English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
baseball U بازی بین دو تیم 9 نفره با چوب و توپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
solitaire U بازی یک نفره
solitaires U بازی یک نفره
handball U بازی بین دو تیم هفت نفره با شش بازیگر ویک دروازه بان
badminton U بازی انفرادی یا دو نفره در زمین به طول 04/31 متر و عرض 01/6متر برای دونفره و 81/5متر در 01/6 متر برای انفرادی و شامل سه گیم وهر گیم 51 امتیاز برای مردان و 11 امتیاز برای زنان
lacrosse U بازی بین دو تیم 01نفره مردان 21 نفره مردان با چوب دراز توردار کیسه مانند برای گرفتن و پرتاب گوی
skittles U بازی شبیه به بولینگ درانگلستان بین 2 نفر یا 2تیم تا 5 نفره با پرتاب گوی یا دیسک به 9 میله
curling U بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
cutthroat U بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
lawn bowling U بازی بین 2 نفر یاتیمهای 2 تا 4 نفره بصورت غلطاندن گویها بسمت جک
mixed foursome U بازی گلف دو تیم دو نفره زن و مرد
tetherball U نوعی بازی دو نفره با راکت وتوپ
two person game U بازی دو نفره در تئوری بازیها
two person zero sum game U بازی دو نفره با مجموع صفر
Other Matches
sculls U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
scull U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculled U قایق تک نفره یا4 نفره حرکت دادن دست یاپارو در اب
sculling U مسابقه قایقرانی یک نفره 2نفره یا 4 نفره
darts U پیکان اندازی 2 نفره یا 4 نفره با 3 پیکان در هربار برای هر نفر از مسافت 8 یا 9 متر
shinny U بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
harlequinade U بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
one handed U یک نفره
one man U یک نفره
single U یک نفره
three handed U سه نفره
double U دو نفره
one-man U یک نفره
two some U دو نفره
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
misplay U بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
gamesmanship U مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
game U وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
double tent U چادر دو نفره
a single room U یک اتاق یک نفره
bobsled U لوژ 2 یا 4 نفره
single U قایق یک نفره
odd front U خط دفاعی 4 نفره
a sinlge room U یک اتاق یک نفره
luge U لوژ یک نفره
five man line U خط دفاعی 5 نفره
four U قایق 4 نفره
bobsleds U لوژ 2 یا 4 نفره
a double bed U یک تخت دو نفره
boblet U لوژ 2 نفره
tandem U مسابقه دو نفره
a double room U یک اتاق دو نفره
fours U قایقرانی 4 نفره
touring car U اتومبیل 4 یا 5 یا 6 نفره
tandems U مسابقه دو نفره
bobbing U لوژ 2 یا 4 نفره
three man block U دفاع سه نفره
bobs U لوژ 2 یا 4 نفره
bob U لوژ 2 یا 4 نفره
to make a trick U با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
shinney U بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
kiss in the ring U بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
dib U ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
fire fight U ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning U گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
I'd like a sinlge room. من یک اتاق یک نفره میخواهم.
six man football U فوتبال دو تیم 6 نفره
quadruple scylls U مسابقه قایقهای 4 نفره
wherry U قایق باریک یک نفره
eights U مسابقه پاروزنی 8 نفره
tempests U نوعی قایق 2 نفره
dragon U قایق مسابقهای 3 نفره
dragons U قایق مسابقهای 3 نفره
jitterbug U نوعی رقص دو نفره
tempest U نوعی قایق 2 نفره
four man team U تیم چهار نفره
two seater U اتوموبیل یا هواپیمای دو نفره
I'd like a double room U من یک اتاق دو نفره میخواهم.
charlatanic U امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade U نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game U بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
A pot of tea for 4, please. لطفا یک قوری چایی 4 نفره.
to go away in a foursome U چهار نفره سفر کردن
flying dutchman U قایق بادبان دار 3 نفره
I'd like a double bed room. من یک اتاق با یک تخت دو نفره میخواهم.
