.
relocate
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reproducing
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
metastasize
U
گسترش یافتن مرض ازیک نقطهء بدن به نقطه دیگر
reproduced
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
relocating
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
relocates
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reproduce
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
relocated
U
انتقال داده ازیک محل فضای ذخیره سازی به دیگری
reproduces
U
کپی کردن داده یا متن ازیک ماده یا رسانه به دیگری
distortions
U
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
distortion
U
اختلاف ناطلوب بین قبل و بعد از عبور سیگنال ازیک قطعه
systematic theology
U
بخشی از علوم الهی که مذاهب مختلفه را جزئی ازیک حقیقت کل میداند
dry run
U
رانش ازمایشی رانش تمرینی
Bureaucracy . Red tape .
U
کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
open loop system
U
مکانیزم کمک کننده متشکل ازیک مسیر کنترل بدون اندازه گیری نتیجه
ferryboat
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
ferryboats
U
قایقی که بوسیله سیم یا طناب وغیره ازیک سوی رودخانه بسوی دیگر میرود
concatenate
U
بیشتر ازیک فایل یامجموعهای ازداده ها که باهم ترکیب می شوند تا مجموعهای را تشکیل دهند
retrieval
U
عمل جستجو, محل دادن وبهبود اطلاعات ازیک فایل یا رسانه ذخیره سازی
battery of tests
U
گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
branches
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
branch
U
در مدارات الکتریکی قسمتی ازیک شبکه متشکل از یک یا چندالمنت دو ترمینالی که بصورت سری به یکدیگرمتصل شده اند
insides
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside
U
ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
drill
U
تمرین
practice
U
تمرین
exercised
U
تمرین
trained
U
تمرین
train
U
تمرین
exercises
U
تمرین
work out
U
تمرین
ure
U
تمرین
trains
U
تمرین
drilled
U
تمرین
rehearsal
U
تمرین
drills
U
تمرین
rehearsals
U
تمرین
action
U
تمرین
use
U
تمرین
exercise
U
تمرین
uses
U
تمرین
drilling
U
تمرین
actions
U
تمرین
drill
U
تمرین مته
negative practice
U
تمرین منفی
joint exercise
U
تمرین مشترک
drilled
U
تمرین کردن
gunning
U
تمرین تیراندازی
woodshed
U
تمرین کردن
woodsheds
U
تمرین کردن
rehearsals
U
تمرین از بر خواندن
physical exercise
U
تمرین ورزشی
physical exercise
U
تمرین بدنی
mobilization exercise
U
تمرین بسیج
massed practice
U
تمرین بی وقفه
mass practice
U
تمرین فشرده
maneuver
U
تمرین نظامی
drilling
U
تمرین نظامی
drill
U
تمرین کردن
drilled
U
تمرین مته
try-out
U
تمرین نهایی
try-outs
U
تمرین نهایی
circuit training
U
تمرین دایرهای
work out
<idiom>
U
تمرین کردن
rehearsal
U
تمرین نمایش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com