helicopter double rescue harness U کمربند نجات دو نفره هلیکوپتر
foursome U مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
buddy system U شناگران بخاطر ایمنی دو نفره کردن
mixed doubles U پینگ پنگ یاتنیس 2 نفره مختلط
elevens U تیم 11 نفره هاکی روی چمن
double up U در اطاق یاتختخواب یک نفره شریک شدن
sprint relay U مسابقه امدادی 4 نفره درمسافتهای مختلف
australian pursuit U مسابقه تعقیبی 8 نفره دوچرخه سواری
foursomes U مسابقه بین دو تیم دو نفره گلف
eleven U تیم 11 نفره هاکی روی چمن
hurling U نوعی هاکی یا لاکراس بین دوتیم 51 نفره
speedway U مسابقه موتورسیکلت رانی بین تیمهای 4 نفره درمسیرهموارخاکی
spinner play U حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یک دایره کامل
Bureaucracy . Red tape . U کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
team roping U مسابقه تیم 2 نفره گاوبازی جهت کمنداندازی و بستن گاودر حداقل وقت
batting order U ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
doubled U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
doubled up U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
double U مسابقه پاروزنی 2 نفره حمله با دوبار رد کردن شمشیر از زیر شمشیر حریف
round robin (tournament or contest) <idiom> U بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
set the score U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
set the game U افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
falconine U بازی
hopscotch U بازی لی لی
solitaires U تک بازی
solitaire U تک بازی
gaming U بازی
openness U بازی
grey hound U سگ بازی
game U بازی
watermanship U اب بازی
action U بازی
play U بازی
basics U بازی
basic U بازی
played U بازی
homes U بازی
plays U بازی
playing U بازی
partie U بازی
patulousness U بازی
clearance U بازی
home U بازی
actions U بازی
sportiveŠetc U بازی کن
dibasic U دو بازی
slackness U بازی
fun U بازی
plain dealing U بازی
paraphrase U بازی با الفاظ
plaything U اسباب بازی
play-acts U تو بازی رفتن
football U بازی فوتبال
rinks U یخ بازی کردن
game plan U استراتژی بازی
skating U اسکیت بازی
paperwork U کاغذ بازی
play on words <idiom> U بازی با کلمات
rinks U میدان یخ بازی
half back U میان بازی کن
playthings U اسباب بازی
paraphrasing U بازی با الفاظ
off hand game U بازی غیررسمی
paraphrases U بازی با الفاظ
paraphrased U بازی با الفاظ
game theory U تئوری بازی
gamesomeness U بازی گوشی
rink U میدان یخ بازی
game theory U نظریه بازی
play-acting U تو بازی رفتن
play-acts U بازی کردن
grandstand play U بازی مهیج
off hand game U بازی جنبی
rink U یخ بازی کردن
half time U نیمه بازی
malversation U دغل بازی
indirection U دغل بازی
ingenuousness U راست بازی
inning U یک دوره بازی
To be acting. To put it on . U رل بازی کردن
lusory U بازی کن خنده کن
twiddle U بازی کردن
twiddled U بازی کردن
twiddles U بازی کردن
let us play U بازی کنیم
twiddling U بازی کردن
legerdemain U حقه بازی
job stick U دسته بازی
jugglery U شعبده بازی
knuckle bone U قاب بازی
footballers U فوتبال بازی کن
footballer U فوتبال بازی کن
hopscotch U بازی اکرودوکر
middle game U وسط بازی
footballs U بازی فوتبال
halt back U میان بازی کن
hanky panky U حقه بازی
hanky panky U روباه بازی
hard game U بازی دشوار
harlepuinade U حقه بازی
mountebankery U چاچول بازی
mountebankery U زبان بازی
misplay U بازی اشتباه
headhunting U خشونت در بازی
fences U شمشیر بازی
headwork U با سر بازی کردن
fence U شمشیر بازی
hocus pocus U حقه بازی
hocus pocus U ورودحقه بازی
rugby U بازی رگبی
skated U بازی تهاجمی
cunningly U به حیله بازی
skates U بازی تهاجمی
video game U بازی دیدنی
video games U بازی دیدنی
sharp practice U حقه بازی
crampet game U بازی شطرنج
conjury U شعبده بازی
hawking U قوش بازی
computer game U بازی کامپیوتری
swordplay U فن شمشیر بازی
cock fighting U خروس بازی
dangerous play U بازی خطرناک
factionalism U فرقه بازی
double dealing U حقه بازی
dibs U بازی نرد
power game U بازی قدرتی
power games U بازی قدرتی
stanza U بخشی از بازی
stanzas U بخشی از بازی
skiing U اسکی بازی
dib U تیله بازی
dib U قاپ بازی
skate U بازی تهاجمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com